پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس

word 794 KB 30035 136
1393 کارشناسی ارشد علوم اجتماعی و جامعه شناسی
قیمت قبل:۶۲,۴۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۲۳,۳۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته مشاوره خانواده

    چکیده:

         پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان انجام گرفت.. همچنین در ادامه از خرده مقیاس های هوش هیجانی جهت پیش بینی خشونت اعمال شده در معلمان زن استفاده شد، .به همین منظور 280 نفر از معلمان زن با روش نمونه گیری خوشه ای از بین جامعه فرهنگیان شهر بندرعباس انتخاب شدند. پس از آن به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن و پرسشنامه سنجش خشونت نسبت به زنان استفاده شد. و برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از رگرسیون خطی به روش همزمان ، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون استفاده شد هم چنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss18 استفاده گردید.

    نتایج تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهشی مشخص کرد که بین هوش هیجانی معلمان زن و خشونت اعمال شده علیه آنان رابطه منفی و معکوس وجود دارد. بدین معنا که معلمان دارای هوش هیجانی بالاتر خشونت کمتری علیه آنان اعمال شده است. و در ادامه مشخص شد که ، از بین مؤلفه های هوش هیجانی استقلال، روابط، خوش بینی، کنترل تکانشی،همدلی و خود ابرازی در سطح 01/. معنادار شدند و توانستند خشونت اعمال شده علیه معلمان زن را پیش بینی نمایند. از بین این مولفه ها استقلال و همدلی بیشترین نقش را در پیش بینی خشونت اعمال شده علیه زنان داشتند.

    واژگان کلیدی: هوش هیجانی، خشونت اعمال شده علیه زنان، معلمان زن متاهل.

    مقدمه :

         خانواده طبیعی ترین و مشروع ترین واحد تولید مثل و فراگیرترین واحدهای اجتماعی به شمار می آید. زیرا همه ی اعضای جامعه را در بر می گیرد. خانواده، دارای اهمیت تربیتی و اجتماعی است. افراد از سوی خانواده و در خانواده گام به عرصه هستی می نهند و جامعه نیز از تشکل افراد، هستی قوام می یابد و از آن جا که نهاد خانواده مولد نیروی انسانی و معبر سایر نهادهای اجتماعی است از ارکان و نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود. بهنجاری یا نابهنجاری جامعه در گرو شرایط عمومی خانواده هاست و هیچ یک از آسیب های اجتماعی فارغ از تأثیر خانواده پدید نمی آید. به همین ترتیب نیز هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر آن که از خانواده های سالم برخوردار باشد(حمیدی، 1382).

         دست یابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. از این رو سالم سازی اعضای خانواده و رابطه شان، بی گمان اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت(برنشتاین،1989؛ ترجمه پورعابدی و منشی، 1380).

    در کشورهای غربی که زن و مرد تقریباً از حقوق اجتماعی یکسانی برخوردارند و قانون و عرف هیچ امتیاز ویژه ای را برای هیچ یک از زوجین نسبت به دیگری قائل نیست، آمار طلاق و جدایی به بیش از پنجاه درصد می رسد(رایس[1]، 1996). وجود خشونت در روابط انسان ها و به ویژه در روابط زوجین امری شایع است، به گونه ای که می توان از خشونت به عنوان رایج ترین پدیده های موجود در روابط انسان ها نام برد. رابطه زوجین می تواند به آسانی تبدیل به چالش شود، حتی کوچک ترین فعالیت های روزانه روی دیگری به طور چشم گیری اثر می گذارد و سازگاری با نیازها یا آرزوهای شخص دیگر در تمام جنبه های زندگی مشکل است(شفیعی نیا و همکاران،1381).    

         بسیاری از مردم با شنیدن نام خشونت اولین چیزی که در ذهنشان نقش می بندد، آزار جسمی شدید می باشد. اما حقیقت آن است که خشونت طیف وسیعی از آزارهای روحی، جسمی، جنسی و کلامی را شامل می شود(مافی، 1381). افزایش سریع آگاهی همگان از خشونت از جمله: کودک آزاری، همسر آزاری و سایر اشکال خشونت در خانواده سبب شده است، افراد متخصص و عادی نتیجه بگیرند که خشونت در خانواده، پدیده جدیدی است. گرچه خشونت در خانواده از دهه 1970 توجه قابل ملاحظه ای را به خود معطوف ساخته، به ویژه در 15 سال اخیر این مسأله مورد توجه متخصصان قرار گرفته، باید توجه داشت که این پدیده در سراسر تاریخچه خانواده مطرح بوده و قدمتی به قدر کهن ترین افسانه ها دارد. به لحاظ تاریخی شاید بتوان نخستین پیشینه خشونت را در اسطوره های دینی، نظیر هابیل و قابیل سراغ گرفت، که البته فرهنگ و تاریخ هر جامعه جلوه ای خاص به این حقیقت داده است(مافی، 1381). بنابراین، می بینیم که این پدیده در طول تاریخ همواره به شکل پنهان وجود داشته و چندان مورد توجه واقع نشده و تنها در طی سه دهه اخیر نگاه پژوهشگران، از جمله جامعه شناسان، روان شناسان و جرم شناسان متوجه این پدیده شده و با انجام بررسی های گوناگون سعی در پرداختن به این معضل اجتماعی و مقابله با آن نموده اند(مافی، 1381).

         خشونت به هیچ وجه، خاص یک جامعه نیست و هرگز نمی توان بروز چنین واقعه ای را به فقرا، طبقات کارگری و افراد کم سواد محدود دانست، بلکه امری جهانی است کما این که پیشرفته ترین کشورهای جهان نیز از این پدیده رنج می برند. یکی از پژوهش های انجام گرفته در آمریکا نشانگر این حقیقت بود که در میان تحصیل کرده های دانشگاهی خشونت از آمار بالاتری برخوردار می باشد(معتمدی مهر، 1380). آن چه در این بین، بیشتر موجب تأسف می گردد این حقیقت است که زنان به عنوان گروهی ویژه، هم چنان که در جامعه مورد خشونت واقع می شوند، در خانواده نیز مورد بهره کشی سایر اعضای خانواده به خصوص همسران خود واقع می شوند، و قربانی انواع خشونت ها از جمله فیزیکی، روانی و ... می گردند، که آثار و پیامدهای سوئی برای آن ها به بار می آورد و آمار و ارقام موجود این حقایق را بر ما آشکار می سازند(معتمدی مهر، 1380).

         خشونت علیه زنان به خصوص از طرف شریک جنسی آنان بسیار شایع است. خشونت فیزیکی و جنسی هر ساله در 2 تا 4 میلیون زن آسیایی رخ می دهد. بر اساس گزارش انجمن پزشکی آمریکا فدراسیون(WHO) در سال 2000 یک نفر از هر سه زن در طول زندگیش مورد آزار قرار می گیرد و بر اساس گزارشات بانک جهانی، خشونت خانگی 5 درصد از سال های سلامت زنان را در زندگی کاهش می دهد. خشونت علیه زنان همراه با عوارض شدید جسمی و روانی نظیر افسردگی، اضطراب، مشکلات روان تنی(سوماتیزاسیون)، سوء مصرف الکل و مواد مخدر و اقدام به خودکشی و یا تأثیرات منفی درازمدت بر خانواده و نسل های بعدی می باشد(زنگی آبادی و مرادی شهر بابک، 1383).

    در زمینه  خشونت علیه زنان علاوه بر شیوع آن نگرش افراد نسبت به ان نیز مهم می باشد. زیرا نوع نگرش نسبت به نقش زنان و خشونت علیه آنان سبب تداوم این امر می گردد. این امر به خصوص در مورد آزارهای هیجانی و جنسی نمود بیشتری می یابد. پیچیده بودن خشونت علیه زنان که عوامل فردی تا قوانین و نگرش های سیاسی و اقتصادی جامعه را به عنوان عوامل زمینه ساز و مساعدکننده مطرح می کند، بررسی این مقوله را نیز بسیار مشکل می سازد(زنگی آبادی و مرادی شهر بابک، 1383).

