پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی )گرایش مدیریت مالی(
مهر ماه 1391
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1) مقدمه
هزینه های مالیات بر درآمد از مهمترین هزینههای شرکت ها می باشد و معمولا شرکت ها آنرا به عنوان هزینهای که نباید پرداخت نمایند تلقی می کنند و لذا سعی در کاهش آن دارند و در شناسایی هزینهها و درآمدهای شرکت ها نهایت جانبداری را می نمایند تا مالیات کمتری به دولت پرداخت نمایند و همچنین نقدینگی کمتری را از شرکت خارج نمایند و اکثر این تصمیمات از سوی مدیران ارشد و هیأت مدیره اتخاذ می شود لذا ارتباط و تاثیر این دو خطمشی و مسوولیت هیأت مدیره مورد بررسی قرار می گیرد تا جایگاه آن ها در این موضوع تبیین شود این بررسی در قالب تئوری نمایندگی نیز قابل تفسیر و تعبیر است بطوریکه هیأت مدیره همواره بدنبال منافع خود و حداکثرسازی آن است و الزاما در جهت منافع سهامداران و دولت نیست لذا ممکن است در حوزه مالیاتی با اتخاذ سیاستی خاص ( متهورانه یا محافظه کارانه ) مبادرت به ایجاد هزینههایی برای سهامداران نماید.
1-2) بیان مسئله
سیاست های متهورانه مالیاتی؛ فعالیتهایی است که مدیریت با استفاده از اختیارات خود و اقلام تعهدیحسابداری اقدام به کاهش و دستکاری سود به منظور کاهش مالیات پرداختی می نماید. از آنجا که هزینههای مالیاتی یکی از مهمترین هزینههای شرکت ها را تشکیل می دهد و موجب خروج نقدینگی از شرکتها شده و سود سهام سهامداران را کاهش می دهد، هزینه مالیات و مالیات قابل پرداخت همواره مورد توجه مدیران اجرائی و هیأت مدیره و همچنین سهامداران شرکت ها میباشد لذا اتخاذ سیاست های متهورانه مالیاتی از جمله خطمشیهایی هست که در ارزیابی عمل مدیران از سوی سهامداران و همچنین کل بازار سرمایه مورد توجه قرار می گیرد. بازار سهام همواره نسبت به اعمال معافیتهای قانونی قوانین مالیات برای شرکت ها واکنش مثبت نشان داده است بدین ترتیب این سیاستها می تواند از جنبه هزینههای نمایندگی و تئوری نمایندگی نیز مورد توجه و تاکید قرار گیرد اتخاذ سیاست های مالیاتی که در راستای منافع سهامداران نباشد موجب تحمیل هزینههایی تحت عنوان هزینههای کارگزاری خواهد شد و عکس العمل بازار اوراق بهادار را به دنبال خواهد داشت. تحقیقات مختلفی در خارج کشور در این خصوص انجام شده که همگی موید واکنش بازار سهام نسبت به این نوع سیاستها میباشد(استیجورس و نیسکانن، (2011)؛ لنیس و ریچاردسون، (2011)؛ اوسیمک، (2011)؛ هانلون و اسلمرود، (2009)؛ چن، چنگ و شاولین، (2010)؛ گاربارینو، (2008)).
از سویی دیگر مدیران ارشد شرکت (هیأت مدیره ) به عنوان مهمترین رکن شرکت که انواع تصمیمات مالی و مالیاتی را اتخاذ میکنند ، میتوانند بر سیاست های مالیاتی (از نوع متهورانه یا محافظهکارانه ) تاثیرگذار باشند. با توجه به الزام حسابرسی مالیاتی توسط حسابرسان مستقل به موجب ماده 272 قانون مالیات های مستقیم و انتخاب (پیشنهاد) حسابرسان مستقل توسط هیأت مدیره و تصویب مجمع عمومی صاحبان سهام ، هیأت مدیره می تواند بر میزان هزینههای غیر قابل قبول مالیاتی و نیز انواع معافیتهای مالیاتی و تاخیر در پرداختهای مالیاتی و همچنین اظهار نظر آن ها در خصوص مالیات بر ارزش افزوده بر حسابرسان اعمال نظر نموده و هر آنچه که خود مد نظر دارند را از طریق حسابرسان مالیاتی تاییدیه بگیرند و با توجه به مهلت پیش بینی شده در قانون مالیات ها برای رسیدگی و صدور برگه تشخیص مالیاتی و امکان تجدید نظر و تشکیل شورای حل اختلاف ، مودیان – شرکتها – می توانند در نقدینگی خود صرفه جویی زیادی به عمل آورند و از این موارد در شرکتها بسیار زیاد است. آنها همچنین میتوانند میزان درآمدها و هزینههای قابل محاسبه برای تعیین مالیات در سالهای مختلف را دستکاری نموده و موجب انتقال هزینههای مالیاتی به دورههای آتی گردند و از آنجا که تعیین حسابرس مستقل و حسابرس مالیاتی موضوع ماده 272 قانون مالیاتها در ایران با پیشنهاد هیأت مدیره در مجامع عمومی مورد تصویب قرار می گیرند لذا تاثیر آنها نیز بااهمیتتر نمایان می شود و آنها می توانند سیاستهای مالیاتی را به نحوی انتخاب نمایند که هزینه های نمایندگی خود را بر سهامداران تحمیل نمایند.
