(رشته – گرایش)
اقتصاد-اقتصاد
بهمن1391
چکیده
درآمدهای حاصل از فروش نفت سهم قابل ملاحظهای در درآمد دولت و تولید ناخالص داخلی دولت در ایران دارد. از یک سو با توجه به اهمیت بخش صنعت در رشد اقتصادی، بیشک مواجه شدن با افزایشها و کاهشهای در درآمدهای نفتی تأثیراتی را بر بخشهای مختلف اقتصادی از جمله بخش صنعت بهعنوان یک بخش کلیدی در اقتصاد خواهد گذاشت. از اینرو شناخت نحوه و شدت اثرگذاری اقتصادی این افزایشها و کاهشها در درآمدهای نفتی بر رشد بخشهای اقتصادی از جمله صنعت در ایران به عنوان یک کشور مهم صادرکنندهی نفت برای سیاستگذاریهای اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بر همین اساس در این مطالعه با استفاده از الگوی بردارخودتوضیحیVARوتوابع عکسالعمل آنیو نتایج تجزیه وتحلیل واریانس به بررسی اثر بیثباتی در درآمدهای نفتی بر رشد بخش صنعت در طی دورهی زمانی 1388-1358 پرداخته شده است. نتایج بهدست آمده از این مطالعه حاکی از آن است که ایجاد یک تکانهی مثبت در درآمدهای نفتی یا همان افزایش درآمدهای نفتی در کوتاهمدت بر تولیدات صنعتی و رشد بخش صنعت تأثیر مثبت بسیار کمی میگذارد اما در طول زمان و بلندمدت این اثر مثبت در رشد بخش صنعت کمتر و کمتر شده و به تدرج موجب کاهش رشد بخش صنعت و صادرات صنعتی میشود. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل واریانس نشان دهندهی وجود ارتباط مؤثر بین رشد بخش صنعت و تکانه درآمدهای نفتی است.
واژگان کلیدی: درآمدهای نفتی، نرخ ارز، رشد بخش صنعت، الگوی بردار خودتوضیحی، تابع عکسالعملآنی، نتایج تجزیه و تحلیل واریانس.
فصل اول
1مقدمه
بیشک نوسانات در صادرات نفتی و در نتیجه درآمدهای نفتی به عنوان یکی از عوامل مهم در عدم وجود ثبات پایدار در اقتصاد کشورهای تولید کننده و صادرکننده نفتی مطرح میباشد، این مسئله در مورد ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای مهم صادرکننده نفت مصداق خواهد داشت. از آن جاییکه قسمت اعظم صادرات ایران را محصولات اولیه نظیر نفت خام و مواد اولیه تشکیل میدهد و از طرف دیگر، کوچک و وابسته بودن اقتصاد ایران به درآمدهای صادراتی اینگونه مواد، سبب میشود، در صورت روبه رو شدن با تکانههای افزایشی غیرقابلانتظار و زودگذر درآمدهای صادراتی چنین محصولاتی از جمله نفت، تمامی بخشهای اقتصادی از جمله بخش صنعت تحت تأثیر قرار گیرد و رقابت پذیری بخش قابلتجارت(صنعت) از طریق افزایش نرخ ارزکاهش یابد که این امرکاهش رشد بخش های قابل مبادله از جمله بخش صنعت را به دنبال خواهد داشت(ابراهیمی و همکاران، 1387).
1-2بیان مسئله
قیمتهای نفت نقش مهمی در تحولات اقتصاد جهانی ایفا میکند. مانند بسیاری از کالاهای اولیه، کشش قیمتی تقاضای نفت پایین بوده و اندک جابه جایی در عرضه و تقاضا منجر به تغییرات شدیدی در قیمت و در نتیجه درآمدکشورهای صادرکننده میگردد. درآمدهای نفتی در برخی کشورهای صادرکننده نفت اولین و مهمترین منبع درآمد دولت ها محسوب میشود(دن[1]،2001).در حقیقت صادرات نفت در کشورهای نفت خیزی مانند ایران، سهم قابل ملاحظه ای در وضعیت کلی اقتصاد و زیر بخشهای آن از جمله صنعت دارد. این درآمدها از سویی سهم عمده ای از نیازهای ارزی کشور را تامین میکند و از سوی دیگر تامین کننده اصلی مخارج دولت است. اصولا در چنین کشورهایی برنامه ریزی توسعه نیاز شدید به چنین درآمدهایی دارد و پیشبرد اهداف تعیین شده در راستای توسعه کشور بر وجود این منابع درآمدی استوار است(زیند[2]،1999).
