پايان نامه براي دريافت درجه كارشناسي ارشد
سال 1383
چكيده
«آفريدنش … آواز خداوند است كه ما ميخوانيمش»
در اين روند آفرينش، سفر و گردشگري همواره الهام بخش بوده است. روح كندوكاوگر انسان در مسير جستجوي خويش از طبيعت و تجاربي كه از آن اندوخته بهره بسيار برده و شناختي كه از خوب ديدن در جهان بدست آورده راهگشاي او در پيچيدگيهاي زندگي بوده است. هر سفر به شرط توجه، انسان را به حقيقت هستي نزديكتر ميكند پس در چگونگي ايجاد رابطه بين انسان و طبيعت كه در نهايت به آفرينشي زيبا ميانجامد بايد ژرف انديشيد و استوار قدم برداشت.
معماري از زمينههايي است كه در آن ميتوان براي نحوه اين ارتباط به تعريفي مناسب دست پيدا كرد و با برنامه ريزي طبق مبانياي كه اين رشته از شناخت انسان و شناخت طبيعت ارائه ميدهد، تركيبي متعادل بدست آورد كه راه انسان را براي شناخت از طريق سفر، كوتاهتر ميكند و به او طبيعت و حقيقت آن را ميآموزد.
معماري در اين برنامه ريزي با گردشگري و برنامههاي آن دررابطهاي مستقيم قرار ميگيرد. در حال حاضر به طوري كه از مجموع مطالعات و نظرات درباره وضع گردشگري در ايران برميآيد، متأسفانه اين فعاليت عظيم جهاني، با نوعي ركود و وقفه در كشور روبروست كه براي حل آن نياز به اهداف و سياستهاي كلان، ايجاد نظام برنامه ريزي گردشگري در مقياس محلي و ملي و و بين المللي ايجاد هماهنگي در مديريت گردشگري ميباشد.[1]
در اين برنامه ريزيها پرداختن به نقش معماري در توسعه گردشگري و جذب توريست از اهميت ويژهاي برخوردار است. در اين ميان حتي پرداختن به طرحهاي ضربتي و كوتاه مدتي كه منطبق با اهداف كلان و دراز مدت براي توسعه گردشگري هستند، بسيار تأثير گذار و مهم ميباشد.
طرح اين پروژه با توجه به موقعيت منطقه از نظر توريستي، باعث پيشرفت چشمگير صنعت توريسم در اين ناحيه ميشود. ضمن اينكه با گسترش نظارت محيط زيست بر ناحيه به حفظ اكوسيستم طبيعي آن كمك ميكند
[1] - سازمان ايرانگردي و جهانگردي، 1377، 1.
مقدمه
نياز انسان به طبيعت، نيازيست انكار ناپذير، سفر در طبيعت و هم اقامت در آن و مأنوس شدن با آن در ساختن روح انسان بسيار تأثير گذارند و معماري از عوامل تعيين كننده نحوه اقامت و بي شك نحوه برخورد او در اين اقامت با طبيعت است. معماري علاوه بر اين كه به ايجاد رابطه با محيط طبيعي كمك ميكند، وظيفه محافظت از آن را در برابر آسيبهايي كه از طرف انسانها به آن وارد مي شود برعهده دارد تا تخريب گريز ناپذير محيط بدست انسان را به حداقل برساند.
منطقه آبسر و يكي از مكانهايي است كه ناهماهنگي بين انسانهاي دوستدار طبيعت با محيط طبيعي در آن نتيجهاي جز آسيب و تحليل رفتن پيوسته زيباييها بدست علاقمندان به آن نداشته است. منظور از ناهماهنگي، همان نداشتن درك صحيح انسان از محيطي است كه براي لذت بردن و استراحت، از فضاهاي شلوغ و پردغدغه. به آن پناه ميبرد. حضور معماري در اين مكان تفريحي و طبيعي ميتواند با ساماندهي فضا و در نتيجه عملكرد انسان، هم بهره او را از محيط افزايش دهد و هم محيط را از اسيب او در امان دارد.