    1-2. بیان مسأله :

         افراد براساس سرشت و فطرت خویش نیازمند انس و الفت با دیگران هستند تا مونس و مأنوس یکدیگر باشند. از نخستین روزهای پیدایی بشر بر عرصه خاک و اولین شکفتگی های اندیشه بشری در گستره تاریخ و آگاهی، خانواده و مسایل مربوط به آن همواره بخشی از اشتغالات فکری او را تشکیل می داده است. چرا که پیوند خانوادگی در شکل زوجیت، ضمن برطرف ساختن نیاز فطری بشر، برای زیستن در میان جمع، روابط نسبی و سببی دیگری را نیز ایجاد می نمود که به تقویت بنیان های اجتماعی منجر می شد. بنابراین، خانواده اولین نهاد اجتماعی است که شالوده حیات اجتماعی نیز محسوب می گردد و جنبه های ژرف و عمیق شخصیت انسان در آن جا پایه گذاری می شود و شیوه های گوناگون رفتاری در این نهاد دست مایه اولیه تجربه اجتماعی کودکان را فراهم می آورد که در نگرش آن ها نسبت به زندگی جمعی سهم حتمی و قطعی دارد. از همین روست که جایگاه والای خانواده به عنوان باهویت ترین نهاد اجتماعی از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بوده و هیچ یک از مکاتب سیاسی، اجتماعی و فلسفی خود را از پرداختن بدان بی نیاز ندانسته است(نجفی،1384).

    خانواده، اولین مدرسه ای است که انسان در آن آموزش می بیند و با اصول زندگی اجتماعی و روش تفاهم با دیگران آشنا می گردد. خانواده به صورت یک نظام دارای شبکه ارتباطی است که افراد آن دارای حال گذشته و آینده مشترکند و ارزش های اخلاقی و اجتماعی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و اسباب رشد عاطفی- اخلاقی و اجتماعی افراد فراهم می گردد(ساروخانی،1380).

         در این میان تشکیل خانواده با ازدواج زن و مرد آغاز می شود، ازدواج یکی از ارزشمندترین اقدامات زندگی به شمار می آید و هیچ اقدام اجتماعی دیگری را نمی توان از جهت ارزش با آن مقایسه کرد؛ چراکه این امر برای سلامت، امنیت و سعادت اجتماع سودمند و ضروری است(گل محمدیان و همکاران،1387). ازدواج، پیمان مقدسی است که در میان تمام اقوام و ملل و در تمامی زمان ها و مکان ها وجود داشته است، سنت دیرینه ای که در آن زن و مرد زندگی مشترکی را آغاز می کنند و پیمان می بندند که مصاحب و یار و غمحوار یکدیگر باشند، یکدیگر را بهتر بشناسند، همدیگر را خوشبخت کنند و با ازدواج به تنهایی خود پایان دهند(نوابی نژاد،1386). واقعیت آن است که مقوله ازدواج از مهم ترین و پیچیده ترین جنبه های زندگی انسان بوده، به طوری که لازمه ازدواج موفق وجود سطح بالایی از سازگاری طرفین است)فتینز[2] و همکاران،2001).

    آن چه مسلم است همه افرادی که اقدام به این امر مهم(ازدواج) می نمایند، هدفی جز خوشبختی و کامروایی و نهایتاً دست یابی به موفقیت بیش تر ندارند. اما همه انسان ها از طریق روزنامه ها، مجله ها و یا رسانه های سمعی و بصری با مسائلی هم چون مشکلات  و خشونت های خانوادگی، تعارضات زناشویی زوج های درحال جدایی و یا آمار فزاینده طلاق و از این قبیل مسائل آشنایی دارند. چنین مشکلاتی چرا تا این حد مورد توجه قرار گرفته اند و به ساختار خانواده تا این حد اهمیت داده می شود؟(رفاهی و همکاران،1389).

     یکی از دلایل عمده ای که باعث می شود انسان امروز به ازدواج روی آورد، این است که نیاز درونی وی حکم می کند که کارهایش نظم و ترتیب داشته و از ساختاری معقول و شایسته برخوردار باشد. نظم و ساختاری معقول، اساس و ستون هر موجودی بوده و قالب های هر گونه خلاقیت و آفرینشی می باشند. به علاوه نظم و انضباط لازم است تا به امور زندگی سر و سامان، و آن ها را از آشفتگی و بی نظمی خلاصی داد.

    همان طوری که اجتماع دچار تغییر و تحولات شتابنده شده و رشد وگسترش می یابد و بر تعداد نفوذش افزوده می شود و پیچیدگی های زندگی روزمره را رو به فزونی می گذارد، ضرورت و نیاز به نظم و ترتیب بیش از پیش محسوس و نمایان تر می گردد(انیل و انیل[3]، 1985، ترجمه رحمتی، 1372).

     علی رغم این که ازدواج رضایت بخش یکی از عوامل مهم بهداشت روانی جامعه محسوب می شود ولی چنان چه ازدواج و زندگی خانوادگی شرایط نامساعدی برای ارضای نیازهای روانی زوج ها ایجاد کند، نه تنها بهداشت روانی تحقق نمی یابد بلکه اثرات منفی و گاهی جبران ناپذیری را به جای می گذارد، به طوری که اختلالات عصبی، افسردگی و خودکشی از پیامدهای اختلالات خانوادگی می باشند. با توجه به گستردگی اثرات سوء اختلافات زناشویی بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی و افزایش آمار طلاق (11 تا16درصد) در سال های اخیر، توجه به نگرش های همسرگزینی و یاری در امر انتخاب همسر، ضروری به نظر می رسد(موسوی چلک،1384).

    خشونت پیامدها و عوارض جسمانی و روانی ناخوشایندی گریبانگیر قربانیان می کند، از جمله اختلال تنش پس از ضربه یا PTSD، افسردگی، کاهش عزت نفس، اضطراب و  اختلالات وخیم رفتاری و نیز مشکلات هیجانی و شناختی و ... که متوجه زنان قربانی می شود(راتر[4]،1994).

         در این زمینه یکی از مفاهیمی که با خشونت علیه زنان مرتبط است مسأله هوش هیجانی می باشد. به طور کلی هوش هیجانی یکی از مفاهیم هوش است که به عنوان جدیدترین تحول در زمینه فهم رابطه تعقل و هیجان می باشد و از آن به عنوان ماشه چکان یک انقلاب بزرگ در زمینه ارتقای بهداشت روانی یاد می شود. سالووی و مایر(1999)، در پاسخ به این سؤال که چرا دو فرد با هوشبهر مساوی می توانند به سطوح کاملا متفاوتی از پیشرفت و خوشبختی برسند، برای اولین بار اصطلاح هوش هیجانی را مطرح نمودند. منظور از هوش هیجانی آن دسته از جنبه های زیربنایی رفتار فردی است که به طور کامل با توانایی های عقلانی و تفکری او متفاوت است(برادبری و گریوز[5]، ترجمه ابراهیمی، 1387).    

