پایاننامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته علوم اقتصادی
بهمن ماه 1393
چکیده:
یکی از موضوع های مورد توجه و تأثیرگذار در مسائل اقتصادی بازار دارایی هاست . از سویی دیگر از جمله موضوع های مهم که به گونه ای گسترده در اقتصاد کلان مطرح است ، تاثیر درآمدهای نفتی بر متغیرهای کلان اقتصادی است . در این تحقیق رابطه درآمدهای نفتی با قیمت داراییها شامل قیمت سهام و نرخ ارز مورد بررسی قرار گرفت . بدین منظور با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری (VAR) ، و داده های فصلی سال های 1390-1376 به بررسی رابطه درآمدهای نفتی با متغیرهای نامبرده پرداخته شد . نتایج حاکی از آن است که درآمدهای نفتی سهم قابل قبولی از تغییرات قیمت سهام و نرخ ارز را توضیح میدهد و یکی از عوامل مهم برای توضیح نوسانات این متغیرها به حساب می آید .
واژگان کلیدی : درآمدهای نفتی ، بازار دارایی ها ، قیمت سهام ، قیمت ارز، مدل خودرگرسیون برداری (VAR)
فصل اول
کلیات پژوهش
-1 مقدمه
دراین فصل به کلیات این پژوهشکه شامل: بیان مساله، ضرورت انجام تحقیق، ابعاد وحدود مساله، روشآماری اجرای پایان نامه، اهداف پژوهش، فرضیههای تحقیق، کاربردهاییکه از انجام این تحقیق متصور است، جنبهی جدیدبودن و نوآوری طرح، روش انجام تحقیق و در پایان به ساختار پایان نامه میپردازیم.
1-2 بیان مسئله
به دلیل متکی بودن بودجه دولتی ایران به درآمدهای نفتی، تغییرات در قیمت نفت تاثیر قابل ملاحظهای بر اقتصاد ایران دارد. در ایران 80 تا 90 درصد در آمدهای صادراتی و 40 تا 50 درصد بودجه سالانه دولت را درآمدهای نفتی تشکیل میدهند. منبع اصلی کمکهای مالی و یارانه ها، درآمدهای نفتی است. پس درآمد حاصل از صدور نفت خام به طور غیر مستقیم بر دیگر فعالیتهای اقتصادی نیز تاثیرگذار است(صمدی، یحیی آبادی و معلمی، 1388). درآمدهای نفتی از دو طریق میتوانند فعالیتهای اقتصادی یک کشور را تحت تاثیر قرار دهند یکی از طریق تاثیر بر طرف عرضه اقتصاد که این تاثیرات اصولا با وقفه نمایان میگردند و با تاثیرگذاری بر ظرفیت تولیدی کشور نقش خود را آشکار میسازند دیگری از طریق تاثیر بر تقاضای کل میباشد که میتواند در کوتاه مدت آثار خود را بر فعالیتهای اقتصادی کشور بر جای گذارد کارشناسان اقتصادی نوسانات درآمد های نفتی را به سود کشورهای صادر کننده نفت نمیدانند زیرا با کاهش درآمدهای نفتی این کشورها مجبور میشوند تا بر واردات کالا و خدمات محدودیت بیشتری را اعمال نمایند در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بخش عمده ای از واردات آنها را کالاهای سرمایهای و مواد اولیه مورد نیاز بخش تولیدی تشکیل میدهند محدودیت اعمال شده بر واردات میتواند آثار نا مساعدی بر بخش تولیدی کشور به جای گذارد. نتیجه ی چنین شرایطی، بروز فشارهای تورمی، افزایش نرخ ارز، رکود اقتصادی و افزایش بیکاری در جامعه خواهد بود. افزایش قیمت نفت در کشور های صادر کننده سبب تحریک هر دو طرف عرضه و تقاضا میشود. اما به دلیل سیستم های حمایتی در بخش انرژی در برخی کشورها تنها تحریک کننده ی طرف تقاضاست افزایش ناگهانی قیمت نفت تاثیرات مهمی (ترقی سطح قیمت ها افزایش واردات و ایجاد بیماری هلندی) در اقتصاد این کشورها میشود (دلاوری، شیرین بخش و بزرگی، 1388).
