كار تحقيقي
كارشناس حقوق قضايي
سال 1386
پيشگفتار :
جرم رفتاري است كه توسط قانون بزه يا خطايي عمومي تلقي و منع شده است و ازاين رو ، در صورت وقوع ، پس از پيگرد و دادرسي كيفري ، قابل مجازات است . براي تحقق رابطةاجتماعي مجرمامه سه ركن : 1- عنصر قانوني 2- عنصر ماده و 3 عنصر معنوي بايد جمع شود
يكي از انواع و اشكال جرايم ، «جرم سياسي » است . تفكيك بين جرايم سياسي و جرايم عمومي وعادي تا انقلاب فرانسه (1789) ناشناخته بود. با توجه به ارزشي كه ملت هاي گوناگون براي حاكميت خود قائل بوده اند و با توجه به تلاش حكام در جهت حفظ قدرت و حاكميت خود ، جرايمي كه ماهيت سياسي داشت و به نحوي مربوط به شاهان و سلاطين و امپراطوران مي شد با شديدترين و هولناك ترين مجازات ها مواجه بود . و گاه نه فقط مجرم سياسي ، بلكه خانواده و نياز و مال و منال و خلاصه هستي او ، فديه و قرباني عمل و اقدام مجرم مي گرديد .
البته به مرور ايام اين تفكر به وجود آمد كه مجرمين سياسي ، به دليل برخورداري از انگيزة شرافتمندانه،مستحق برخوردي حاضر و عطوفت آميز مي باشند . بنابراين تخفيف ها و مساعدت هايي براي اين قبيل مجرمين از قبيل عدم اجبار آنها به انجام كار در زندان و يا پوشيدن لباس مخصوص زندانيان ، عدم امكان استرداد آنها به كشورهاي متقاضي استرداد ، لزوم وجود هيأت منصفه در رسيدگي به جرايم آنها ، فقدان محدوديت در مورد اعطاي عضو به آنان ، عدم اجراي مقررات مراجع به تكرار جرم در مورد آنها ، اعاده حيثيت سريعتر نسبت به مجرمين عادي و نظاير آنها در قوانين موضوعه پيش بيني شده است .
در ايران به رغم اهميت موضوع جرم سياسي ، در مورد اين جرم نسبت به ساير جرايم ، تخفيفات جزايي و جرم شناسي اندكي انجام گرفته است .
همين عامل ، نگارنده را بر آن داشت تا براي كار تحقيقي خود موضوع جرم شناسي را برگزيند و در اين باره پژوهشي بعمل آورد . البته به دليل تحقيقات اندك ، در راه انجام اين پژوهش مشكلات و موانعي از جمله كمبود منابع وجود داشته كه اميد است استاد محترم با علم به اين مشكلات و موانع تحقيق حاضر را مورد ارزيابي قرار دهند .
بي ترديد بدون همكاري و مساعدت مجموعهاي از عوامل دخيل امكان اين پژوهش وجود نداشت . در اينجا سزاوار است از راهنمايي ها، تلاش ها و ارشادات استاد درس جناب آقاي دكتر امامي تشكر و قدرداني كرد . همچنين از مسئولين و كارمندان كتابخانه هاي دانشگاه يزد ، مجتمع علوم انساني دانشگاه يزد ، دانشكده الهيات ميبد كه بعضي منابع مربوط به اين پژوهش در اختيارم گذاشتند و كساني كه كار تايپ و صحافي اين تحقق را به عهده گرفتند و نيز پدرم كه امكان اخذ پارهاي مطالب از سايت هاي اينترنتي را برايم فراهم كرده و در انتخاب اين موضوع كمكم كردند و سپاسگزاري و قدر داني مي نمايم .
مسلماً اين پژوهش همراه با كاستي ها و ضعف هايي است اما اميدوارم كه استاد محترم به عنوان يك كار اوليه و مقدماتي كمبودها را ناديده و از اين طريق بستري براي كارهاي عميقتر بعدي فراهم شود .