         بیشتر پژوهشگران با این مطلب موافق اند که افراد، با هوش هیجانی توانایی تنظیم، ادراک دقیق و تولید حالات هیجانی را دارند و این توانایی، در گستره زندگی رشد می کند. کودکان، ابراز ادراک و تنظیم هیجاناتشان را در تعامل با والدین و همسالان رشد می دهند. تفاوت های گسترده دنیای اجتماعی، از سویی، و تفاوت در توانایی های فردی ازسوی دیگر، باعث می شود که برخی از کودکان، به گونه ای ماهرانه تر بر هیجانات خود و دیگران تسلط یابند و این موضوع، از پشتوانه پژوهشی زیادی برخوردار است[6].  همچنین، مایر و سالوو ی[7] (1997)، بیان می کنند که مهارت های هیجانی، در متن ارتباطات بین فردی رشد می یابند)موسوی نوری،1383). تایلور[8](2000)،  بر این باور است که اگر افراد هوش هیجانی بالایی داشته باشند، می توانند با مشکلات و چالش های زندگی خود بهتر سازگار شوند و به گونه ای مؤثر، به کنترل هیجانات خود بپردازند و بدین ترتیب، زمینه های بهبود و افزایش سلامت روانی خود را فراهم کنند(اسدپور،1387).

         هوش هیجانی به عنوان نوعی توانایی ظرفیت ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد و اداره هیجان های خود و دیگران را شامل می گردد)مایر و سالووی، 1997)، و از نظر بار- آن مجموعه ی توانایی های، غیر شناختی توانش ها و مهارت هایی است که بر توانایی رویارویی موفقیت آمیز با خواسته ها، مقتضیات و فشارهای محیطی تأثیر می گذارد(بار- ان[9]،1997). ویژگی های آن عبارتند از:  شناخت احساسات خویشتن، استفاده برای تصمیم های مناسب در زندگی، توانایی اداره ی مطلوب خلق و خوی کاربرد و مدیریت هیجان های خود و دیگران (مایر وسالووی،2001).  برخورداری از شادی، نشاط و سرزندگی، استقلال و عملکرد بهتر در کارها، برخورداری از موفقیت و پیشرفت بیشتر در زندگی) سامی[10]، 1998).

    هوش هیجانی مزایا و محاسنی دارد. در این راستا گلمن[11] دو بعد فردی و سازمانی را معرفی می کند. در بعد فردی به خود ارزیابی و خودآگاهی، شناخت نقاط قوت و حوزه های پیشرفت، افزایش قابلیت ها و توانمندی های اجتماعی، مهارت های کسب آرامش، اعتماد به نفس و انگیزش بالا منجر می شود. در بعد سازمانی به سطوح بالاتر یادگیری، کار گروهی و انگیزش بیشتر، نارضایتی و مشکلات اخلاقی کمتر. افزایش خلاقیت و نوآوری، بازدهی بیشتر و عملکرد شغلی بهتر می انجامد)گلمن، 2000).

    موفقیت در زندگی شخصی و حرفه ای هر شخص به توانایی وی برای استدلال در مورد تجارب هیجانی، مسایل دارای باز عاطفی و ارائه پاسخ به شیوه های سازگارانه از لحاظ هیجانی نسبت به نتایج مبتنی از استدلال درباره گذشته، حال و آینده وابسته است)سالوی و همکاران، 2000).

    تحقیقات متعدد بر این موضوع تأکید دارد که امروزه صرف توسل به هوش عمومی به تنهایی برای تبیین موفقیت کافی نبوده و برای دستیابی به موفقیت، به چندین نوع هوش و کنترل هیجانات نیاز می باشد)پلیتری، 2002)، از طرفی برخی پژوهشگران بر این باورند که بین هوش هیجانی و عملکرد مؤثر بر این باورند که بین هوش هیجانی و عملکرد موثر در تطابق با اقتضائات روزمره زندگی پیوند و رابطه استواری وجود دارد.

    باید اذعان داشت که عمده علت بروز خشونت های بین فردی و رفتارهای خودتخریبی زوجین ریشه در ناسازگاری زناشویی دارد(اسکات[12]،2001).

    در این بررسی با هدف مشخص نمودن میزان خشونت علیه معلمان زن در انواع مختلف آن و نوع نگرش زنان نسبت به خشونت که شاید از نگرش مردان نیز مهم تر باشد(زیرا زنان انتقال دهنده نوع نگرش به نسل های آینده و مردان هستند) به بررسی رابطه هوش هیجانی معلمان زن با خشونت خانوادگی اعمال شده علیه آنان پرداخته شد. حال این سؤال مطرح می شود که : آیا بین هوش هیجانی و خشونت اعمال شده علیه معلمان زن  رابطه وجود دارد؟

     

    1- Rice, A

    [2] - Fitness                                                                                                                                                                          

    [3] - Enill"

    [4] - Rutter

    [5] - Bradberry & Greaves

    1- C.F: sharf.Richard.S, theories of psychotherapy and counseling

    2- Maye &, Salovey

    3- Tylor

    4- Bar-on

    [10] -Saarni

    [11] -Goleman

    [12] - schurte

    Abstract

     

    The present study investigated the relationship between emotional intelligence and violence against women was conducted. The more the emotional intelligence subscales were used to predict violence in women. For this purpose, 280 female teachers with cluster sampling were selected from among the cultural population of Bandar Abbas. After that emotional intelligence questionnaire to collect data from its once-assessment questionnaire was used violence towards women. And to analyze the collected data, the simultaneous linear regression, Pearson correlation test was used. Spss18 and statistical software was used for data analysis.

    The results of this research analysis found that between female teachers emotional intelligence and violence perpetrated against them is an inverse relationship negatively. This means that teachers have less violence against them is higher EI. And further found that, among the components of emotional intelligence, independence, relationships, optimism, control, impulsiveness, empathy, and self-expression at the level of P<../01 Were significant and could predict violence against women. Among these components are independent and empathy greatest role in predicting violence against women.

     

    Keywords: Emotional intelligence, violence against women, married women teachers

  • فهرست:

     

     

                                                                           فهرست مطالب

    عنوان                                                                                                                                                              صفحه