هدف از اين مجموعه توريستي – تفريحي، فهميدن نحوه برخورد و درك صحيح و رسيدن به ماهيت درياچه است و اينكه بدانيك به كدام دلايل به بازديد درياچه ميرويم و راه مناسب براي دستيابي به اهدافمان چيست.
تعريف پروژه
پروژه در كنار يك محيطي مسطح در كنار كوههاي لرستان در نظر گرفته شده است. اين پروژه شامل اقامتگاه و امكانات تفريحي براي گردشگران در محدوده سايت و نيز فضاسازي مناسب مسير كوهستان در ضمن حفظ كردن خصوصيات طبيعي آن و شاخص نمودن مسيرهاي خاص و چشم اندازهاي زيبا و نيز ايجاد محلهاي اقامتي در كنار ورزشگاه به صورت اقامتگاههاي بومي منطقه ميباشد.
اقامتگاه، شامل هتل براي اقامت چند روزه بازديد كنندگان و اقامتگاههاي موقت به صورت بومي و سوئيت براي علاقمندان به اين نوع اقامت ميباشد.
امكانات تفريحي شامل امكانات ورزشياز قبيل تنيس، شنا، اسب سواري، و ... و نيز ورزشهاي زمستاني با توجه به برفگير بودن منطقه ميباشد. البته تمامي طرحهاي برنامه ريزي شده با توجه به ظرفيت منطقه و مسائل زيست محيطي آن در مطالعات آتي صورت خواهد گرفت.
به دليل پوشش غني گياهان دارويي آزمايشگاه و مراكز تحقيقي براي محققان ايجاد خواهد شد.
اهداف پروژه
دربخشهاي پيشين در مورد اهداف پروژه توضيحاتي داده شد اما به طور خلاصه هدف از اين طرح را در موارد زير ميتوان بيان كرد:
ساماندهي فضاي طبيعي براي استفاده مناسب انسان
حفاظت از محيط زيست در مقابل آسيبهاي وارد از طرف استفاده كنندگان
توجه به مسأله اكوتوريسم و جذب گردشگران
كمك به اقتصاد منطقه
اين اهداف كلان پروژه به كمك اهداف كوچكتري كه در زير آمدهاند دنبال ميشوند :
ايجاد امكانات اقامتي مناسب براي بازديدكنندگان
ايجاد زمينههاي مناسب براي شناخت منطقه و استان به كمك ساخت موزه، نمايشگاههاي موقت و دائم، بازارچهها و ...
آنچه در بالا آمد خلاصهاي بود از تعريف اين پروژه توريستي – تفريحي- پژوهشي براي برخورد مناسب تر و مفيدتر انسان با طبيعت پيش بيني شده است.
فصل اول
فلسفه وجودي طرح
مقدمه
پيش از پرداختن به موضوع پروژه در اين فصل گردشگري و نقش آن در زندگي افراد جامعه بررسي شده است. پس از آن انواع فراغت، روشهاي توسعه طرحهاي گردشگري، انواع گردشگران و منابع گردشگري و در نهايت پيشنهاداتي براي بهبود اين صنعت داده شده است.
1-1 مفهوم گردشگري
امروزه در جهان با توجه به ديدگاههاي جديد در مورد گردشگري و تعاريف نهادهاي جهاني، پديدهي گردشگري به عنوان بخشي از تمدن معاصر و يك شيوهي جهاني براي تأمين نيازهاي معنوي انسان و ارتقاء كيفيت زندگي از طريق همبستگي جوامع و فرهنگهاي كوچك و بزرگ، محسوب ميشود. از اين ديدگاه گردشگري شامل سه عرصه اصلي محلي، ملي و بين المللي است كه از هم جدايي ناپذيرند. در واقع در پيوند و همكاري اين سه بخش است كه اهداف عالي و نهايي گردشگري تحقق پيدا ميكنند و حتي رونق و نتايج اقتصادي گردشگري نيزبه اين همكاري وابسته است.