تحقق نیافتن درآمدهای از قبل پیش بینی شده می تواند قسمتی از برنامه های توسعه را تعطیل نماید و کشور از دستیابی به نرخ های رشد تعیین شده در بخشهای مختلف محروم نماید. در چنین شرایطی بی ثباتی و در نتیجه وجود نوسان در صادرات نفت با رشد کل اقتصادی و در نتیجه رشد بخشهای مختلف از جمله بخش صنعت رابطه منفی پیدا میکند.افزایش درآمدهای نفتی بیش از مقادیر پیش بینی شده نیز ممکن است نتایج متفاوتی به دنبال داشته باشد. مازاد درآمدهای ایجاد شده به افزایش توان اقتصاد کشور منجر شود و به طرحها و برنامههایی اختصاص یابد که به توسعهی بیشتر کشور بیانجامد و از سوی دیگر ممکن است کشور را به دام برنامههای
بلندپروازانه گرفتار نماید و سبب شود که عدم تعادلهای اقتصادی نظیر کسری بودجه، عدم تعادل ترازپرداختها، کسری بازرگانی خارجی و حتی شکاف سرمایهگذاری پس انداز گردد
(پیری و همکاران، 1390و فرزانگان و مارکواردت[3]،2007).
براساس نظریههای تجارت بینالملل، کشورهای درحال توسعه به دلیل برخورداری از مزیت نسبی و فراوانی نهادههای تولید، از تخصصهای اولیهی اقتصادی بهره مند شدهاند، همچنین وفور نهادهها در این کشورها ورود سرمایهگذاریهای خارجی را توجیه کرده است. در همین حال، برخی از اقتصاددانان توسعهی تخصصگرایی بین المللی را به دلیل وابستگی شدید اقتصاد به کالاهای صادراتی خام مورد انتقاد قرار می دهند. این گروه معتقدند که تخصص گرایی بین المللی درصدور کالا برای یک کشور منجر به وابستگی شدید اقتصاد آن کشور به درآمدهای صادراتی شده و به دلیل غیرقابل پیشبینی بودن و برونزا بودن قیمت کالاهای صادراتی خام و نوسانات شدید قیمت آنها، درآمدهای صادراتی نیز دستخوش بیثباتی میشود، که این امر اثر منفی بر کل اقتصاد خواهد داشت(عباسیان و همکاران، 1386).
بخش نفت در بیشتر کشورهای صادرکننده دولتی بوده و درآمدهای نفتی متعلق به دولت می باشد. با توجه به سهم بالای درآمدهای نفتی در بودجه و تولید ناخالص داخلی این کشورها، تکانههای نفتی باعث افزایش ارزش حقیقی پول داخلی این کشورها و به دنبال آن انقباض بخش تولید کالاهای قابل مبادله[4](به ویژه کالاهای صادراتی) و گسترش بخش تولید کالاهای غیرقابل مبادله[5] میشوند. مطالعات تجربی نیز نشان میدهند که درآمدهای ارزی حاصل از رونق صادرات نفت یا هر ماده ی اولیه ی دیگری آثار منفی شدیدی در بسیاری از کشورها در بلندمدت به جای گذاشته است(دلوین و لوون[6]،2004). در ادبیات اقتصادی این پدیده تحت عنوان بیماری هلندی[7] شناخته شده است. بیماری هلندی موجب رشد نابرابر بخشهای اقتصادیمیشود. این رشد نامتوازن به نفع بخش خدمات(یا غیرقابلمبادله) و به زیان بخشهای صنعت و کشاورزی( یا قابل مبادله) بوده و باعث تضعیف توان اقتصادی کشور صادرکنندهی کالای اولیه می گردد(فرزانگان و مارکواردت، 2007).