    فصل اول : موضوع پژوهش

    1-1 مقدمه : 2

    1-2. بیان مسأله : 4

    3-1 اهمیت و ضرورت انجام پژوهش: 7

    1-4 اهداف پژوهش : 9

    1-4-1 هدف کلی.. 9

    1-4-2 اهداف جزئی: 10

    1-5 فرضیه های پژوهش: 10

    1-5-1. فرضیه اصلی پژوهش: 10

    1-5-2. فرضیه های جانبی پژوهش: 10

    1-6.  تعریف واژه ها و اصطلاحات: 10

    1-6-1  تعاریف مفهومی.. 10

    1-6-2 تعاریف عملیاتی.. 12

    فصل دوم : پیشینه پژوهش

    2-1. مقدمه: 14

    2-2. گستره نظری مسأله مورد پژوهش... 14

    2- 2-1 . مفهوم خشونت.. 14

    2-2-1-1. تاریخچه خشونت خانوادگی.. 14

    2-2-1-2. تعریف خشونت.. 15

    2-2-1-3. تعریف خشونت خانوادگی نسبت به زنان. 16

    2-2-1-4. شیوع خشونت.. 17

    2-2-1-5. طبقه بندی خشونت.. 18

    2-2-1-5-1. خشونت بدنی یا فیزیکی: 19

    2-2-1-5-2. خشونت روانی: 20

    2-2-1-5-3. خشونت جنسی: 20

    2-2-1-5-4. خشونت اقتصادی: 21

    2-2-1-6. عوامل مؤثر در ارتکاب خشونت.. 22

    2-2-1-7. انواع خشونت در خانواده طبق مشخصات قربانی.. 25

    2-2-1-7-1. خشونت بین همسران: 25

    2-2-1-7-1-1. خشونت شوهر نسبت به زن: 25

    2-2-1-7-1-2. خشونت زن نسبت به شوهر: 26

    2-2-1-7-2. خشونت نسبت به کودکان(کودک آزاری): 27

    2-2-1-7-3.خشونت بین فرزندان: 28

    2-2-1-7-4.خشونت نسبت به سالمندان: 28

    2-2-1-8. عوارض و تبعات خشونت خانوادگی علیه زنان. 29

    2-2-1-8-1. عوارض جسمانی خشونت: 29

    2-2-1-8-1-1. قتل: 29

    2-2-1-8-1-2. صدمات جدی: 30

    2-2-1-8-1-3. صدمات دوران بارداری: 30

    2-2-1-8-1-4. حاملگی زودهنگام و ناخواسته: 30

    2-2-1-8-1-5. بیماری های مقاربتی، شامل HIV/AIDS: 30

    2-2-1-8-1-6. استعداد ابتلا به سایر بیماری ها: 30

    2-2-1-8-2. عوارض روانی خشونت: 30

    2-2-1-9-1. تئوری روان تحلیلی: 31

    2-2-1-9-2. تئوری رفتارگرایی: 32

    2-2-1-9-3. تئوری انتقال میان نسلی: 33

    2-2-1-9-4. تئوری ناکامی پرخاشگری: 33

    2-2-1-9-5. تئوری شناختی: 34

    2-2-1-9-6. تئوری زیست شناسی اجتماعی: 34

    2-2-1-9-7. تئوری منابع: 35

    2-2-1-9-8. نظریه کنترل اجتماعی: 36

    2-2-1-9-9. تئوری سیتمی خانواده: 36

    2-2-1-10. خشونت علیه زنان: 38

    2-2-1-11. خشونت علیه زنان و انواع آن (از نظر نوع و زمان وقوع) 38

    2-2-1-11-2. خشونت در شیرخواری.. 39

    2-2-1-11-3. خشونت در کودکی: 39

    2-2-1-11-4. خشونت در نوجوانی و بزرگی: 40

    2-2-1-11-5. خشونت در پیری: 40

    2-2-1-12. انواع خشونت علیه زنان: 40

    2-2-1-13. خشونت خانگی.. 43

    2-2-2. هوش هیجانی.. 43

    2-2-2-1. مفهوم هوش... 43

    2-2-2-2. تعریف هوش... 44

    2-2-2-3.  انواع هوش... 46

    2-2-2-4. هوش هیجانی.. 47

    2-2-2-5.  تعاریف هوش هیجانی.. 48

    2-2-2-6. ابعاد هوش هیجانی.. 50

    2-2-2-6-2. آگاهی اجتماعی: 50

    2-2-2-6-3. مدیریت روابط: 51

    2-2-2-6-4. خودکنترلی: 51

    2-2-2-7. دیدگاه های هوش هیجانی.. 51

    2-2-2-7-1. دیدگاه توانمندی (پردازش اطلاعات) 52

    2-2-2-7-2. دیدگاه مختلط: 52

    2-2-2-8. مدل های هوش هیجانی.. 53

    2-2-2-8-1. مدل توانایی هوش هیجانی سالووی و مایر. 53

    2-2-2-8-2. مدل مختلط هوش هیجانی بار– ان. 54

    2-2-2-8-3. مدل ترکیبی هوش هیجانی.. 56

    2-2-2-9. الگوی هوش هیجانی: 57

    2-2-2-9-1. مشهورترین الگوهای هوش هیجانی: 58

    2-2-2-9-1-1. الگوی توانایی سالووی و مایر: 58

    2-2-2-9-1-2.الگوی غیر شناختی بار- آن: 58

    2-2-2-9-1-3. الگوی شایستگی گلمن: 58

    2-2-2-10. سیرتاریخی هوش هیجانی: 59

    2-2-2-11.سیر تکاملی هوش هیجانی: 60

    2-2-2-12.ویژگی های افرادی که هوش هیجانی بالا دارند. 60

    2-2-2-13.اندازه گیری هوش هیجانی.. 61

    2-2-2-13-1. مقیاس ترجیحی: 61

    2-2-2-13-2. مقیاس عملکردی: 61

    2-2-2-14. اهمیت هوش هیجانی در زندگی.. 62

    2-3.  بررسی پیشینه مطالعاتی.. 65

    2-3-1 پژوهش های انجام شده در خارج کشور: 65

    2-3-2. پژوهش های انجام شده در ایران: 69

    فصل سوم : روش شناسی پژوهش

    3-1. مقدمه: 73

    3-2.  نوع پژوهش: 73

    3-3 جامعه آماری: 73

    3-4. نمونه و روش نمونه گیری.. 73

    3-4-1. تعیین حجم نمونه. 73

    3-4-2. روش نمونه گیری: 74

    3-5 . ابزارهای پژوهش... 74

    3-5-1. پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن: 74

    3-5-1-1 روایی پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن: 75

    3-5-1-2 پایایی پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن: 75

    3-5-1-3شیوه نمره گذاری پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن: 76

    3-5-2. پرسشنامه سنجش خشونت نسبت به زنان. 78

    3-5-2-1. روایی و پایایی پرسشنامه: 78

    3-5-2-2. نمره‌گذاری پرسشنامه: 81

    3-5-3. روش آماری تجزیه و تحلیل داده ها: 81

    فصل چهارم : یافته های پژوهش

    4-1. مقدمه: 83

    4-2.  یافته های توصیفی پژوهش: 83

    4-2-1. سطح تحصیلات.. 83

    4-2-2. طول مدت زندگی زناشویی.. 84

    4-2-3. سن شرکت کننده ها 85

    4-2-4. مقطع تدریس... 86

    4-2-5. سابقه تدریس... 87

    4-3-2. فرضیه پژوهشی دوم: 89

    4-3-3. فرضیه  پژوهشی سوم: 90

    4-3-4. فرضیه  پژوهشی چهارم: 92

    4-3-5. فرضیه پژوهشی پنجم: 92

    فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

    5-1. مقدمه. 95

    5-2 یافته های اصلی: 95

    5-3. محدودیت های تحقیق: 98

    5-4.پیشنهادات.. 99

    5-4-1. پیشنهاد های پژوهشی : 99

    5-4-2. پیشنهاد های کاربردی.. 99

    فهرست منابع. 102

    منابع فارسی.. 102

    پیوست.. 114

     

     

    منبع:

    فهرست منابع

    منابع فارسی

     

    آبوت، پاملا؛ والاس، کلر. (1380). جامعه شناسی زنان. ترجمه منیژه عراقی، تهران، نشر نی.

    آقایار، سیروس و شریفی، پرویز(1385) هوش هیجانی، انتشارات سپاهان، تهران.

    انیل، جورج و انیل، نینا. (1985). راهنمای ازدواج. ( ترجمه بهزاد رحمتی، 1372). تهران: انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول.

    اعزازی، شهلا. (1380). خشونت خانوادگی: زنان کتک خورده، تهران: نشر سالی.

    اعزازی، شهلا. (1377). خشونت خانوادگی، بازتاب ساختار جامعه، زنان، شماره 50.

    اکبرزاده، نسرین .( 1383 ). هوش هیجانی از دیدگاه سالوی و دیگران، تهران، انتشارات فارابی.

    احدی، بتول؛ نریمانی، محمد؛ ابوالقاسمی، عباس و آسیایی، مریم.(1386). ارتباط هوش هیجانی، سبک اسناد و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در زنان شاغل، مطالعات تربیتی و روانشناسی، 10(1): 127-117.

    امین الاسلامی، فریده. (1379). خشونت علیه زنان استان کردستان، طرح پژوهشی، مرکز امور مشارکت زنان.

    امیرمرادی، فرشته. (1375). بررسی مشکلات جسمی و روانی زنان مضروب تحت خشونت همسران مراجعه کننده به پزشکی قانونی شهر تهران، پایانامه کارشناسی ارشد آموزش بهداشت جامعه و آموزش پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پرستاری و مامایی.