گردشگري اگر چه معمولاً به عنوان يك صنعت سودآور و اشتغال زا مطرح ميشود ولي به هيچ وجه يك پديدهي صرفاً اقتصادي نيست. گردشگري در ماهيت خود يك پديدهي پيچيدهي اجتماعي است كه از ابعاد گوناگون اقتصادي، سياسي، زيست محيطي، فرهنگي و مديريتي برخوردار است. در واقع ارزش اقتصادي و سودآوري آن از كيفيت و ارزشهاي اجتماعي و فراغتي آن منشأ ميگيرد. از اين رو فعاليت گردشگري وقتي از نظر اقتصادي مفيد و سودآور خواهد بود كه از نظر اجتماعي و فرهنگي ارزش آفرين باشد.
2-1 جايگاه گردشگري در زندگي امروز
1-2-1 ضرورت برنامه ريزي براي زمانهاي فراغت
طبق نظريههاي جديد برنامه ريزي، تأكيد بر اهداف صرفاً كالبدي و تصميم گيري از بالا به ويژه در زمينه هايي كه به زندگي اجتماعي و فرهنگي مردم مربوط ميشود، به هيچ وجه قابل قبول و كارساز نيست. در اين مورد آنچه كه لازم است، تعيين اهداف و راهبردهاي كلان توسعه است كه در آنها اهداف گردشگري نيز معلوم و مشخص ميشود.
در شهرنشيني جديد، به ويژه در شهرهاي بزرگ به دليل توسعه ابعاد كالبدي، سلطه حركت سواره، جدايي كار و فراغت و جدايي از محيط طبيعي، ايجاد تعادل در روابط انسان و محيط و چگونگي سامان دادن به اوقات فراغت به عنوان يك نياز اساسي مطرح گرديده و به يك محور اصلي در برنامه ريزي شهري و محيطي تبديل شده است.
به نظر برخي از جامعه شناسان، اهميت فراغت در جامعه جديد شهري به اندازهاي است كه از آن به عنوان چهارمين بخش فعاليت انساني پس از كشاورزي، صنعت و خدمات ياد ميكنند.
در واقع اگر حيات انسان را به سه عرصه اصلي يعني كار، خواب و فراغت تقسيم كنيم و تحول آنها را در طول تاريخ مورد مطالعه قرار دهيم در مييابيم كه مفهوم فراغت در تمدن و شهرنشيني جديد، ابعادي بسيار وسيعتر پيدا كرده است. شايد بتوان گفت كه كار و فراغت، نقشي برابر در زندگي انسان يافتهاند، چرا كه هر دو به نيازهاي اساسي جامعه پاسخ ميگويند. به همان اندازه كه كار براي انسان لازم است، فراغت نيز ضرورت دارد و چون از اجبار و ضرورت بيروني آزاد است توان عظيم تري براي بالندگي انسان دارد.
فراغت در معناي عام خود، به بخش عمدهاي از زندگي مردم تبديل شده كه در آن تأمين بسياري از نيازهاي فردي و اجتماعي خود را جستجو ميكنند و جهت تكامل شخصيت و غناي بيشتر زندگي به آن روي ميآورند. در اين راستا مردم به شرايطي نياز دارند كه بتوانند به اهداف خود دست يابند و اوقات فراغت خود را به نحوي رضايت بخش پر كنند انجام اين امر به برخي امكانات برنامه ريزي و مديريت فراغت نياز دارد.
2-2-1 فراغت فعال و غير فعال[1]
«فراغت فعال» نوعي از گذران فراغت است كه معمولاً با تحرك جسماني، فعاليت ذهني و خلاقيت همراه است و «فراغت غير فعال» نوعي از گذران فراغت است كه معمولاً ساده و مانند جنبه ايستا و انفعالي مانند تماشا كردن، گوش كردن، مطالعه ساده و مانند آن دارد. فراغت فعال مثل هنر آفريني، پژوهش، ورزش و سياحت مستلزم تحرك جسماني و آفرينش است بنابراين محتواي اصلي آن را كار خلاق و مولد تشكيل ميدهد. در حالي كه در فراغت غير فعال خصلت پذيرندگي و مصرف كنندگي غلبه دارد.
در شهرهاي امروزي به دليل رواج فرهنگ آپارتمان نشيني و كمبود فضاهاي طبيعي و باز و نيز رواج سريع و همه گير رسانههاي جمعي، ميزان زيادي از اوقات فراغت افراد به صورت غيرفعال در آمده كه با اثرات زيانباري همراه شده است.