لذا در این تحقیق بر آن هستیم تا تاثیر ترکیب هیأت مدیره از حیث نسبت اعضای موظف و غیرموظف و نیز تفکیک آن ها از مدیران اجرائی و همچنین استقلال آن ها را بر اتخاذ سیاست های متهورانه مالیاتی مورد بررسی قرار دهیم و مشخص نمائیم که آیا بین آن ها رابطه معناداری وجود دارد و بعلاوه جهت رابطه آن ها تبیین گردد.
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق
بررسی عوامل موثر بر نوع سیاست های اتخاذ شده توسط شرکت ها از جایگاه ویژه ای برای سهامداران و دولت ها برخوردار می باشد از سویی دیگر با توجه به نقش و جایگاه هیأت مدیره در قانون تجارت و نیز تاکید آئیننامه حاکمیت شرکتی منتشر شده توسط سازمان بورس ایران، بررسی تاثیر هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی اتخاذ شده توسط شرکت ها میتواند به تبیین جایگاه دقیق آن ها کمک شایانی بنماید. همچنین تاکنون تلاشهای بسیار محدودی، به ویژه در ایران، به منظور بررسی تاثیر ساختار هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی صورت گرفته لذا در تحقیق حاضر به بررسی آن میپردازیم.
1-4) اهداف و سوالات تحقیق
هدف کلی تحقیق، تبیین تاثیر ساختار هیأت مدیره شرکت ها بر سیاست های متهورانه مالیاتی است.
اهداف فرعی :
تبیین تاثیر نسبت اعضای موظف هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی.
تبیین تاثیر نسبت تغییر ریاست هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی.
تبیین تاثیر نقش دوگانه مدیرعامل بر سیاست های متهورانه مالیاتی.
سوال اصلی تحقیق:
آیا ساختار اعضای هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد؟
سوالات فرعی:
آیا نسبت اعضای موظف هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد؟
آیا نسبت تغییر ریاست هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد؟
آیا نقش دوگانه مدیرعامل بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد؟
1-5) فرضیه های تحقیق
با توجه به اهداف و سؤالات تحقیق، فرضیه ها بشرح زیر تدوین گردیده اند:
1- نسبت اعضای موظف هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد.
2- نسبت تغییرات هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد.
3- نقش دو گانه هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی تاثیر معناداری دارد.
1-6) بررسی اجمالی پیشینه داخلی و خارجی تحقیق
طبق بررسی های به عمل آمده، با توجه به جدید بودن مسأله تحقیق و نیز خاص بودن فرآیند تشخیص سیاست های متهورانه مالیات در ایران، تاکنون تحقیق داخلی در راستای هدف تحقیق حاضر صورت نگرفته است، لیکن با عنایت به اینکه برخی تئوری ها و تحقیقات تجربی پیشین تا حدودی به موضوع مورد تحقیق ارتباط دارد ، لذا به گزیده ای از آن ها اشاره می شود.
خلاصه ای از نتایج تحقیقات انجام شده داخلی:
شاه ویسی (1388)، به نتیجه رسید که اختلاف بین اصول وقواعد حاکم بر حسابداری مالی و حسابداری مالیاتی موجب تفاوت سود حسابداری با سود مشمول مالیات می گردد.