    امام هادی، محمدعلی؛ جلیلوند، مریم و هادیان، مینا. (1388). مقایسه وضعیت هوش هیجانی در زنان قربانی خشونت خانگی با گروه شاهد، مجله علمی پزشکی قانونی، جلد15، شماره1.

    اکبرزاده، نسرین و مافی، مهوش.(1384). بررسی ویژگی های روان شناختی خشونت ورزان در خانواده، مجله مطالعات روان شناختی، دوره1، شماره4 و 5، صص20-5.

    ابراهیمی کوه بنانی، شهین. (1390). رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت از زندگی در دانش آموزان تیزهوش دختر دبیرستانی شهر بیرجند، پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قاینات.

    بنی جمالی، شکوه السادات. (1385). پرخاشگری انسان، مجله علمی دوره عالی تحقیقات دکتری: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، شماره 20 و 21.

    بیگلویی، عباس؛ طباطبایی، کاظم و موسوی چلک، حسن. (1380). کودک آزاری، تهران: انتشارات آوند دانش، چاپ اول.

    برنشتاین، ف. اچ، و برنشتاین، م. ت. (1989). شناخت و درمان اختلاف های زناشویی( زناشویی درمانی)، ترجمه حمیدرضا سهرابی، 1377، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا.

    برادبری، تراویس و گریوز، جین. (2007). EQ چیست و چرا مهم تر از IQ است(ترجمه هادی ابراهیمی، 1387)، چاپ اول، نشر نواندیش.

    پورافکاری، نصرت الله. (1386). فرهنگ جامع روان شناسی روان پزشکی، جلد1 و 2، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر.

    توکلی، نیره. (1379). جامعه شناسی خشونت در خانواده، تهران: انتشارات توسعه، جلد 6 و 7.

    تهرانی، سعید. (1378). خشونت خانوادگی و کودک آزاری: مجموعه مقالات زن در یافته های نوین پژوهشی، پژوهشکده زنان دانشگاه الزهراء.

    ثنایی، ب.(1375) عوامل موثر در شکست تحصیلی دانش اموزان دوره های تحصیلی مختلف. تهران: موسسه تحقیقات تربیتی دانشگاه تربیت معلم.

    جزایری، علی. (1384). نقش استرس در ایجاد کشمکش های درون خانوادگی، مجموعه مقالات اولین سمینار استرس و بیماری های روانی، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.

    جوکار، بهرام. (1386). نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین هوش هیجانی و هوش عمومی با رضایت اززندگی.دو فصلنامه روانشناسی معاصر، دوره دوم، شماره 2.

    جهرمی، ف (1386) بررسی رابطه هوش هیجانی و شناختی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه الزهرا(س).

    حمیدی، فریده (1382). بررسی ساخت خانواده ، سبک دلبستگی در دختران فراری و اثربخشی خانواده درمانی و درمانگری حمایتی در تغییر آن ها،پایان نامه جهت اخذ درجه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس تهران.

    خویشتن دار، پرویز ( 1385 ). رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در دانش

    آموزان دبیرستانی شهرستان بویین زهرا، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی تهران.

    خدایاری فرد، محمد؛ چشمه نوشی، میترا؛ رحیمی نژاد، عباس و فراهانی، حجت الله.(1390). اثربخشی آموزش مؤلفه های هوش هیجانی بر سازگاری اجتماعی و صمیمیت اجتماعی. مجله روانشناسی، سال یازدهم، شماره 4.

    خسروی زادگان، فاطمه. (13809. بررسی عوامل مؤثر بر خشونت علیه زنان در خانواده: مورد مطالعه استان بوشهر، مرکز امور مشارکت زنان.

    خوشبختی، علی؛ کریمی، عبدالعظیم و تفرشی نیا، مهین(1388). مقایسه میزان هوش هیجانی و هوش شناختی در پیش بینی موفقیت شغلی دبیران تربیت بدنی شهرتهران.پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید بهشتی.

    دهقانی، مریم و ریاضی کرمانی، خدیجه.(1382). بررسی خشونت خانوادگی در خانم های باردار و علل مرتبط با آن در بیمارستان های شهر کرمان، پایان نامه دکتری پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان.

    دانش پژوهان استان گلستان، (1379). بررسی خشونت علیه زنان، طرح پژوهشی، کانون فخرالدین اسعد گرگانی.

    دلاور، علی. (1384)، احتمالات و آمار کاربردی در روان شناسی و علوم تربیتی، چاپ یازدهم، انتشارات رشد.

    راست منش، آذر (1389) هوش، ظرفی که ما باید پرش کنیم. مجله هوش و انگیزش تحصیلی.

    روی، مریا.(1387). زنان کتک خورده، ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران: نشر علمی.

    رفاهی، ژاله، ثنایی ذاکر، باقر، شفیع آبادی، عبدالله و پاشا شریفی، حسن. (1389). بررسی مقایسه ای ملاک های همسرگزینی در زنان و مردان شیرازی در دو موقعیت هنگام ازدواج و اکنون، فصلنامه انجمن مشاوره ایران، جلد9، شماره33.

    رمضانی، ولی الله(1386) هوش هیجانی، فصل نامه علمی تخصصی روانشناسی و اطلاع رسانی، شماره اول، بهار 1386.

    زهروی، طاهره.(1389). گزارش خشونت علیه زنان در استان سیستان و بلوچستان، طرح پژوهشی، مرکز امورمشارکت زنان.                         

    زنگی آبادی، مهین و مرادی شهربابک، زهرا. (1383). بررسی فراوانی خشونت های خانگی علیه زنان و                نگرش موجود در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر کرمان، پایان نامه دکترای             پزشکی،  دانشگاه علوم پزشکی.           

    زنگنه، محمد. (13809. بررسی جامعه شناسی عوامل مؤثر بر خشونت شوهران علیه زنان در خانواده،                 پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشگاه شیراز.            

    سالاری فر، محمدحسین؛ اصغرنژاد، علی اصغر و هادیان، مینا. (1387). تأثیر آموزش مؤلفه های هوش                هیجانی در سلامت عمومی معلمان زن. فصلنامه روانشناسی کاربردی، سال 2، شماره 2 و 3.      

    ساروخانی، عبدالله. (1380). مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، انتشارات سروش تهران.

    سوهانی، پگاه؛ شامبیانی، لاله رخ و موسوی، پدرام. (1389). خشونت علیه زنان، مجله بهداشت خانواده، سال پنجم، شماره نوزدهم.

    ساسانی مقدم، شیوا، بهرالعلوم، حسن.(1389). ارتباط بین هوش هیجانی و مهارت های روانی دانشجویان دختر ورزشکار دانشگاه صنعتی شاهرود ، مجموعه مقالات چهارمین همایش بهداشت روانی دانشجویان شیراز،

    سیف، علی اکبر (1386) روانشناسی پرورشی(روانشناسی یادگیری و آموزش). تهران: آگاه.

         شامرادلو، م (1383) مقایسه نقش هوش هیجانی و هوش شناختی در پیش بینی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر تهران.پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید بهشتی.

    شیرافکن، زکیه. (1379). راه های مقابله با خشونت علیه زنان، مجله ی بهداشت خانواده، سال پنجم،  شماره 19.

    شفیعی نیا، اعظم. (1381)، بررسی تاثیر مهارت های حل تعارض بر بهبود روابط متقابل زن و شوهر، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه علامه طباطبایی.

    شهنی ییلاق، منیجه. (1386). رابطه ی برخی عوامل جمعیت شناختی با خشونت مردان نسبت به همسران خود در شهرستان اهواز. مجله ی علوم تربیتی و روان شناسی، دوره سوم، سال چهارم، شماره های 1 و 2.