افزایش شدید در قیمت نفت باعث کسب درآمد های هنگفت برای کشورهای صادرکننده میشود که از جمله پیامدهای آن تقویت پول کشور مورد نظر یا کاهش نرخ ارز می باشد که می توان این موضوع را در هر دو سیستم نرخ ارز ثابت و شناور مشاهده کرد. در سیستم نرخ ارز شناور، ورود ارز های خارجی باعث بالا رفتن ارزش پول ملی میشود اما، اگر سیتم نرخ ارز ثابت باشد یا توسط دولت کنترل شود، ورود ارز خارجی به داخل کشور باعث افزایش حجم پول شده که این موضوع افزایش نقدینگی و در نهایت انبساط تقاضا و افزایش قیمت ها را در پی خواهد داشت. همچنین، افزایش ارزش پول داخلی باعث افزایش قیمت کالاهای قابل واردات شده که در نهایت، لطمه دیدن تولیدکنندگانی که در این شاخه فعالیت میکنند را به دنبال دارند، زیرا افزایش تورم داخلی باعث افزایش هزینه تولید کنندگان میشود و از سوی دیگر،کالاهایی را تولید میکنند که رقیب خارجی ارزان تر تولید میکند، در نتیجه در صحنه بین المللی توان رقابتی خود را از دست داده و دچار رکود میشوند که این موضوع خود رکود اقتصادی، بیکاری و تورم بالا را در این کشورها در پی خواهد داشت.(صمدی، یحیی آبادی و معلمی، 1388)
نفت به عنوان یکی از عوامل تولید بوده که درآمدهای حاصل از آن باعث نوسانات تولید می شود یعنی افزایش درآمدهای نفتی باعث افزایش نوسانات تولید و کاهش آن باعث کاهش این نوسانات میشود. یکی از نتایج تزریق درآمدهای ارزی به اقتصاد، افزایش ذخایر خارجی بانک مرکزی است که استنباط پولی را با خود به همراه دارد. این در حالی است که بر مبنای مطالعات انجام شده اثر شوکهای پولی نیز بر تولید نامتقارن است(کاور 1992 و راون و سولا 1999).
همچنین با توجه به افزایش تقاضای کل بواسطه ی تزریق ارز حاصل از صادرات نفت و نتیجتاَ افزایش نرخ تورم، عموماُ یکی از راهکارها در جهت مقابله با تورم، افزایش میزان واردات(به ویژه در مورد کالاهای قابل مبادله) است. با افزایش واردات که عموماُ به منظور مقابله با تورم انجام میپذیرد، بسیاری از بخش های تولیدی با آسیب جدی مواجه شده و از چرخه تولید خارج خواهند شد ولذا بخشی از سرمایهگذاری های انجام شده در اقتصاد بلا استفاده مانده و میزان تولید کاهش یافته و بیکاری نیز افزایش می یابد در مقابل به هنگام کاهش درآمدهای ارزی میزان واردات نیز کاهش می یابد که بخشی از واردات متوجه کالاهای سرمایه ای و ماشین آلات تولیدی خواهد بود و منجر به کاهش سرمایه گذاری، تولید و اشتغال می گردد. بخش هایی نیز که در نتیجه واردات گسترده کالاهای مصرفی در دوره افزایش درآمد نفت از گردونه تولید خارج شده بودند، در این دوره احیا نخواهند شد(امامی و ادیب پور، 1359)
شاخص کل بورس هرکشور مهمترین ابزار شناسایی بورس اوراق بهادار آن کشور است. بیان اصلی مسئله بررسی رابطه شاخص سهام، نرخ ارز و درآمدهای نفتی است. بنابراین مسئله اساسی پژوهش آن است که آیا بین ارزش سهام، نرخ ارز و درآمدهای نفتی رابطه ای وجوددارد. براساس نتایج به دست آمده نوسانات شاخص بورس ونرخ ارزاثرمنفی در تولید گذاشته وهرچند افزایش نرخ ارزافزایش درامدهای نفتی رامنجرمی شود ، ولی همچنان رابطه معکوس با تولید داخلی دارد. نتایج مطالعات نشان میدهد که نوسانات نرخ ارز روی بازارسرمایه، درآمدنفت و... اثرگذار است.