3-2-1 نقش گردشگري در گذران فراغت
دامنه و نحوه گذران فراغت، هم از نظر اهداف و انگيزهها و هم از نظر زمان، مكان و نوع فعاليت بسيار متنوع و گسترده است. هر يك از انواع فراغت نقش خاصي در زندگي فردي اجتماعي افراد دارد و نيازمند فضاها، تسهيلات و مديريت ويژه ميباشد.
باتوجه به رشد بي رويه و نامتعادل فراغت غير فعال و پي آمدهاي نامطلوب كمي و كيفي آن، امروزه يكي از اهداف برنامه ريزي فراغت، گسترش فراغت فعال به ويژه گردشگري است كه علاوه بر اهداف اقتصادي و زيست محيطي، نقش بسيار سازندهاي در ساماندهي اوقات فراغت و تعادل بخشي به اشكال مختلف آن و نيز تأمين نيازهاي عميق رواني و فرهنگي دارد. در واقع بخش مهمي از نيازها و انگيزههاي فراغتي انسان به دلبستگي انسان به طبيعت و آشنايي با سرزمينها و مردمان ديگر برميگردد. اين امر اهميت ويژهاي به گذران فراغت به صورت گردشگري ميبخشد كه با فعاليتهاي مختلف مانند طبيعت گردي، سير و سفر، تفرج و ... همراه است.
4-2-1 نقش گردشگري در كيفيت زندگي
دلبستگي و علاقه انسان به طبيعت، ريشههايي عميق در نيازهاي زيستي، رواني و اجتماعي او دارد. به همين دليل تلاش براي تأمين آنها يكي از عوامل اساسي در تأمين رضايت، آسايش و سعادت انسان محسوب ميشود. از اين ديدگاه گردشگري يك تجربه چند بعدي و پيچيده انساني است كه هيچ پديده ديگري نميتواند جاي آن را بگيرد. از طريق فعاليت گردشگري، انسان در كانون ارتباطات مختلفي قرار ميگيرد كه در ان ارزشها و لذتهاي عاطفي، جسماني، شناختي، اجتماعي، زيباشناختي و غيره در هم ميآميزد و اثراتي پايدار و عميق در زندگي انسان به وجود ميآورد.
با توجه به نقش گردشگري در ايجاد ارتباطات مختلف ميان انسان و محيط، ميتوان گفت كه تجربه گردشگري يك تجربه كيفي و يك تجربه عميق دروني است كه ميتواند رضايت بيشتري نسبت به ساير فعاليتهاي فراغتي، براي انسان ايجاد كند و تأثيرات سودمندي براي فرد به بار آورد. اما از جدا از تجربه عميق شخصي، اثرات گردشگري در دراز مدت و در عرصههاي وسيع، بيانگر منافع گوناگوني است كه از نظر اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي بسيار حايز اهميت است.
در اينجا ميتوان به دو منبع جهاني در مورد لزوم گردشگري اشاره كرد:
سند آكاپولكو : [2] دولتها بايد در جهت پراكنده و متناوب ساختن تعطيلات و همچنين تدوين سياستهاي جديد براي تشويق سرمايه گذاري در تاسيسات جهانگردي ساده وقابل استفاده تر تلاش كنند تا ضمن ايجاد گوناگوني و تنوع در انواع تاسيسات، طبقات متوسط و كم درآمد بتوانند از آنها استفاده كنند.
با توجه به گستردگي جهانگردي داخلي در سطح بين المللي كه بيشتري تعداد جهانگردان را به خود اختصاص داده است، دولتها بايد تلاشهاي خود را در جهت توسعه هماهنگ و مداوم جهانگردي داخلي كشورشان معطوف دارند.
جهانگردي داخلي ميتواند در ايجاد آگاهي و تعلق روحي افراد نسبت به كشور خود مهم بوده و آنها را براي شناخت دنيايي كه در آن زندگي ميكنند آماده سازد.
[1] - سازمان ايرانگردي و جهانگردي، 1377، 7.
[2] - همان، 19.