مقدمه :
تفكيك بين جرايم سياسي ، و جرايم عمومي و عادي ، تا انقلاب فرانسه (1789) نه تنها ناشناخته بود ، بلكه ، قبل از آن تاريخ ،جز در برخي حكومتها آن هم به صورتي بسيار محدود ، نامي از جرم سياسي برده نمي شد، ولي در عوض جرايمي كه ماهيت سياسي داشت و به نحوي مربوط به شاهان و سلاطين و امپراطوران مي شد ، با شديدترين و هولناك ترين مجازاتها ، مواجه بود . و گاه نه فقط مجرم سياسي ، بلكه خانواده و تبار و مال و منال و خلاصه هستي او ، فديه و قرباني عمل واقدام مجرم مي گرديد .
از انقلاب فرانسه به بعد ، اندك اندك با ظهور و بروز مكاتب طرفدار فرد « جرم سياسي » ماهيت و هويت مستقل پيدا كرد و سالها به عنوان اماره و نشاني از رشد ، و مترقي بودن و آزاديخواه بودن تلقي مي شد و همين سير به تدريج در ساير كشورها ادامه يافت و زماني جرم سياسي و تفكيك آن از ساير جرايم سخن روز شد .
طرح مقوله جرم سياسي و تفكيك آن از جرايم عادي و عمومي كه قرآن كريم و روايات و فقه غني و سرشار اسلام ، هزار و اندي سال پيش ، يعني درست زماني كه وحشتناك ترين مجازاتها در كمين مجرمان سياسي بود ، بدان پرداخته و مزاياي چشمگير و قابل توجهي به مجرمان سياسي داده بود .
همين انگيزه ،باعث كشش و كوششي بود كه دقت و تحقيق در اطراف و جوانب «جرم سياسي » را سبب مي شد .
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز ، اصلي را به « جرم سياسي و مطبوعاتي » اختصاص داده كه مقرر مي دارد :
«رسيدگي به جرايم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هيأت منصفه در محاكم دادگستري ، صورت مي گيرد . نحوه انتخاب ، شرايط ، اختيارات هيأت منصفه و تعريف جرم سياسي را ، قانون بر اساس موازين اسلامي معين مي كند.»
فصل اول :كليات
بخش اول: تعريف جرم شناسي [1]
جرم شناسي دانش نوساختهاي است كه دوران كودكي خود را ميگذراند . سدهاي پيش نيست كه اين دانش تجربي و تركيبي از مقام پند او تفكر و انديشه و گفتار فارغ گرديده و به عمل پيوسته وذهني بودن به عيني شدن درآمده و راه امعان نظر ، تجديد ،آزمون و سنجش را در پيش گرفته است .
جرم شناسي يكي از جالب ترين وارزنده ترين و انساني ترين و مقدس ترين و پرثمرترين رشته هاي دانش است.
جرم شناسي يكي از جلوه هاي با شكوه و درخشان كنجكاوي ژرف و گسترده و همه جانبه دانشمندان و متخصصان بشر دوست است . جرم شناسي ، دراين كنجكاوي ، همه دانشهاي تجربي و انساني از روانشناسي ، روانپزشكي، زيست شناسي ، جامعه شناسي ، علوم پرورشي ، تاريخ ؛ فرهنگ ملي ، اقتصاد ، آمار ، بوم شناسي و رشته هاي ديگر از علوم را براي سعادت انساني و جامعه به خدمت خود درآورده است .
عالي ترين هدف هر جامعه پيشرو متكي بر ارزشهاي اخلاقي ،شناخت انسان اين موجود ناشناخته و فراهم كردن بهترين شرايط تجلي حديث و نبوغ و خلاقيت و اعتماد معنوي و تأمين رشد هرچه بيشتر اخلاقي و سعادت اجتماعي آن جامعه متعالي است .
در اين زمينه جرم شناسي ، در ميان همه دانشها ، از لحاظ جامعيت مقامي ويژه و والا دارد و مضافاً آنكه انسان و سعادت و سربلندي او هدف نمائي انديشه كار جرم شناسي است .
