پایان نامه سال 87
از گفته هاي هرودت و نوشته هاي ديواني گنجينهي تخت جمشيد بر مي
آيد که همهي کشورها با شاهراه ها با پايتخت هاي شاهنشاهي در پيوند
بوده اند در نوشته هاي تخت جمشيد ، گذشته از راه مهم ميان شوش و
تخت جمشيد، راه هاي بلخ ، کرمان ، هند ، آراخوزيا و گندار، هرات ،
ساگارتيا ، ماد ، بابل، مصر و ساردياد شده است پايتخت هاي شاهنشاهي
(پاسارگاد، پارسه شهر، شوش، بابل، همدان) با جاده هاي بزرگي کهيک
چهار پهلويي را پديد مي آورد به هم پيوند مي خورده است که از ميان
آنها راه شوش به پارس شهر شناخته شده ترين است از شوش به همدان،
شاهراه از لرستان نمي گذشت، چراکه اين راه بد، باريک و شيبدار بوده
است، پس جاده از دشت بابل و از بيستون به فلات ايران مي رفته است از
همدان جادهي ديگري از گاباي (اسپهان) تا پارس مي آمد و تا بندر بوشهر
در خليج پارس امتداد داشت هم چنين پايتخت ها به همهي کشورهاي
شاهنشاهي راه داشته اند در پاختر(شمال)، همدان از راگا (ري) و گرگان به
بلخ مي پيوست در نيمروز(جنوب)، پارس از کرمان به آراخوزيا و گندار و
از آنجا به درهي سنديا بلخ مي رفته است در خوربران(غرب)، دو شاهراه
در آغاز از شوش به اربل رفته، از آنجايکي از ارمنستان به آسياي کوچک و
به سارد مي رفته است و ديگري به سوي دمشق و مصر شاهراهي که از
شوش به سارد مي رفت مورد اشارهي نويسندگان باستان است؛ اين راه که
بيش از دوهزار و ششصد کيلومتر درازا داشت و دربردارندهي صدويازده
ايستگاه و چاپارخانه بود را به گفتهي نويسندگان، کاروان ها در نود روز مي
پيمودند؛ در حالي که پيک هاي شاهانه يک هفته!
شاهراه ها اهميت راهبردي بسياري داشتند و لشکرکشي ها از شاهراه ها
انجام مي شد، زيرا که انبار هاي آذوقه در اين راه ها موجود بود همچنين
شاهراه ها کمک شاياني به بازرگاني ميان کشوري مي کرد کارکنان دولتي
و چاپارها داراي گذرنامه اي بودند که به آنها امکان مي داد تا از امکانات
راه ها بهره برند شهربان ها موظف بودند در راه ها انبارهاي آذوقه
فراهم آورند در پي اين تدابير، به نوشتهي هرودت۵ ايرانيان بر روي جاده
ها انبارهاي آب تدارک ديدند، به احتمالي در مسير وصول به اين هدف
است که قدرت هخامنشي، کندن کاريز را در دامنهي البرز تشويق مي کرد
تا ذخاير آب هميشگي در بخش بزرگي از جاده اي که ماد را به آسياي
ميانه پيوند مي داد تامين کند
شاهراه ها بر خلاف راه هاي ديگر پهن بودند و براي ارابه هاي چهارچرخه و
دوچرخه قابل استفاده؛ شاهراه ها جاده هاي خاکي و سنگفرشي بودند که از
آنها به خوبي نگهداري مي شد و در آنها نشانه هاي راهنما وجود داشت
اين راه ها از زيرسازي خوبي برخوردار بوده اند: جاده هاي ارابه رو که با
پهناي گز و با ملات قيريا ذغال براي جلوگيري از نم زمين در زير و سه
رده آجر مياني و يک رديف سنگ در بالا ساخته مي شد ، حتي براي گذر
خودرو نيز مناسب مي نموده اند از شاهراه هاي ارابه رو، ارابه ها با
سرعت تاخت اسب مي گذشتند، چه هم جاده هموار بود و هم به نظر مي
آيد که چرخ ها آجدار بوده و از توغه (رينگ) و ماده اي نرم به جاي
لاستيک امروزين برخوردار بوده است
درازاي شاهراه ها را به فرسنگ که مقياس درازاي ايراني، در حدود پنج و
چهار دهم کيلومتر بوده برآورد ميکردند درشاهراه ها کاروانسراها و
ايستگاه ها و پاسگاه هاي نگهباني، به فاصله اي معين وجود داشته است
ادارهي راه هايي به اين گستردگي که مستلزم افراد پرشمار و متخصص
است ، يکي از جلوه هاي روزگار هخامنشي است در برخي از نوشته هاي
ديواني پارسه به گروهي کارشناس براي نگهداري جاده هاي احداث شده و