برمبنای تئوری های اقتصادی، شاخص سهام باید منعکس کننده انتظارات آحاد اقتصادی ازعملکرد آتی شرکت ها باشد ،در حالی که سود شرکت ها سطح فعالیت های اقتصادی را منعکس می کند. اگر شاخص سهام اطلاعات مربوط به روند آتی متغیرهای اساسی را منعکس کند ،آنگاه می توان ازآن بعنوان یک متغیر پیشرو برای پیش بینی نوسانات فعالیت های اقتصادی استفاده کرد.بنابراین روابط علی وتعامل پویا میان متغیرهای کلان اقتصادی وشاخص سهام در تدوین سیاست های کلان اقتصادی یک کشور بسیار مهم است.
کشورهای درحال توسعه از جمله ایران، از درجه بالایی از بی ثباتی متغیر های کلان اقتصادی برخوردار هستند. دراین کشورها نرخ ارز، قیمت سهام وسایر متغیرهای مهم کلان نسبت به اقتصادهای پیشرفته وصنعتی بیشتر در حال نوسان بوده واین نوسانات نیز به نوبه خود، محیط نامطمئنی را برای سرمایه گذاران ایجاد کرده و باعث می شود تا سرمایه گذاران نتوانند به سهولت و با اطمینان بیشتر در مورد سرمایه گذاری آتی تصمیم گیری کنند واحیانا متحمل زیان های وسیعی می شوند. لذا برای افزایش سرمایه گذاری و به تبع آن دستیابی به رشد بلندمدت و مداوم اقتصادی ،توجه به بازارسرمایه به خصوص بورس اوراق بهادار به عنوان یکی ازارکان اصلی بازارسرمایه وعوامل تاثیرگذار برشاخص قیمت سهام همچون نرخ ارز و نا اطمینانی آن از اهمیت ویژه ای برخورداراست(حیدری وهمکاران، 1389).
در بسیاری از مطالعات انجام شده داخلی، تاثیر مثبت متغیرهای کلان اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، قیمت نفت خام،،حجم پول ونرخ ارز بر شاخص سهام مورد تایید قرارگرفته است. تغییردر نرخ ارزمی تواند دو اثر متفاوت بر قیمت سهام داشته باشد.از یک سو افزایش نرخ ارز( از بعد تقاضا ) منجر به افزایش در آمد شرکت های صادر کننده ی کالا و در نتیجه قیمت سهام آن ها شده واز سوی دیگر (از بعد عرضه) منجر به کاهش سود شرکت های واردکننده نهادهای واسطه ای وکاهش قیمت سهام آنها می شود. خریداران سهام علاوه بر سود سهام به تغییرات ارزش ذاتی شرکت نیز توجه می کنند.
1-3 ضرورت انجام تحقیق
از زمان کشف و استخراج نفت در ایران، این ثروت و سرمایه خدادادی نقش برجسته و تاریخسازی را در تحولات سیاسی و اقتصادی و حتی زندگی اجتماعی و ویژگیهای فرهنگی مردمان کشور ما داشته است. به جرات میتوان گفت که در تاریخ نیمقرن اخیر، رخداد اقتصادی و سیاسی مهمی را نمیتوان در ایران یافت که از وضعیت درآمدهای نفتی کشور تاثیر نپذیرفته باشد. یکی از مهمترین تغییراتی که ثروت نفت، به ویژه، از دهه ۵۰ شمسی به این سو، در اقتصاد ایران به وجود آورده است، وابستگیشدید درآمدهایدولت به عواید حاصل از فروش نفت است. همین ویژگی، با اثرات گوناگونی که در حوزه مختلف اقتصادی و سیاسی به همراه داشته است، به تنهایی برای ایجاد تمایز بین اقتصاد ایران و بسیاری دیگر از کشورهای نفتخیز و تبدیل آنها به "اقتصاد نفتی" کافی است.