یگانه و باغومیان (1385)، ضمن تشریح نقش هیأت مدیره در حاکمیت شرکتی، از هیأت مدیره و ساختار اعضا آن به عنوان اساسیترین بعد حاکمیت شرکتی نام برده اند. در این تحقیق تاکید بسیاری بر عدم دوگانگی وظیفه مدیرعامل و نسبت غیراجرایی اعضا هیأت مدیره (حداقل سه نفر از پنج نفر اعضا هیأت مدیره جهت رعایت موضوع حاکمیت شرکتی می بایست غیرموظف باشد) صورت پذیرفته است.
پورحیدری و افلاطونی(1385)، به این نتیجه رسیدند که هموارسازی سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری توسط مدیران شرکت های ایرانی صورت می گیرد و مالیات بر درآمد و انحراف در فعالیت های عملیاتی محرک های اصلی برای هموار نمودن سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری می باشند.
خلاصه ای از نتایج تحقیقات انجام شده خارجی:
لنیس و ریچاردسون[1] (2011)، بررسی با عنوان اثرات ترکیب هیات مدیران بر سیاست های متهوارنه مالیات و تقلیل دهنده مالیاتی این نتیجه را در برداشت که تصمیمات و اختیارات هیأت مدیره شرکت ها تاثیر بسیار بسزایی در اعمال سیاست های متهوارنه مالیات دارد و همچنین وجود سهم بالایی از اعضای خارجی در هیات مدیره، احتمال رفتارهای متهورانه و تقلیل دهنده مالیاتی را کاهش می دهد.
استیجورس و نیسکانن[2](2011)، معتقدند شرکت های سهامیخصوصی نسبت به شرکت های غیرسهامی خصوصی، از رفتارهای متهورانه و تقلیل دهنده مالیاتی کمتری برخوردارند. حتی رفتارهای متهورانه مالیاتی می توانند موجب صرفه جویی مالیاتی شود و به مدیران ارشد اجرایی امکان مخفی کردن مقادیر حاصل (مانند:مدیریت سود، مصرف هدایا، حقوق مازاد و...) به منظور ضرر و زیان به سایر سهامداران و می تواند موجب افزایش هزینه غیرمالی به سبب کم کردن درآمدها و سودها به دلیل خسارت و زیان به شهرت و نام شرکت شود. نتایج نشان می دهد که شرکت های سهامی که مدیران ارشد اجرایی آن دارای مالکیت سهام کمتری هستند بیشتر خواهان رفتارهای متهورانه مالیاتی هستند. این نتایج اهمیت تضاد نمایندگی میان مدیران ارشد اجرایی و سایر ذینفعان در تعیین گزارشگری مالیات شرکت های سهامی را برجسته و نمایان می سازد.
اوسیمک[3](2011)، به این نتیجه رسید که تنوع و اندازه هیأت مدیره مثبت هستند و به طور با اهمیتی در ارتباط با مسولیت اجتماعی شرکت می باشد اما مدیران اجرایی و تنوع منفی بوده و ارتباط آن ها با مسئولیت اجتماعی سازمان بی اهمیت می باشد. در کاربرد تحقیق سازمان ها تمایل به حاکمیت شرکتی دارند. مدیران با تمرکز بر منافع سهامداران باید به این شناخت و آگاهی برسند که بی نظمی در قوانین شرکت موجب بی نظمی ساز و کار مالیاتی بهمراه افزایش هزینه های نمایندگی است و مدیران ممکن است در برقراری تناسب و هماهنگی با منافع سهامدران مختلف تحت فشار باشند.
فریز، لینک و مایر[4](2008)، قانون مالیات بر ساختار اصول راهبری شرکت ها از طریق ارائه امتیازات مالیاتی و تحمیل مجازات ها تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر، ساختار واقعی حاکمیت شرکتی در عمل بر روش مدیریت امور مالیاتی شرکت ها تاثیر دارد.
گاربارینو[5] (2008)، سیاست های متهورانه مالیاتی مدیریتی نیاز به روشهایی دارند که از تعادل درونی و طولی برخوردار باشند که با قوانین سنتی ضد فرار و ترفند مالیاتی محدود نشود و همچنین روش های مورد استفاده شامل ابزارهای نظام راهبری مالیات شرکت ها نیز باید باشد.
چن و همکاران(2010)، شرکت های با ساختار سهامی به گونهایست که دارای تضاد و شکل نمایندگی واحدی میان سهامدران چیره غالب و سهامداران کوچک هستند. در شرکت های سهامی نسبت به شرکت های غیر سهامی از سیاست های متهوارنه مالیاتی کمتری استفاده می کنند. مالکان شرکت های سهامی تمایل دارند که از مزایای مالیاتی به دلیل اجتناب از هزینه های غیرمالیاتی ناشی از تخفیف های بالقوه قیمت صرف نظر کنند که می تواند ناشی از کنترل سهامداران نسبت به پوشاندن افزایش سود از طریق فعالیت ها و ترفند های مالیاتی باشد . مالکان شرکت های سهامی بیشتر از شرکت های غیرسهامی نگران مجازات های بالقوه و زیان و خسارت شهرت و آبرو ناشی از حسابرسی استاندارد های گزارشگری مالی هستند.