از این رو یکی از ویژگیهای اقتصادهای نفتی وجود بیماری هلندی در این اقتصادهاست. براساس بیماری هلندی، چنان چه اقتصاد با افزایش ناگهانی در قیمت صادراتی کالاهای اولیه همانند نفت خام روبه رو شود این امر به افزایش درآمد و به دنبال آن افزایش تقاضای داخلی منجر میشود. واکنش اصلی اقتصاد در برابر این تکانه، افزایش تقاضای نیروی کار و به دنبال آن افزایش دستمزدهاست. با توجه به این که قیمت محصولات در بخش قابل برون زا فرض میشود، تنها قیمت محصولات در بخش غیرقابل مبادله افزایش مییابد، لذا افزایش دستمزدها سود بخشهای صادراتی را کاهش میدهد و در نهایت تأثیر ناشی از تکانهی ناگهانی قیمت نفت به کاهش ارزش پول داخلی و افزایش نرخ ارز واقعی منجر میشود( اسماعیل[8]، 2005 ، برونو و ساچز[9]، 1982).در حقیقت تکانههای نفتی برای کشورهای صادرکننده نفت میتواند همانند یک شمشیر دولبه عمل کند، با افزایش قیمت نفت و درآمدهای نفتی، درآمدهای ارزی یک کشور افزایش می یابد. در این حالت درآمدملی و رشد اقتصادی آن کشور افزایش می یابد و موجب بالارفتن استاندارد سطح زندگی مردم میگردد، اما از طرف دیگر میتواند رشد متوازن بخشهای اقتصاد را مختل نماید. به این معنا که بخش غیرقابل مبادلهی کشور( بخشی که تولیدات آن در معرض رقابت بین المللی نیست) گسترش مییابد و بخش قابل مبادله ی آن تضعیف میگردد(مهرآرا و میری 1390).
بنابراین با توجه به مباحث ارائه شده، افزایش درآمدهای نفتی از کانال نرخ ارز و افزایش درآمدهای ارزی، می تواند موجب کاهش رشد بخش صنعت به عنوان بخش قابل مبادله در اقتصاد کشورهای صادرکننده و وابسته به درآمدهای نفتی شود که این امر اثرات منفی زیادی میتواند بر ساختار اقتصادی این کشورها تحمیل نماید.از این رو با توجه به جایگاه نفت و درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران و تأثیرگذاری افزایش درآمدهای نفتی از طریق پدیدهی بیماری هلندی بر رشد بخش های اقتصادی کشورهای صادرکنندهی نفت از جمله بخش صنعت، در این مطالعه به بررسی میزان تأثیر افزایش درآمدهای نفتی بر رشد بخش صنعت در ایران پرداخته خواهد شد.
1-3 اهمیت موضوع
نفت کلیدیترین ودر عین حال سیاسی ترین کالای دنیای امروز است و از همین رو سیاستگذاری نفتی کشورهای نفت خیز در واقع بخش عمدهای از سیاستگذاری ملی این کشورها را تشکیل میدهد.نیاز
روز افزون دنیا به انرژی از جمله چالشهای است که اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار داده است.همانطور که در بیان مسئله اشاره شد، از یک نگاه افزایش درآمدهای نفتی فرصتی برای کشورمحسوب میشود که موجب افزایش درآمد ارزی شده اما از سوی دیگر مدیریت این درآمدها از جمله چالشهای جدی دولت محسوب میشود. در حال حاضر اقتصاد ایران مبنی بر درآمد نفت وهر تحولی حتی کوچک بر شاخصهای اقتصادی کشور ما تأثیر بسزایی خواهد داشت به گونهای که اگر کشور به صورت ناگهانی با افزایش درآمدهای نفتی مواجه شود وسیاستگذاران نتوانند این درآمدها را در مسیر صحیح هدایت کنند، می تواند ضررهای جبران ناپذیری را از طریق بیماری هلندی و تضعیف بخشهای قابل مبادله به اقتصاد وجامعه تحمیل کند
(گوهریان و مهدیانی،1390).به دلیل وابستگی فعالیت های اقتصادی کشور به خصوص بخش صنعت وخدمات به واردات کالاهای سرمایهایو واسطهایی و درنتیجه نیاز به درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت همواره این بخش ها تحت تأثیر نوساناتقیمت نفت بوده اند. بخش صنعت به دلیل ایجاد ارزش افزوده بالا ودرآمدهای ارزی فراوان مورد توجه بسیاریاز کشورهای در حال توسعه است وسرمایهگذاری وتخصیص بهینه منابع در بخش صنعت به عنوان محرکه اصلیتوسعه صنعتی به شمار می رود. بخش صنعت به عنوان بخشی است که دارای حلقه های پسین وپیشین گستردهتری نسبت به