باتوجه به اینکه ایران یکی از کشورهای صادرکننده نفت وعضو اوپک است و بخش قابل توجهی از درآمدهایش را از صادرات نفت ودرآمدهای ارزی وریالی حاصل ازآن تامین میکند، درپی تغییرات قیمت نفت، درآمدهای کشور نیز با بی ثباتی شدیدی مواجه میشود. لازمه حرکت به سوی توسعه اقتصادی پایدار ،بدست آوردن منابع لازم برای مجموعه ی فعالیت های اقتصادی،با تجهیز منابع پس اندازموجوددراقتصادملی می باشد.تص میمات سرمایه گذاری برطبق معیارتوبین دربازارهای سهام انجام میگیرد، بطوریکه نوسانات موجود دربازارفوق ، بر روی تخصیص منابع و توزیع درآمد نقش برجسته ای دارد. بنابراین بازارهای مالی وبه طور مشخص بورس اوراق بهادا ر، برتوسعه و رشد کشورهای درحال توسعه تاثیر معنی داری دارد (شاکری 1387).
با توجه به تاثیر گستردهی منفی نوسانات قیمت نفت بربخش های مختلف اقتصادایران، مانعی برای کارایی بازاربورس به شمار می رود و برعملکرد سرمایه گذاران تاثیرگذارمی باشد. لذا نیازمند درک عمیق تغییرات قیمت نفت برروی بازده سهام هستند. تعیین قیمت نفت به عوامل متعددی بستگی داردکه اغلب آنها ازکنترل تولیدکنندگان آن خارج است .همین مسئله سبب شده است که وضعیت اقتصادی اغلب کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی تحت تاثیر نوسانات قیمت نفت قرارگیرد. اتکا به درآمدصادرات نفت به عنوان بخش مهمی ازدرآمدهای دولت ،وابستگی فعالیت های اقتصادی کشور، بویژه دربخش صنعت وخدمات، به واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای از عوامل موثر در وابستگی اقتصادی ایران به درآمدهای صادرات نفت است که ضریب آسیب پذیری دولت هاراافزایش می دهد.
قیمت بالای نفت منجر به انتقال درآمد ازکشورهای واردکننده به کشورهای صادرکننده می شود که این امر منجر به تغییر تولید، اثرات تورمی و نرخ ارز در توازن تجاری بین دوکشور، حجم بدهیهای خارجی، ترازپرداختها، نسبت بدهی به میشود. لذا اهمیت بررسی اثر شوک های بازار نفت بر روی اقتصاد ایران، بعنوان دومین تولیدکننده در میان سازمان کشورهای صادر کننده ی نفت،به دلیل حجم وسیع درآمد صادرات و بودجه ی سالیانه ی دولت از صادرات نفت می باشد. به طوری که شوک بازارهای نفت جهانی، میتواند اثری زیادبرکل ساختار اقتصادی ایران به جا گذارد. شوکهای جهانی قیمت نفت وعدم تعادلات تجاری، زنگ خطری جدی را برای سیاست گذاران درسراسر جهان به خصوص برای اقتصادهای مبتنی برنفت به صدادرآورده است واز آنجا که ارزش سهام، برابر با مجموع تنزل یافتهی جریانات نقدی آینده است و این جریانات نقدی تحت تاثیرحوادث ورخدادهای اقتصادکلان هستند وبه طبع می توانندتحت تاثیرتکانه نفتی قرار بگیرند ، کاملا"منطقی به نظر می رسد که بیان شود بازار سهام اطلاعات مربوط به پیامدهای ناشی از تکانه های نفتی را جذب و در قیمت های سهام انعکاس میدهد (خیرخواهان و شرکا، 1387).