    صادقی، سعید. (1378). همسرآزاری، زخمی پنهان بر نهاد خانواده، سلسله مقالات، شماره6.

    صالحی، محمدو وکیلی، خاتون (1385) رابطه بین هوش هیجانی و سلامت سازمانی مدیران و کارکناندانشگاه پیام نور. مجموعه مقالات ارایه شده در همایش روان شناسی و جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.

    عارفی، مرضیه. (1382). بررسی توصیفی خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه، مجله مطالعات زنان، سال اول، شماره2، صص 119-101.

    فصلنامه انتقادی، فلسفس- فرهنگی(1379). گزارشی از کتاب: زن در نگاه علم، شماره 17.

    فنی، زهره. (1378). بررسی خشونت نسبت به زنان، مجموعه مقالات زن در یافته های نوین پژوهشی،                       پژوهشکده زنان دانشگاه الزهراء (س).                        

    فتاحی مفرح، مریم. (1379). بررسی وضعیت خشونت نسبت به زنان در خانواده های تهرانی، پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.

    کار م.  (1380). پژوهش درباره خشونت علیه زنان در ایران. چاپ اول، تهران: انتشارات روشنگران.

    کراسکیان، ادیس.(1389). پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن. مجله ابزارهای روان شناختی رشد، دوره پنجم، شماره3.

    کاپلان، اچ، سادوک. بی. (1379). خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری، روان پزشکی بالینی، مترجم: پورافکاری، نصرت الله، تهران: انتشارات شهرآب.

    گل محمدیان، محسن، روغنچی، محمود و امینی، فروتن. (1387). بررسی رابطه بین تیپ شخصیتیA و کمال گرایی با معیارهای انتخاب همسر در دانشجویان، سومین کنگره ملی آسیب شناسی خانواده در ایران، 26-23 اردیبهشت ماه، دانشگاه شهید بهشتی.

    گلمن، دانیل.(1380). "هوش هیجانی: توانایی محبت کردن و محبت دیدن". ترجمه: نسرین پارسا، تهران، انتشارات رشد.        

    مهانیان خامنه، مهری، برجعلی، احمد و سلیمی زاده، محمدکاظم(1385) بررسی رابطه هوش هیجانی               ورضایت زناشویی. مجله روان شناسی سال دهم شماره (3)، 320-308.                         

    مافی، مهوش. (1381). بررسی ویژگی های روان شناختی مرتکبین خشونت خانوادگی، پایان نامه                 کارشناسی ارشد، رشته روان شناسی عمومی.  

    معتمدی مهر، مهدی. (1380). حمایت از زنان در برابر خشونت، تهران، نشر برگ زیتون.

    موسوی چلک، س.ح. (1384). مجموعه تحلیل های آماری مسائل اجتماعی ایران. ازدواج و طلاق. نشر شلاک.

    معظمی، شهلا. (1389). حمایت از زنان در برابر خشونت های خانگی، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه  اجتماعی، سال سوم، شماره13، صص 251- 224.

    معظمی، شهلا. (1380). گزارش طرح خشونت علیه زنان در خانواده در استان های سیستان و بلوچستان،             بوشهر و اسلام شهر، مؤسسه تحقیقات علوم جزایی و جرم شناسی دانشگاه تهران.                      

    نوابی نژاد، شکوه. (1386). مشاوره ازدواج و خانواده درمانی. تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ پنجم.

    نوابی نژاد، شکوه. (1388). روانشناسی زن، تهران: انتشارات جامعه ایرانیان.

    نادری، عزت الله و سیف نراقی، مریم. (1384). روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی. دفتر تحقیقات و انتشارات بدر.

    نجفی، علی اکبر. (1384). بررسی علل و آثار خشونت علیه زنان در خانواده در مراجعین به مرکز پزشکی قانونی بابل، مجله پزشکی قانونی، سال نهم، شماره 31، 30-1.

       نوشین، نوید (1388) هوش هیجانی و راه های تقویت آن. مجله تدبیر، شماره 205.

    یاریگر روش، محمد. (1378). تنبیه و کودک آزاری، تهران: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی ایران.   

                                                   

    Reference

    Ammerman, R. T. and Hersen, M. (1999). Assessment of family violence: A clinical and legal source book. New York: wiley and inc.

     

    Averill, j.r.(2007) Together again: Emotional intelligence reconciled. In G.M.zeidner,andR.D.Roberts,(E ds),Emotional intelligence: Knows andunknows(pp.49-71), New York, Oxford Universty

     

    Abraham, R. (2007). Negative affectivity: moderator or confound in emotional dissonal out

    come relation .

     

    Acarson, B. G. and Petrides,k.v., Pita,R., and Kokkinaki,FSociocultural Statuse and Insidence of Marital Violencein Hispanic Families. Spacial issue: Violence against women of color Violence and Victims. 9, 207-222.

     

    Bardzil,F and Slaski,M.(2003) "Emotional intelligence fundamentalcompetencies for enhanced seviceprouision, managing service quality", volume 13,No.2.

     

    Bar-On, R. (2002), “Emotional and social intehigence: insights from the

    emotion qutiont inventory”, The hand book of emotional intelligence,

    Sanfrancisco: Jossey –Bass.

     

    Bar-On, R. Parker, J. D. A. (2000), Handbook of emotional intelligence,

    Sanfrancisco: Jossey-Bass.

     

    Bar-On,R. (1999) Bar-On Emotional QuotientInventory:YouthVersion.NewYork:MultiHeaith Systems.

     

    Bar-On,R.(1997) Bar-On Emotional Quotient Inventory: Technical Manual.TechnicalManual.Toronto:Multi-health System.

     

    Bar-on, R. (2000), Emotional and social intelligence: insights from the emotional quotient inventory (EQI), Handbook of emotional hntelligence, Sanfrancisco: Jossey-Bass.

     

    Bar-On, R. (1997), “Bar- on Emotional Quotient Inventory, Technical manual, Toronto, Canada, Multh systems.

     

    Bachman R. Incidence Rate of violence Against women: A Comparison of the Redesigned National Crime Victimization Survey And the 1985 National family violence survey. NEN 1998 Apr. Available at “ www.vaw.umn. Edu”.

     

    Brown, I.M. (2004). Emotional intelligence important to business success. American city business business journals inc, 22 , (1).

     

    Barrick, M.R & Mount ,M.R.(1991). The big five personality dimensions and job performance: A meta analysis. Journal of personal psychology.

     

    Barsade, S; Gibson, D.E. (1998).Group emotion: A view from the top and bottom. InD. Getal (Ed). Research on managing groups and teams. Greenwich: CT: Ja I press .

     

    Buttel, F. P., jones, C. (2001). “Interpersonal Dependency among courtordered Domestic violence offenders”: A Descriptive Analysis. Journal family violence. 16(4): 375-384.

     

    Chan. S. D. 1999. The Impact of Violence against Women on Sexual and

    Reproductive Health. Medical Research Council.

     

    Duckett,H., and Macfarlan,H.(2000) "Emotional intelligence and transformational leadership in retailing", Leadership and Organization Development Journal 24/6.

     

    Dobash, R. E & Dobash, R. P. (1979). Violence against wives. New York: free press.

    Digiuseppe, B.R.(2002) Emotional intelligence and success in professional graduate programs in psychology.spain.

     

    Davayer, P., (2005). Killing the Beloved, Australian Institute of Criminology,

    Canberra.

     

    Etienne G, Kruy Linda L, Dahlberg J, et al. World report on violence and health. WHO, Geneva; 2002.

     

    Ellsberg M, Heise L, Pena R, Agurto S, Winkvist A. Researching violence against wmen, methodological Considerations from three Nicara guan. Studies Fam Planning 2001; 32: 1-16.