سایر بخشهای اقتصادی میباشد و همچنین توانایی جذب نیروهای گسترده وتنوع بالای صادراتمحصولات صنعتی را داراست، در نتیجه از مهمترین نیازهای اقتصاد کشورهای نفت خیز این است که با بهکارگیری راهکارهای مؤثر ا ز اثرات مخرب نوسانات درآمدهای نفت بر اقتصاد بویژه بخشهای قابل مبادله مثلصنعت و کشاورزی جلوگیری کنند. به دلیل اهمیت بخش صنعت به عنوان یکی از بخشهای اصلی اقتصاد وهم چنین تأثیر مضاعف آن بر سایر بخشهای اقتصادی اثر نوسانات قیمت نفت بر بخش صنعت از جملهمطالعاتی است که مورد توجه سیاستگذاران ودولت مردان است. در حقیقت سیاستگذاران با کنترل و هدایتصحیح درآمدهای نفتی میتوانند به رشد بیشتر بخشهای قابل مبادله از جمله صنعت و در نتیجه افزایش قدرترقابتی کشور از طریق پیش بینی میزان اثرات منفی تحمیلی ناشی از افزایش درآمدهای نفتی بر رشد بخشصنعت، کمک کنند و این اثرات را با اتخاذ سیاستهای مناسب به حداقل برسانند(گوهریان و مهدیانی،1390).
Abstract
Oil revenues have significant share in IRAN's government income and GDP. Given the importance of the industrial sector in economic growth, Certainly, Increases and decreases in oil revenues will Influence the different sectors of the economy including industry as a key part of the economy.Thus, Understanding the mechanism and intensity Impressment these fluctuations on the growth of Iran's industrial sector, as an important oil exporting country, has special importance for Economic policies.
Therefore, in this study, effect of Volatility in oil revenues has been investigated by Using the Vector Autoregressive Model(VAR), Impulse Response Functions and Generalized Variance decompositions for 1388-1358 periods.The results of this study Suggests that Creating a positive shock in oil revenues has little effect on the growth of industrial sector in the short term, But over time, and in long-term this positive effect would become less and less and gradually reduced the growth of the industrial sector.Also the results of Generalized Variance decompositions showeffective communication between the industrial growth and oil revenues shocks.
Key words: Oil Revenues, Exchange Rate, Industrial Growth, Vector Autoregressive Model, Impulse Response Function, Generalized Variance decompositions.
منابع فارسی
آقا قلی زاده،ش.،(1388)."بررسی آثار تورمی نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد ایران"،پایان نامه ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.
ابریشمی، ح.، محسنی، ر.، (1381). " نوسانات صادرات نفتی و رشد اقتصادی"، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، شماره 13، صفحهی 32-1.
ابراهیمی، م.، سالاریان، م.، حاجیمیرزایی، م.، (1387). " بررسی مکانیسمهای اثرگذاری درآمدهای نفتی بر رشد اقتصادی کشورهای صادرکنندهی نفت از دیدگاه بلای منابع طبیعی"، فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی، سال پنجم، شماره 16، صفحهی 156-131.
افروز، ا.، سوری، ع.، (1383). "اثر ثبات و نوسانات صادرات نفت بر رشد اقتصاد ایران"، پیک نور، سال دوم، شماره چهار، صفحهی 110-103.
اندرز، و.، (1386). " اقتصادسنجی سریهای زمانی با رویکرد کاربردی"،ترجمه مهدی صادقی شاهدانی، سعید شوال پور، جلد یکم، نشر دانشگاه امام صادق(ع).
بختیاری، ص.، حقی، ز.، (1380). "بررسی آثار افزایش های درآمدهای نفتی بر بخش کشاورزی، مورد بیماری هلندی در اقتصاد ایران"، اقتصاد کشاورزی و توسعه، سال نهم، شماره 35، صفحهی ض38-109.