1-4 ابعاد و حدود مسئله
در این مطالعه رابطه بین درآمدهای نفتی وشاخص قیمت سهام و نرخ ارز در ایران در طی سالهای1390)-1376) بررسی شده است. برای جمعآوری مباحث تئوریک، از روشکتابخانهای(کتب ومقالات)، سایتها، مقالاتاینترنتی و اسنادکاوی استفاده شده است. منبع گردآوری دادههای تحقیق با استفادهاز سایت بانک مرکزی و بانک اطلاعات سریهای زمانی اقتصادی بوده است.
1-5 روش آماری اجرای پایاننامه
متغیرهای اصلی مورد استفاده در این تحقیق شامل درآمدهای نفتی و شاخص قیمت سهام و نرخ ارز میباشند جامعه آماری کشور ایران است. دادهها به صورت فصلی میباشد. برای تخمین مدل و آنالیز دادهها از نرم افزارهای EVIEWS7استفاده خواهد شد.
1-6 اهداف پژوهش
هدف اصلی این تحقیق عبارت است از: بررسی رابطه درآمدهای نفتی و شاخص قیمت سهام و نرخ ارز در ایران است.
1-7 فرضیههای تحقیق
بین درآمدهای نفتی و قیمت سهام رابطه منفی و معنیداری وجود دارد.
بین درآمدهای نفتی و نرخ ارز رابطه منفی و معنیداری وجود دارد.
بین قیمت سهام و نرخ ارز رابطه منفی و معنیداری وجود دارد.
1-8 کاربردهایی که از انجام این تحقیق متصور است؟
درآمدهای نفتی، دولت را از جمعآوری مالیات بینیاز میکند در حالیکه در اقتصادهای متعارف، چون دولت نیازمند جمعآوری مالیات است باید رابطه خود را با بخش خصوصی و مردم تنظیم نماید. در این اقتصادها، توسعه ظرفیت بنگاههای اقتصادی یک وضعیت برد-برد است که در آن نفع بنگاهها با نفع دولت گره میخورد. خانوارها نیز با پرداخت مالیات، برای خود حقی ایجاد میکنند که به موجب آن میتوانند نحوه عملکرد را مورد سئوال قرار دهند. نفت رابطه دو طرفه بین دولت و خانوارها و نیز دولت و بنگاهها را به شدت تضعیف میکند.
دولتهایی که به منابع نفتی دسترسی آسان دارند، نیازمند آن نیستند تا تشکیل ثروت در بخش خانوارها و بنگاهها را تشویق کنند و برای نهادهای مشوق توسعه، سرمایهگذاری کنند. از سوی دیگر شهروندان نیز ابزاری برای اعمال فشار بر دولت و درخواست پاسخگویی از آن را ندارند.
مشخص بودن نوع رابطه درامدهای نفتی با قیمت سهام و نرخ ارز، دولت را در هدایت درآمدهای نفتی به سمت تولید و رونق بازار سهام و مدیریت هرچه بهتر نرخ ارز یاری میسازد.
Abstract
:
One of the interesting topics in economic issues is asset markets .. On the other hand, another important issue that is widely discussed in macroeconomics , is the effects of oil revenues on macroeconomic variables. The aim of this study is to investigate the relationship between oli revenues and asset prices such as stock prices, and exchange rate by using vector autoregression model (VAR) and quarterly data from 1369 to 1390. The results showed that oil revenues has a considerable share in explaining the volatilities of stock prices, and exchange rate, and is the most important variables to explain the volatility of these asset prices .
Keywords : Oil revenue , asset market , stock prices , exchange rate , Vector autoregression models (VAR) .
منابع
امامی، کریم و ادیب پور، مهدی.(1389). « بررسی اثرات نامتقارن شوکهای نفتی بر تولید ». فصلنامه مدلسازی اقتصادی: سال سوم، شماره 4، صص26-1.
پاشایی فام ، رامین و رضا امینی پور(1388)، " بررسی تاثیر نرخ تورم بر بازده واقعی سهام در اقتصاد ایران"، فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی، سال 17،شماره 50،تابستان 88،صفحات 93-113.