گشايش جاده هاي نوين اشاره رفته است البته گاه براي تعمير و نگهداري
راه ها از ارتش بهره برداري مي شده است رفت و آمد در شاهراه ها
زير نظارت دقيق کارگزران شاه بود، چراکه شاه مسئول استقرار امنيت و
نظم در شاهراه ها و حفظ مسافران را برعهده داشت از کثرت رفت و آمد
در راه ها مي توان به ميزان بالاي امنيت پي برد و در راه نيازي به مراقب
مسلح نبود و با شگفتي مي بينيم که دو مرد با هشت خدمهي همراه، بدون
محافظ، باج بابل را به پارسه آورده اند
بخشي از جاده اي که ميان پارس و ماد بوده است در پارسيافت شده
است که در برخي جايها به بلنداي ده متر در سنگ کنده شده است به
بخشي از نوشتهييک جهانگرد اروپايي دربارهي راه ميان پارس شهر و
پاسارگاد نظر مي افکنيم :
هنگامي که اندازه اي در تنگهي پولوار راه پيموديم، ازيک سربالايي
سنگستاني بالا رفتيم و به "سنگ بر" درآمديم و سنگ بر راهي است که
نزديک ۲۰۰يا ۳۰۰ يارد درازا دارد و آنرا در شکم سنگ پديد آورده اند،
به گونه اي که پايان آن، از کوه بيرون مي آيد و از آنسوي تنگه سربدر مي
آورد و پديدآوردن اين راه، از آنرو بوده که راه رسيدن به پارسه را
نزديکتر کنند تا بتوان زودتر از پاسارگاد بدانجا رفتيا برگشت
زهي بر چيره دستي و کارداني مهندسان و استادکارهاي ايراني که در
هزاران سال پيش، چنين راهي را در ميان سنگ پديد آورده اند
هنگامي که سرگرم تماشاي سنگبر بودم؛ به نيروي انديشه، چندهزار سال به
گذشته رفتم و اين گونه انگاشتم کهيک سوار با فر و شکوه که بر پشت
اسبي راهوار و بادپيما سوار شده، به تندي از اين راه مي گذرد که پيامي را
از پاسارگاد به بارگاه شاهنشاه در تخت جمشيد برساند ويا فرمان شاه را
که از بارگاه دريافت کرده به پاسارگاد برساند و هنگامي که اين سوار،
چشمش به کاخ سپيدرنگ پاسارگاد مي افتد، ناگهان دهنهي اسب را مي
کشد و اسب که مانند باد، تندروست،يکباره مي ايستد و آن سوار که خفتان
و کله خود زرين وي در پرتو آفتاب مي درخشد و نسيم فلات ايران، ابلغ
هاي او را برمي افرازد، به زمين گام مي گذارد
يکباره، بخود آمدم و به اين سوي و آن سوي نگاه کردم و ديدم از شکوه
ايران باستان، مگر مشتي ويرانه و اين راه که از ميان سنگ بريده شده،
اثري نيست و شاهان بزرگ ايران، به گونه اي از ميان رفتند و ناتوان شدند
که فرزندان آنها براي اينکه، گور آنان را از دستبرد بيگانگان و تازندگان
بپايند، ناچار شدند که نام سليمان را روي آرامگاه بگذارند و براي اينکه
دست کم، چند ويرانه از آنها بماند، متوسل به ناميکي از پیغمبران شده اند
در گذرگاه هاي طبيعي و کوهستاني به وسيلهي پادگان هاي سبک نظامي
مراقبت مي شدند، اين پادگان ها به مثابه بخشي ازيک شبکهي بسيار
فشردهي استحکامي بود که از سرزمين هاي مسطح و جاده هايي که آنها را
به هم پيوند مي داد، مراقبت مي کرده اند از بزرگترين رودها، مانند دجله
و فرات و رودهايي که در شاهراه جاي مي گرفت مانند رود هاليس، به
کمک پل هاي هميشگي مي گذشتند که پاسگاهي از آن نگهداري مي کرده
استيکي از پل هايي که منسوب به زمان هخامنشيان است، پل بر روي
کارون در دزفول است که پس از ۲۵۰۰ سال هنوز پاي برجاست شمار به
نسبت کم پل هاي هميشگي، کاروان ها را ناگزير مي کرد تا مسيرهايي را
که از سوي سازمان ديواني شاهنشاهي تعيين شده بود در پيش گيرند و
بدينسو سازمان اداري مي توانست به آساني رفت و آمد در جاده ها را
زير در نظر داشته باشد در جاهاي ديگر و به هنگام لشکرکشي ها از پل
هايي که از جاي گرفتن کشتي ها در کنار هم پديد مي آمد، بهره مي
بردند (پل شناور) .