پاسبان، ف.،(1383). "تأثیر نوسانات قیمت نفت بر تولید بخش کشاورزی ایران (بیماری هلندی)، فصلنامه پژوهشنامهی اقتصادی، جلد4، شماره1، صفحهی 136-117.
پیری، م.، جاودان، ا.، (1390). " بررسی تأثیرات نوسانات صادرات نفت بر رشد بخش کشاورزی در ایران"، نشریه اقتصاد و توسعهی کشاورزی، جلد 25، شماره 3، صفحهی 283-275.
پناهی، ح.، (1387). " بیماری هلندی و تحلیل آن در اقتصاد ایران"، نشریهی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی، صفحهی 84-74.
خضری، م.، (1388). "بیماری هلندی و ضرورت استفاده درست از درآمدهای نفتی"، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال دوازدهم، شماره چهارم، صفحهی 82-65.
خوشاخلاق، ر.، موسویمحسنی، ر.،(1385)."شوک های نفتی و پدیده بیماری هلندی در اقتصاد ایران"،مقالهای برگرفته از پایان نامه دکترا، دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان.
زمانی فراهانی، م.، (1381). "پول، ارز و بانکداری"، تهران، ترمه، صفحهی94.
سامتی، م.، احمدزاده، ع.، شهنازی، ر.، (1386). "اثر منابع طبیعی بر اقتصاد کشورهای اوپک و چند کشور منتخب"، دوفصلنامه علمی- پژوهشی جستارهای اقتصادی، سال چهارم، شماره هفتم، صفحهی 74-55.
صمدی، س.، یحیی آبادی، ا.، معلمی، ن.، (1388). "تحلیل تأثیر شوک های قیمتی نفت بر متغیرهای اقتصاد کلان در ایران"، فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی، سال هفدهم، شماره 52، صفحه ی 26-5.
عباسیان، ع.، مرادپور، م، عباسیون، و.، (1386). " تأثیر عدم اطمینان بر بخش های صنعت، خدمات و ساختمان"، فصلنامه پژوهش های اقتصادی، سال ششم، شماره دوم، صفحه ی 121-109.
غروینخجوانی، ا.، (1381). "نقش درآمدهای نفتی در تامین منابع سرمایهگذاری ایران"، فصلنامه پژوهشنامهی اقتصادی.
گجراتی ، د.، (1387). "مبانی اقتصاد سنجی"، ترجمه حمید ابریشمی، جلد دوم، دانشکاه تهران، موسسه چاپ وانتشارات دانشکاه تهران.
مهرآرا، م.، میری، ا.، (1389). " رابطهی میان درآمدهای نفتی و ارزشافزوده ی بخشهای مختلف اقتصادی در کشورهای صادرکننده ی نفت: ایران، مکزیک و ونزوئلا"، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره 90، صفحهی 206-183.
مهرآرا، م.، نیکی اسکویی، ک.، (1385)." تکانه های نفتی واثرات پویای آن بر متغیرهای کلان اقتصادی "، فصلنامه پژوهش نامه بازرگانی،سال دهم،شماره 40، صفحه ی32-61.
نظری، م.، مبارک، ا.،(1389). " وفور منابع طبیعی - بیماری هلندی و رشد اقتصادی در کشورهای نفتی"، فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی، سال هفتم، شماره 27، صفحهی 68-47.
نیکیاسکویی، ک.، (1384). " تکانههای نفتی و اثرات پویای آن بر متغیرهای کلان اقتصادی"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهران.
نوفرستی، م.، (1387). "ریشه ی واحد و همجمعی در اقتصادسنجی"، موسسه خدمات فرهنگی رسا.
یدالهزادهطبری، ن.،(1372). اثر افزایش قیمت نفت بر ساختار اقتصاد ایران: بیماری هلندی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی.
منابع لاتین
Abeysinghe, T.,(2001), "Estimaition of direct and indirect impact of oil price on growth", Economic Letters, vol.37, pp.153-147.
Akanni, O.P.,(2007), “Oil Wealth and Economic Growth in Oil Exporting African Countries”, Department of Economics, Obafemi Awolowo University.