دایرنگ، هانلون و مایدو[6] (2008)، نتایج تحقیقاتی، معیار جدیدی برای مدیریت و اداره طولانی مدت ترفندهای مالیاتی شرکت ها تدوین کردند که بر اساس توانایی شرکت ها در پرداخت مبالغ اندک هر دلار مالیات نقدی از سود قبل از کسر مالیات در دوره های زمانی طولانی مدت است. که این معیار را نرخ موثر مالیاتی نقدی طولانی مدت نامگذاری کرده اند که برای بررسی دو مورد ذیل مورد استفاده قرار دادند: 1)تا چه اندازه بعضی از شرکت ها قادر به اجتناب از پرداخت مالیات در دوره های طولانی مدت تا 10 سال هستند. 2)چگونه نرخ های مالیاتی یکساله برای سیاست های متهورانه مالیاتی طولانی مدت، قابلیت پیش بینی دارد.
یرماک[7] (1996)، بیان میکند که ارتباط منفی(معکوس) بین اندازه هیأت مدیره و عملکرد شرکت وجود دارد و همچنین بین نقش دوگانه مدیرعامل و عملکرد شرکت رابطه مثبتی وجود دارد.
آدرال[8] (2006)، نتایج تحقیق نشان میدهد بین اندازه هیأت مدیره و عملکرد شرکت رابطه مستقیم و بین نسبت اعضای غیرموظف و عمکرد شرکت رابطه منفی وجود دارد.
کاجول و ساندی[9] (2008)، در تحقیق انجام گرفته بین اندازه شرکت و نقش دوگانه با بازده حقوق سهام رابطه مثبتی را یافتند و بین نسبت مدیران غیرموظف و عملکرد شرکت رابطه معناداری وجود نداشت.
احمدا و ساندا[10] (2008)، در بررسی اثر استقلال هیأت مدیره بر عملکرد شرکت؛ برای ویژگی استقلال از دو معیار اصلی، نسبت اعضای غیرموظف به کل اعضا و نقش دوگانه مدیرعامل و همچنین برای ارزیابی عملکرد از سه معیار، نسبت سود به حقوق ، بازده حقوق سهام، بازده دارایی ها استفاده کرده اند. به این نتیجه رسیدند که نسبت مدیران غیرموظف تاثیر مثبت و نقش دوگانه مدیرعامل تاثیر منفی بر عمکرد شرکت دارد.
1-7) تعریف واژههای کلیدی
سیاست های متهورانه مالیاتی:
سیاست های متهورانه مالیاتی فعالیتهایی است که مدیریت با استفاده از اختیارات خود و اقلام تعهدی حسابداری اقدام به کاهش و دستکاری سود به منظور کاهش مالیات پرداختی می نماید.(لنیس و ریچاردسون،2011)
کاهش درآمد مشمول مالیات از طریق فعالیت ها و اقدامات برنامه ریزی مالیاتی که می تواند قانونی یا غیرقانونی باشد. (چن و همکاران، 2010)
حاکمیت شرکتی:
مگینسون(1993) حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است: "سیستم حاکمیت شرکتی را میتوان مجموعهای از قوانین، مقررات، نهادها و روشهایی تعریف کرد که تعیین می کنند شرکت ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند". همچنین در سال (1999) در فایننشیال تایمز در تعریف حاکمیت شرکتی آمده: "حاکمیت شرکتی را می توان در تعریف محدود آن رابطه شرکت با سهامدارانش و در تعریف گسترده آن، رابصه شرکت با جامعه دانست".
فهرست منابع
1- آذر، عادل و مومنی، منصور،(1384)، آمار و کاربرد آن در مدیریت" جلد دوم، تهران، انتشارات سمت، چاپ هشتم.
2- احدیان، فاطمه، (1379)، بررسی رابطه بین سود مشمول مالیات ارائه شده توسط شرکت ها و سود قطعی شده توسط ممیزین مالیاتی، دانشگاه تهران.