جرم شناسي يا بزه شناسي رشته اي است از «علوم جنائي»كه دربارة « عوامل جرم زا» و كيفيات و امور و مقتضيات و شرايط فردي و محيطي واجتماعي مؤثر در بروز رفتار جنائي يا «علل » و وقوع جرم و صور گوناگون بزه وجنبه هاي كمي و كيفي آن و از پيدايش حالت خطرناك در انسان يا انسانهاي تبهكار و معماي تشكيل گروه هاي جامعه ستيز در ميان جوامع انساني با روش عيني و علمي يا مشاهده و آزمون و مقايسه و استقراء كافي به بررسي وتحقيق مداوم مي پردازد تا مگر با استمداد و استفاضه از تمام تخصص هاي علمي بر طرق پيشگيري مستقيم يا غير مستقيم از حدوث جرائم و روشهاي درمان و اصلاح و تربيت بزهكاران يا كساني كه در اثر عوامل جرم زاي فردي (تن و روان ) و محيط طبيعي و اجتماعي بدي را برگزيده اند و از خود رو برتافته و از انسانيت گريخته اند و پرورش دوباره واز نو سازگار ساختن آنان با جامعه و نظام اجتماعي دست يابد.
گفتار اول : چرا جرم شناسي را دانش مقدسي مي شماريم ؟
جرم شناسي از اين رو دانش مقدسي است كه مي كوشد تا راهي بيابد كه انسان ناكامي كه با خودش قهر كرده و از خويش گرفته و از جامعه روبرتافته و سر ناسازگاري در پيش گرفته است با خودش آشتي كند و راه مهر ورزيدن بياموزد ، با جامعه نيز در صلح و صفا و يكرنگي به سر برد ، گم گشتگان را بر راه آورد ، رقابت و جنگ و ستيز را به تعاون و محبت و داد تبديل كند . شقاوت را به سعادت ، سقوط را به اعتلاء ، بدي را به نيكي ، زشتي را به زيبايي ، نفرت را به محبت ، خصومت را به دوستي ، كفر را به ايمان ، ناپاكي را به پاكي ، بدل ساز . خلاصه در نوسازي انسان و جامعه ميكوشد بدون اينكه بخواهد از پيشرفت مادي او و رشد آن چشم پوشد . سعي دارد از او انساني برتر و والاتر براي زندگي بهتر وانساني تر همگام با معنويات و سطوح عالي اخلاقي بسازد.
اين شيوه با هدف پاك و عالي آن كه ما آنرا احسان و برنامه انبياء راه اصلاح و خير عموم و حكومت عقل ميدانيم راهي است الهي و ازجنبه قدسي برخوردار است از تمام دانش ها من جمله از مذهب براي بهبود زندگي اجتماعي و پاكسازي و انساني والا شدن سود مي جويد .
كوتاه سخن آنكه جرم شناسي بر آنست تا عدالت واقعي را از طريق احسان به نيكوترين وجهي تحقق بخشد .
[1] - كي نيا ، مهدي ، مباني جرم شناسي ، جلد اول ، ( تهران )، انتشارات دانشگاه تهران ، 1382، چاپ ششم ، ص يك.
منابع و مأخذ:
آخوندي ،محمود ؛آيين دادرسي كيفري ج 2 ،وزارت ارشاد .
اصغري ، سيد محمد ؛ جرم سياسي در تهران ، اطلاعات ، 1378.
اوليويه ، اميل ، باكله هنك ، رزي ،شوراي دولتي فرانسه و استرداد در امور سياسي، به نقل از مجله حقوقي دفتر خدمات حقوقي بين المللي ، شماره 14 – 15 .
زينلي ، محمد رضا،جرم سياسي و حقوق جزاي اسلامي ، تهران : اميركبير، 1378.
صادقي ، مير محمد ، جرايم عليه امنيت و آسايش عمومي ، نشر ميزان ، 1386.
كي نيا ، مهدي ، مباني جرم شناسي ، جلد اول ، تهران ؛ دانشگاه تهران .
HTTP://WWW.&haeanin .ir /paperpexail.asp?id:147
http://Lawblog.ir/archives/1385/or/post-21
http://www.saanei.org/pase.ph?p8=showpayamfid=16glany=fa