Amano, R.A., Norden ,V.S,(1998), “Oil Prices and the Rise and Fall of the
U.S. Real Exchange Rate”, Journal of International Money and Finance, Vol.17(2): 299-316.
Black, J., Hashimzade, N., Myles, G., (2009), “Oxford Dictionary of Economics”, Third edition, Oxford University Press.
Bruno, M., Sachs, J., (1982), "Energy and Resource Allocation: A Dynamic Model of the "Dutch Disease", Review of Economic Studies, Wiley Blackwell, vol. 49(5): 845-59, Special I.
Brown, A.J., (1985), “World Inflation Since 1950”, Cambridge: Cambridge University Press.
Corden, W., M., Neary, P., (1982), "Booming Sector and De-industrialization in a Small Open Economy", Economic Journal, vol. 92, pp. 825-848.
Corden, W. M., (1984), “Booming Sector and Dutch Disease Economies: Survey and Consolidation”, Oxford Economic Papers, Vol.36(3), 359-380.
Corden, W., M., Neary, P., (1984),"Booming Sector and Dutch Disease Economics: Survey and Consolidation", Oxford Economic Papers, Vol. 36, pp. 359- 380.
Chang, Y, Wong, J.F., (2003), "Oil price fluctuations and Singapore economy", Energy Policy, Elsevier, vol. 31(11), pp. 1151-1165, September.
Devlin, J., Lewin, M.,(2004), “Managing oil booms and busts in developing countries”.
Dehn, J., (2001), "The Effects on growth of commodity price uncertainty and shocks", World Bank, Development Reaserch 468 group, policy research working paper, vol.2455.
El-Anshasy, A., Bradley, M.D., Joutz, F.L.,(2006), ." oil prices fiscal policy and venezuela's economic growth", Department of Economics The George Washington University.
Farzanegan, M.R., Markwardt, G., (2009), “The Effects of Oil Price Shocks on the Iranian Economy”, Energy Economics, vol. 31:
134-151.
Feder, G.,(1982), "On Exports and Economic Growth", Journal of Development Economics, vol. 12, pp. 59-73.
Jazayeri, A., (1986), "Prices and Output in Two Oil-based Economies: The Dutch Disease in Iran and Nigeria",IDS Bulletin (October),14–21.
Jimenez-Rodriguez, R., Sanchez, M.,(2005), “ Oil Price Shocks and Real GDP Growth: Empirical Evidence for some OECD Countries", Applied Economics, Vol.37, 201-228.
Lescaroux, F., Mignon, V., (2009), “MEASURING THE EFFECT OF OIL PRICES ON CHINA’S ECONOMY: A FACTOR-AUGMENTED
VECTOR AUTOREGRESSIVE APPROACH”, Pacific Economic Review,
Vol.14 (3): 410-425.
Pindyck, R.S., (1991), “Irreversibility, Uncertainty and Investment” , Journal of Economic Literature, Vol.29, 1110-1148.
Sachs, J., Warner, A., (1997), "Natural Resources Abundance and Economic Growth", Institue for International Development, Harvard Univarsity, pp. 1-50.
Stevens, P., (2003), "Resource impact: A Curve or A Bleesing?" , Center for Energy, Petroleum and Mineral Law and Policy University of Dundaee.
Usui, N.,(1997)," Dutch disease and policy adjustments to the oil boom:a comparative study of Indonesia and Mexico", Resources Policy, vol.23, pp. 162-151.
Senior Sophister, R., (1998), The Dutch Disese, http://www.economics.tcd.ie/SER/1998/Essay 12.htm.
Sinha, D., (1999), " Export Instability, Investment and Economic growth in Asian Countries: A time series analysis", Center Discussion Paper, No. 799, Yale University.
Feder, G.,(1982), "On Exports and Economic Growth", Journal of Development Economics, no. 12, pp. 59-73.
Wijnbergen, V.S.,(1986),"Inflation, Unemployment and dutch disese in oil exporting countries, Quarterly Journal of Economics, vol.40, pp. 240-233.
Younger, S.D., (1992), "Aid and Dutch Disese macroeconomic management", World Development, vol.20, pp. 1597-1588.
Zind, R.G., (1999), " Oil price movements and the Arabian Gulf economies: A sectoral analysis", Resources Policy, vol. 25, pp. 59-67.