3- اسدی، ابراهیم، (1388)، بررسی پدیده تهور مالیاتی در ایران، مجله مالیات، شماره12.
4- پورحیدری، امید، افلاطونی، عباس، (1385)، بررسی انگیزههای هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره44، ص70.
5- جهانخانی، علی و ظریف، احمد، (1374)، آیا مدیران از معیارهای مناسبی برای اندازهگیری ارزش شرکت استفاده میکنند؟، تحقیقات مالی، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران شماره 7و8.
6- حساس یگانه، مرشید خیر الهی، (1386)، حاکمیت شرکتی و شفافیت، فصلنامه حسابرس سال 23، شماره 203.
7- حساس یگانه، یحیی، باغومیان، رافیک، (1385)، نقش هیأت مدیره در حاکمیت شرکتی، ماهنامه حسابداری، شماره173، 30-33.
8- خاکی، غلامرضا، (1387)، روش تحقیق با رویکردی بر پایان نامه نویسی، انتشارات مرکز تحقیقات علمی کشور.
9- خورشیدی، غلامحسین، (1378)، مالیه عمومی و تنظیم خطمشی مالی دولت، تهران، شرکت چاپ و نشر بازرگانی، ویراست دوم، ص35 .
10- دلاور، علی، (1378)، مبانی نظری و علمی تحقیق در علوم انسانی و اجتماعی، چاپ اول، تهران، انتشارات رشد.
11- دوانی، غلامحسین،(1382)، حسابداری مالیاتی، تهران،انتشارات کیومرث، چاپ چهارم، ص4.
12- رحیمیان، نظام الدین و جعفری، محبوبه، (1385)، معیارها و ساختارهای کیفیت سود، مجله حسابدار شماره174 ، مردادماه.
13- ریاحی بلکویی، احمد،(1381)، تئوری های حسابداری، ترجمه علی پارساییان، تهران، دفتر تحقیقهای فرهنگی ، چاپ اول.
14- سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، (1384)، پیش نویس اصول حاکمیت شرکتی.
15- سفیری، محمد رضا، (1380)، علل مغایرت سود ابرازی اشخاص حقوقی حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی با سود مشمول مالیات قطعی شده آن ها توسط سازمان تشخیص مالیات استان آذر بایجان شرقی، دانشکده امور اقتصادی دارایی.
16- شاهویسی، فرهاد، (1388)، تعامل استانداردهای حسابداری با قوانین مالیاتی، فصلنامه حسابرس، سازمان حسابرسی، شماره هفتم.
17- شایانی، علی اصغر،(1373)، مالیات بر درآمد شرکتها و اشخاص حقوقی، مجله مالیات، شماره چهارم، 20-24.
18- شمسی جامخانه، ابولفضل؛ پورزمانی، زهرا، (1388)، بررسی دلایل اختلاف بین درآمد مشمول مالیات ابرازی شرکت های بازرگانی و درآمد مشمول مالیات تشخیصی توسط واحدهای مالیاتی، فصلنامه تخصصی مالیات، شماره5.
19- صفری، احمد، (1385)، بررسی دلایل اختلاف بین سود ابرازی مودیان و سود تشخیص توسط مأموران مالیاتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، دانشکده حسابداری.
20- عباس زاده، محمدرضا؛ منظر زاده، هاشم،(1388)، فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی، دوره 18، شماره63.
21- عمران نژاد، محمد تقی؛ شایانی، علی اصغر،(1372)، سیاستگزاری و اصلاح نظام مالیاتی در کشورهای در حال توسعه، مجله مالیات، شماره 1،32-38.
22- فغانی ماکرانی، خسرو و رضا اندرواژ (1391)، تبیین رابطه بین اقلام تعهدی اختیاری با درآمد مشمول مالیات ابرازی اشخاص حقوقی و تشخیص شده مامورین مالیاتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات مازندران.
23- کردتبار، حسین، (1387)، بررسی رابطه بین اعضای غیرموظف هیأت مدیره و سرمایه گذاران نهادی یا رفتار مدیریت سود شرکت ها، دانشکده علوم و اقتصادی و اداری، تهران.
24- کریمی، ولی الله، (1389)، "تاثیر ساختار هیأت مدیره بر عملکرد شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران"، دانشگاه پیام نور.
25- ماسگریو، ریچاردا،(1372)، مالیه عمومی در تئوری و عمل. ترجمه محمدی، مسعود؛ ابراهیمی فر، یدالله ،تهران، انتشارات سازمان برنامه و بودجه، جلد اول ،314،560ص.