توکلیان ، حسین (1390) ، "نگاهی به بازدهی انواع دارایی ها با تأکید بر بازار سکه ، طی دوره 90-1385 " ، ویژه نامه تازه های اقتصاد ، سال نهم ، شماره 133.
حیدری، حسن و سحر بشیری (1392) " بررسی رابطه بین نااطمینانی نرخ واقعی ارز وشاخص قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران: مشاهداتی بر پایه مدل VAR-GRACH"، فصلنامه تحقیقات مدل سازی اقتصادی.
سعیدی، پرویز و عبدالله امیری (1387)، " بررسی رابطه متغیرهای کلان اقتصادی با شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران "، فصلنامه مدلسازی اقتصادی ، سال دوم،شماره 2،زمستان 1387،صفحات 111-. 130.
عباسیان، عزت ا...، مرادپور اولادی، مهدی، عباسیون، وحید.(1386). تأثیر عدم اطمینان قیمت نفت بر بخش های صنعت، خدمات و ساختمان، فصلنامهی پژوهش های اقتصادی، سال ششم، شماره ی 2، صص 109-121.
طهماسبی، علی(1392) "تاثیرعوامل کلان اقتصادی برنماگربازار سهام: .فصلنامه تازه های اقتصاد، بهار1392،شماره139.
قلی زاده ، علی اکبر، طهوری متین ، مسعود (1390) ، "انتخاب سبد دارایی ها در دوره رکود و رونق قیمت مسکن "، فصلنامه پژوهش های اقتصادی ، سال یازدهم ، شماره 3، ص 92-71.
محدث ، فخری (1390) ، " محاسبه شاخص قیمت دارایی ها و بررسی اثر آن بر تورم " فصلنامه روند روند پژوهش های اقتصادی ، سال نوزدهم ، شماره 60 ، ص 29-62 .
مهرآرا، محسن و نیکی اسکویی، کامران.(1385). تکانههای نفتی و اثرات پویای آن بر متغیرهای کلان اقتصادی، فصل نامه پژوهش های بازرگانی، شماره 40.
مهرآرا، محسن و مکی نیری، مجید.(1388). بررسی رابطه غیر خطی میان درآمدهای نفتی و رشد اقتصادی با استفاده از روش حد آستانهای (مورد ایران)، فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی، سال ششم، شماره 22، صص 52-29.
واعظ برزانی ، محمد ، دلالی اصفهانی ، رحیم ، صمدی ، سعید و فعالجو ، حمیدرضا (1388) ،"بررسی ارتباط بین متغیرهای کلان اقتصادی و ارزش بازار سهام در بورس اوراق بهادار تهران (84- 1373)" ، فصلنامه روند پژوهش های اقتصادی ، شماره 5 .
Aliyu , Shehu Usman Rano(2009), “Stock Prices and Exchange Rate Interactions in Nigeria: An Intra-Global Financial Crisis Maiden Investigation” February 2009 .
Angello Luca & castro vitor & M.sousa Ricardo(2012), "How does fiscal policy react to wealth composition and asset prices? " Journal of macroeconomics,34, 874-890.
Cologni ,Alessandro, Matteo Manera, 2013, " Exogenous oil shocks, fiscal policies and sector reallocations in oil producing countries", Energy Economics 35 (2013) 42–57.
Doan T & R.B. Litterman & C.A. Sims, (1983), "Forecasting and Conditional Projection Using Realistic Prior Distributions," NBER Working Papers 1202, National Bureau of Economic Research, Inc.
17. Engle, R.F & B.S Yoo (1987). “Forecasting and testing in co-integrated systems”, journal Journal of Econometrics, vol 35 (1), p 143-159.
18. Engle, R.F & B.S Yoo (1987). “Forecasting and testing in co-integrated systems”, journal Journal of Econometrics, vol 35 (1), p 143-159.