     

    Etienne G, Kruy Linda L, Dahlberg J, et al. World report on violence and health. WHO, Geneva; 2002.

     

    Eratinkal, A. D., and Venestinogan, G. H.(2007Using Bowen theory to enhance understanding of the intergenerational transmission of dating violence. Journal of Family Issues, 22(1), 124-142.

     

    Fourkoma and Layferbrouer, S. B(2004). Predictors of Early High School Dropout: A Test of Five Theories. Journal of Educational Psychology, Vol. 92, No.3, p. 568-582.

     

    Fall, K. A., Howard, S. Ford, J. E.(1999). Alternatives to Domestic violence: a home work manual for Battering intervention Goups.

     

    Gelles, R. J. Straves. S. R. (1979). Intimate violence in families. Thousand oaks. London: sage.

     

    Gelles, R. J. Straves. S. R. (1988). Family violence. Beverly Hills, CA: sage.

     

    Gelles, R. J. (1997). “ intimate violence in families.” Thousand oaks. London: sage.

     

    Goleman,D.(2000) "Intelligent leadership",Executive Excellence,3,17.

     

    Golman, D.(1995) Emotianalintelligence.NewYork:Bantam Book.

     

    Goleman,D.(1998)Working with emotional intelligence.NewYork:Bantam.

     

    Gardner, H., (1975),Comprehension and appreciation of humorous material following brain damage, Brain, 98 (3): 399- 412.

     

    Gardner, H.E.(1983) Frames of mind:The theory of multiple,intelligences.NewYork:Basic Books.86-91,155.

     

    Gortner, E. T., Gollan, J. K. and Jacobson, N. S.(1997). Psychology aspects of perpetrators of domestic violence and their relationship with the victims”. The psychiatris clinics of north American. 20(2).

     

    Gortner, E. T., Gollan, J. K. and Jacobson, N. S. (1997). “Psychology aspects of perpetrators

    of domestic violence and their relationship with the victims”. The psychiatric clinics of north American. 20(2)

    .

    Gobel,R.,Dolan,S.,andCerdin,J.(2005) "Emotional intelligence predictor of  cultural adjustment for success in global assignment", Career Development Intrrnational Vol.10,No.5.

     

    Gardner,L., and Stough,C.(2001) "Examining the relationship betweenleadership and emotional intelligence in senior level managers",Leadership and Organization  Development Journal 23/2.

    Garny, S.P.,(1989). Violence and Health proceeding of WHO global symposium. October 15; Kobe, Japan.

     

    Hampton, L. R., Gullota, P. T, Adams, R. G., potter, H. E. & wessberg, P. R.(1993). Family violence prevention and treatment. London newdelhe, sage publication inc.

     

    Johnson, M. P., ferraro, K. J. (2000). “Reserch on Domestic violence in the 1990 s”: Making distinctions. Journal of marriage & the family. 62(4): 948, 16 p.

     

    Julian, T. W.,Mckenry, P. C. Gavazzi, S. M. law, J. C. Test of family of origin strauctural models of male verbal and physical aggression. Journal of family issues. 20(3): 397p.

     

    Jewkes, Racheal, 1999. The Impact of Violence against Women on Sexual and

    Reproductive Health. Medical Research Council.

     

    Jordan S. N Mckenry, P. C.,. (2007). Wife abuse and its psychological consequences as revealed by the First Palestinian National Survey on Violence against Women. Journal of Family Psychology, 13(4), 642-662.

     

    Kropp, P. R., Hart, S. D., Webster, C. D. & Eaves, D. (1999). Aspousal Assault Risk Assessment Guide. MHS in the united states. North Tonawanda. New York.

     

    Kemp, H. C., & et al. (1962). “ the battered child syndrome”. Journal of American medical Association. 181(1). 17-24 p.

     

    Kashani, J. H., and Allan, W. D. (1997). The impact of family violence on children and Adolescents. Newdelhi: sage.

    Kaplan and Sadock, D.C.Tan GOY.(1993) Predictord of coping  behavior ofteralayoff.Journal of organizational behavior, 19, 85-97.

     

    Moriarty & Buckley.(2003) A pattem analysis of students achievement goals.Journal of Education psychology,95,582-590.

     

    Mayer, J.D., and Salovey, p.(1990) Perceiving Affective content in ambiguous visual stimuli: Acomponent of  Emotional Intelligence Journal of Personality Assesment, Vol 54(3&4).

     

    Mayer, J. D. & Salovey, P. (1997), "What is emotional intelligence?",

    Educational Implication, 3-31, Newyork : Bassic book.

     

    Mayer. J. D., Salovey, P., & Caruso, D. (2002), "Users manual torento on

    multi–health system", MSCEII.

     

    Mayer, J. D., Salovey, P., Aruso, & Sitarenios, G. (2003), Measuring emotional intelligence, MSCEII, Vol 20, 97 – 105.

     

    Mayer, J.D  and Salovey, P.(1998) Emotional intelligence meetstraditional standards for an intelligence. Intelligence; Vol 27(4).

     

    Mayer. J. D., Salovey, P.. (2001), "Users manual torento on multi–health system", MSCEII.

     

    Mayer, J. D. (2001), "Emotional intelligence: popular or scientific

    psychology?", APA Monitor, 30- 50, Washington DC., American psychological

    association, retrieved from www. Prequest. Com.

     

    Mayer,J.D.,Caruso,D.,Salovey,P.(1999) Emotional intelligence meets traditional stand of intelligence.Intelligence 27:267-298.

     

    Mayer,J.D. and Salovey,P.(2002) Emotions:Current issues and future directions.New York and London:Guilford press.

     

    Merkowiz,R., and Farnest,G.(2008) "emotional intelligence"A pathway to Self understanding and Improved Leadership Capacities"Ohio State University Extension,Vol.44,No.4.

     

    Mount G, Sala F, Druskt V. (2009). Linking Emotional Intelligence and performance at work: current Research Evidence with Individuals and Groups. The American Journal of Psychology122,(1):131. Available from: http:\\ www.workpsychologyarena.com

     

    Nasel, D. (2004), "Spiritual orientation in relation to spiritual intelligence: A

    consideration of traditional, Christianity and new age/individualistic spirituality", Unpublished Doctoral Dissertation, University of South Australia.

     

    Pellitteri, J.(2002) The relation shipbetween emotional intelligence and ego defense mechanisms. The Journal of psychology, 136, 182-194.

     

    Ortes, A. G. Johenson, P. M. and Hunsley.(2008). Successful intelligence:aunified view of giftedness.In C.F.M van Lieshout and P.G.Heymans (Eds), Developing talent across the life span.Hove:Psychology Press

     

    Petrides,k.v., Pita,R., and Kokkinaki,F.(2007) The location of trait emotional intelligence in personality factor space.British Journal of psychology,98,273-289.

     

    Patrik, L. M., & Dixon, C. G. (2007). Assessment and evaluation of men who batter women. Journal of Rehabilitation, 67(4), 38-42.

     

    Rice,F. Philips.(1996). Intimate Relationship MarraigeAnd family. London Journal of family therapy theory.

     

    Remple, t. (2001). “ the forgotten victim” : Domestic violence against men.

     

    Rosen, K. H. Bartle- Haring, S. and. M. (2000). “using Bowen theory to enhance understsnding of the intergenerational transmission of Dating violence” Journal of family issues. 22(1), 124 p.

     

    Rutter, E., Representative (1994), Royce collects over 120 phones for victims of domestic violence”. FDCH press Releases.

    Robbins S.(2003). organizational behavior, 9 ed. Prentice hall, Inc .

     

    Schurte, N. S., Maiouff, J. M., Hall, L. E., Haggerty, D. J., Cooper, J. T.., Golden, C. J., & Dornheim, L. (2001). Development and validation of a measure of emotional intelligence. Personality and Individual Difference, 25, 167-177.