راهسازی :
عملیات آمادهسازی جادهای بر روی زمین با عرضی مشخص است
بهطوریکه روندگان یا وسائط نقلیه بتوانند با گذر از آن از نقطهای به
نقطهٔ دیگر برسند.
عملیات اصلی راهسازی عبارتاند از ساخت اساس، زیراساس و روسازی.
جدولکاری و نصب علائم راهنمایی و رانندگی هم در ساخت بسیاری از
راهها اجرا میشود.
راه سازی ، روسازی راه و مهندسی ترابری :
از جمله تخصصهای مهم یک مهندس عمران، شناخت طرح و محاسبه زیر
سازی و روسازی راههاست. بدین منظور درسهایی جهت فراگیری مطلبی
نظیر : طراحی و اجرای راها شامل : مسیریابی، عملیات خاکی، مشخصهها و
طرح هندسی راها در مسیرهای افقی و قایم، مشخصههای فنی انواع مصالح
راه و لایههای مختلف روسازی آن، همچنین روشهای طرح و اجرای
روسازیهای شنی و آسفالتی و نیز شبکه هاب حمل و نقل زمینی، دریایی و
هوایی و برنامه ریزیها و مدیریتهای حمل و نقل ارائه میگردند.
سنگهای قابل مصرف در راه سازی :
سنگها در راه سازی مصارف متعدد دارند که از جمله این موارد پل سازی
، زیر سازی ، سنگفرش ، زیر ریل آهن و غیره است. انواع سنگهای آذرین ،
دگرگونی و رسوبی که واجد خصوصیتهای زیر باشند، در راه سازی قابل
استفاده خواهند بود.
- مقاومت فشاری بیش از 100 مگا پاسکال
- ضریب نرم شدگی بیش از 0.9
- میزان جذب آب ، کمتر از 1 درصد
- وزن مخصوص بیش از 2.3 گرم بر سانتیمتر مکعب.
- مقاومت ضربهای آن 15 کیوگرم نیرو بر سانتیمتر مکعب باشد.
- نداشتن کانیهای رسی ، گچ و مواد قابل حل در آب.
- عدم آلتراسیون و هوازدگی در سنگ.
سنگهای قابل استفاده در تونلها و محیط های آبی :
در تونلها از گرانیت ، دیوریت ، گابرو و یا بازالت که مقاومت فشاری آنها
از 100 مگا پاسگال باشد، استفاده میکنند. ویژگیهای سنگهای مصرفی در
محیط آب به شرح زیر است.
- نداشتن کانیهای رسی ، گچ و مواد محلول در آب.
- همگن بودن سنگ.
- داشتن مقاومت در برابر فشارهای بالا.
سنگهای مقاوم در برابر محلول ها و حرارت :
سنگهایی که در برابر اسیدها مقاومند، عبارتند از گرانیت ، دیاباز ، دیوریت
، کوارتزیت و بازالت.
سنگهای مقاوم در برابر محلولهای قلیایی عبارتند از سنگ آهک ،
دولومیت ، سنگ مرمر و منیزیت. سنگهایی که در شرایط حرارت بالا مقاوم
هستند عبارتند از بازالت ، دیاباز و توف. ویژگی مهم این سنگها داشتن
مقاومت فشاری بیش از 100 مگا پاسگال است که میزان جذب آن حداکثر
به 1 در صد میرسد.