Engle, Robert F.; Granger, Clive W. J. (1987). "Co-integration and error correction: Representation, estimation and testing". Econometrica 55 (2), p 251–276.
Farzanegan Mohamad Reza, Gunther Markwardt (2009),"The effects of oilprice shocks on the Iranian economy", Energy Economics 31 , page134-151.
Farzanegan, Mohammad Reza, 2011, " Oil revenue shocks and government spending behavior in Iran", Energy Economics 33 (2011) 1055–1069.
Granger, C. W. J. (1981), “Some properties of time series data and their use in econometric model specification”, Journal of Econometrics 16(1), p:121-130.
Harvey, D (1990) The Condition of Postmodernity. An enquiry into the origins of cultural change. Oxford: Blackwell 726-32.
Hendry D.F & M.P. Clements, (1994). "Can Econometrics Improve Economic Forecasting?," Swiss Journal of Economics and Statistics (SJES), Swiss Society of Economics and Statistics (SSES), vol. 130(III), pages 267-298.
Ho, Mun S & Sorensen, Bent E (1996), "Finding Cointegration Rank in High Dimensional Systems Using the Johansen Test: An Illustration Using Data Based Monte Carlo Simulations," The Review of Economics and Statistics, MIT Press, vol. 78(4), pp
Hoffman D.L. & Rasche, R. H. (1997). "STLS/US-VECM6.1: a vector error-correction forecasting model of the U. S. economy,"Working Papers 1997-008, Federal Reserve Bank of St. Louis.
Johansen, S. (1988), “Statistical Analysis of Cointegration Vectors,” Journal of Economic Dynamics and Control, Vol. 12, No. 2–3, pp. 231–254.
–––––, (1991), “Estimation and Hypothesis Testing of Cointegration Vectors in Gaussian VectorAutoregressive Models,” Econometrica, Vol. 59, No. 6, pp. 1551–1580.
–––––, (1995), Likelihood-Based Inference in Cointegrated Vector Autoregressive Models (NewYork: Oxford University Press).
Johansen, S (1995), "Identifying restrictions of linear equations with applications to simultaneous equations and cointegration," Journal of Econometrics, Elsevier, vol. 69(1), p 111-132.
Lütkepohl, H. (2007) “New Introduction to Multiple Time Series Analysis”, Springer. p. 63.
Luetkepohl H (2011), “Vector Autoregressive Model”, European University Institute, Florence Department of Economics
Miller. k & G . Showfang (2001), " Is there a long –run relationship between stock returne and monetary variables" : Evidence form an emerging market Applied financial economic, 641-649.
Morsy, H. (2009), Current Account Determinants for Oil-Exporting Countries,IMF Working Paper, WP/09/28.
Naka A & D. Tufte (1997). "Examining impulse response functions in cointegrated systems," Applied Economics, Taylor and Francis Journals, vol. 29(12), pages 1593-1603
Sadorsky, Perry , Alferd A.Haug , Syed Abul Bashar ( 2010 ),” Oil Prices,Exchange Rates and Emerging stock Markets”, September 2010.
Salar, Laleena, Khalid Zaman, Bashir Ahmad Khilji, Muhammad Mushtaq Khan , Mohammad Saeed Lodhi, 2013, " The consequences of revenue gap in Pakistan: Unveiling the reality", Economic Modelling 30 (2013) 281–294.
Sims, C.A (1980), “Macroeconomics and reality”, econometrics, 48, p1-48.
STAVAREK, Daniel(2005), “Stock Prices and Exchange Rates in the EU and USA: Evidence of their Mutual Interactions”, ( 18.4.2005 ) S_141-161.
Tagkalakis , Athanasios, (2011) "fiscal policy and financial market movement" Journal of banking & finance 35 , 231-251
Vickers, John. (2003), "Monetary Policy and Asset Prices" Bank of England.
Wu, kuo-jui , cheng-cheng lu , Haruhiro Jono and Irell Perez (2012), “Interrelationship between Philippine stock Exchange Index and USD Exchange Rate”, procedia-social and behavioral sciences 40(2012) 768-782