     

    Strauss, M. A. & Gelles, R. J. (1990). “ Societal change and change in family violence from 1975 to 1985 as revealed by two national surveys”. Journal of Marriage and family. 48: 465-479 p.

     

    Salovey,P.Mayer,J.D and Caruso,D.(2000) The positive psychology of emotional intelligence.InC.R.Snyder, and S.J.Lopez(Eds),Hand book of positivepsychology(pp159-171).Oxford: University press.

     

    Samoiy R. And colleagues. Reliability and validity of emotional intelligence - ann. Tehran: Institute, Sina Mental Equipment 2005.

     

    Saenger, G.(1963). “Male and female relation in the American comic strips” in the funnies: An American idiom M. white & R. H. Abel editors, the free press Glencoe II. 219-223 P.

     

    Stinmets, S. K., and lucca, J. S.(1988). “Husband Battering: in Hand book of family violence van Hasselt, vincent, B. etal. Editor, plenum press, New York. 233-246 p.

     

    Sniechowski, J., Sherver, J. (2000). “Blaming men Doesn,t stop Domestic violence.”American fathers coalition.

     

    Sternberg,R.J.(2000) Successful intelligence:aunified view of giftedness.In C.F.M van Lieshout and P.G.Heymans (Eds), Developing talent across the life span.Hove:Psychology Press.

     

    Stead, M. )2005). Career change - emotional intelligence for knowledge workers.

     

    Sosik, J, J; & Megerian, L, E.(1999). Understanding leader emotional intelligence and performance. Group & organization management, 2(3):36-39.

     

    Stein, S; & Book, H. (2000).The EQ edge. New York. On: Standard.

     

    Smith, S. A., and Kane,T. A.(2007). Male Domestic Violence: Attitude, Aggression, and Interpersonal Dependency. Journal of Interpersonal  violence, 15(1).

     

    Smith, S. A., and Kantor,G. H.(2007). Emotion  real-ted-trait moderate the impact of emotional state or creative potential.Personality  and Individual Differences ,29(3),157-167.

     

    Smith, S. A., and Sayarrouchy,G. H.(2008). Creativity(Ahandbook for Teachrrs).UK:World Scientific Publishing.

     

    Vandyas, S. M. (2005). Using Bowen theory to enhance understanding of the intergenerational transmission of dating violence. Journal of Family Issues, 22(1), 124-142.

     

    Wayaningeci, N. Individual and environment influences on Chinese student creativity PhD, Yates university, 2005.

     

    Willson, H.and Smalwood, S. (2008). Emotional at work. The untopped edge for success san.Francisco, Jossey-Bass

     

    Zwi AB. Numbering the dead: Counting the casualties of war. In : Bradby H, ed. Defining violence: understanding the causes and effects of violence. Aldershot: Avebury Press, 1996: 99-124.

     

    Zidner and Calada (2008). The emotional quotient inventory( EQ, i): Techicalmamual. Toranto, Canada: Multi-Health Systems Inc

     

    .


موضوع پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , نمونه پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , جستجوی پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , فایل Word پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , فایل PDF پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , تحقیق در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , مقاله در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , پروژه در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , پروپوزال در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , تز دکترا در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , تحقیقات دانشجویی درباره پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , مقالات دانشجویی درباره پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , پروژه درباره پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , گزارش سمینار در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , تحقیق دانش آموزی در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , مقاله دانش آموزی در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس , رساله دکترا در مورد پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان در شهرستان بندرعباس

پایان­نامه تحصیلی جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته: روان شناسی گرایش: بالینی چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی و هوش هیجانی با رضایتمندی زندگی زناشویی انجام شد. در این تحقیق 302 نفر از فرهنگیان متأهل زن و مرد با میانگین سنی 40سال و انحراف استاندارد 73/5و مدت ازدواج با میانگین 66/15 و انحراف استاندارد 29/4 که 9/58 درصد آن را زنان فرهنگی تشکیل می دادند و سطح ...

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته روان­شناسی عمومی چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های ابراز هیجان و سبک اسناد کنترل در خشونت های خانگی علیه زنان با نقش کلیشه های جنسیتی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به پزشکی قانونی استان البرز در شهر کرج در بهار1393 که علت مراجعه شان ضرب و شتم از سوی شوهر بود، که از این تعداد به 100 نفر پرسشنامه داده شد ...

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد(M.A.) گرایش : عمومی رابطه بین مؤلفه‌های جنسی و مهارت‌های ارتباطی با رضایت زناشویی در زنان متأهل شهر گچساران چکیده این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین مولفه های جنسی و مهارتهای ارتباطی بارضایت زناشویی درزنان متاهل انجام گرفت. تحقیق حاضر از نوع همبستگی جامعه مورد نظر کلیه ی زنان (زنان متاهل) شهرگچساران و تعداد نمونه مورد نظر200 نفراز آنهایی ...

پايان نامه براي دريافت درجه کارشناسي ارشد در رشته روانشناسي گرايش عمومي شهريور 1393 چکيده هدف: پژوهش حاضر با هدف تعيين نقش تاب آوري، خودکارآمدي و اميدواري در پيش بيني شادکامي دانش آموزان

پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی(MA) چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش توانمندسازی روانشناختی بر خلاقیت شناختی و خلاقیت هیجانی دانش آموزان می­باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه­ی دانش آموزان دختر سال سوم دوره اول دبیرستان که در سال تحصیلی 93-92در شهر ایوان مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می داد. پس از اجرای پیش آزمون، تعداد 30 نفر از دانش آموزانی که در ...

پایان نامه تحصیلی جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی گرایش بالینی چکیده فارسی هدف: این پژوهش با هدف رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر انجام شد. روش: روش تحقیق همبستگی می باشد و جامعه آماری آن 582 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان سیاهکل در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد 234 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ...

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد دررشته روانشناسی تربیتی "M.A" چکیده پژوهش حاضر با هدف « بررسی رابطه بین سبکهای شناختی و یادگیری خودتنظیمی با دست برتری در دانشجویان» انجام شده است.جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانشجویانی که در سال تحصیلی 93-92 در دانشگاه خوارزمی مشغول تحصیل بودند. نمونه شامل 90 نفر از دانشجویانی بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای از طبقه زنان و ...

حضور مهاجرین افغان در جامعه ایران از بیش از دو دهه گذشته و پرورش نسلی در آوارگی با تبعات جدی فرهنگی برای زندگی اجتماعی آنان همراه بوده است که بویژه مواجهه جامعه کودکان افغان را با حجم وسیعی کنش‌های توام با خشونت به دنبال داشته است.پژوهش حاضر بیش از همه کنش خشونت آمیز را در قالب پیوند با عناصر قدرت تعریف کرده و در رویکردی ساختاری، سلسله مراتب توزیع قدرت و خشونت را بویژه در ...

چکیده تحقیق حاضر جهت بررسی رابطه بین مهارت‌های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین ساکن شهر رودان انجام گرفت. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی طراحی و انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق عبارت بود از آزمون رضایتمندی زناشویی انریچ، مقیاس آگاهی از هیجانات تورنتو (TAS-20) و آزمون امنیت عاطفی تجدید نظر شده (ISQ-R) که توسط اعضای نمونه تکمیل شدند. نمونه تحقیق ...

پایان­نامه جهت اخذ درجه­ی کارشناسی ارشد در رشته­ی روان­شناسی بالینی چکیده: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس بوده است. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان ومردان سالمند (بالای 65 سال) صندوق بازنشستگی کشوری شهر بندرعباس در سال 1391 به تعداد 758 نفر بود که نمونه این تحقیق شامل 256 نفر بود که به ...

ثبت سفارش