26- محمد بابایی، رضا،(1383)، " بررسی علل مغایرت بین سود مشمول مالیات ابرازی و درآمد مشمول مالیات قطعی شده شرکت های خارجی در ایران"، دانشگاه آزاد اسلامی واحدعلوم و تحقیقات،تهران.
27- مهرانی،کاوه ،علی کردلر و محمد حلاج ،(1390) " بررسی رابطه بین اقلام تعهدی غیر منتظره و محافظه کاری در حسابداری در بورس اوراق بهدار تهران " ، بررسی ها ی حسابداری وحسابرسی ،دوره 18 ، شماره 63.
28- مومنی، منصور، (1386)، تحلیل های آماری با استفاده از SPSS، تهران، انتشارات کتاب نو.
29- ویلیامز، دیوید، (1389)، ترفند ستیزی مالیاتی وروند آینده آن، ترجمه عرب مازاد، علی اکبر، مجله مالیات، شماره 18.
30- هیزمی، حسین، (1387)، بررسی رابطه تناسب اعضای غیرموظف هیأت مدیره در ترکیب هیأت مدیره با کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز.
ب) منابع انگلیسی
1-Andreoni, J., Erard, B., Feinstein, J., 1998. Tax compliance. Journal of Economic Literature 36 (2), 818–860.
2-Armstrong, C.S., Blouin, J.L., Larcker, D.F., )2010(. The Incentives for Tax Planning, Working Paper, SSRN: http://ssrn.com/abstract=1416422.
3-Beasley, M.S., 1996. An empirical analysis of the relation between the board of director composition and financial statement fraud. The Accounting Review 71 (4), 443–465.
4- Benjamin C. Ayers , Stacie K. Laplante and Sean T. McGuire (2007) , “Credit Ratings and Taxes: The Effect of Book/Tax Differences on Ratings Changes “ , The University of Georgia.
5-Berle, A .A .Jr.,& Means, G .(1932) The Modern Corporate and Property .New YORK:MacMillan.
6-Boyed, B .K (1995).CEO Duality and Firm Preformance :A Contingency model .Strategic Management journal, 16(4),301-312.
7-Byrd j w and k a hickman (1992) "do outside directors monitor managers "journal offinancial economics ,No 32.
8- Cadbury, A Report of the Committee on the Financil Aspect of Corporate Governance .London :Gee Pablishing.
9-Carlsson,R.H.(2001).Ownership& Value Creation :StrategicCorporateGovernance in the New Economy.Chichester, England :John Wiley & Sons.
10-Chen, K.P., Chu, C.Y.C., )2005(. Internal control vs. external manipulation: a model of corporate income tax evasion. RAND Journal of Economics 36 (1), 151–164.
11-Chen, S., X. Chen, Q. Cheng, and T. Shevlin. )2010(. Are family firms more tax aggressive than non-family firms? Journal of Financial Economics 95: 41-61.
12-Crocker, K.J., Slemrod, J., )2005(. Corporate tax evasion with agency costs. Journal of Public Economics 89, 1593–1610.
13-Davies. A(1999).A Strategic Approach to Corporate Governance .London :Gower.
14-Desai, M.A., Dharmapala, D., )2006(. Corporate tax avoidance and high-powered incentives. Journal of Financial Economics 79,145–179.
15-Donaldson, L., & Davis. J .H(1994). Boards and Company Performance– ResearchChallenges the Conventional Wisdom .Corporate Governance :An International R65-91.
16-Dyreng, S.D., Hanlon, M., Maydew, E.L., )2008(. Long-run corporate tax avoidance. The Accounting Review 83 (1), 61–82.
17-Erle, B., )2008(. Tax risk management and board responsibility. In: Schön, W. (Ed.), Tax and Corporate Governance. Springer-Verlag, Berlin, Heidelberg, pp. 205–220.
18-Eisenhardt, K .M., & Zbarcki, M .J (1992).Strategic Decision Making .Strategic Management.
19-Elson, C .M. (1996) Director Compensao n and the Management-Captured Board :the History of Symptom and a Cure. SMU Law Review, 50(1) ,127-140.
20-Fama, E .F(1980).Agency problems and Theory of the Firm .Journal of Polic al Economy, 88(2),288-307.
21-Fama, E .F.,& Jensen, M .C.(1983).Separao n of Ownership and Control Jornal of Law and Economices, 26(2),301-325.
22-Freise, A., Link, S., Mayer, S., )2008(. Taxation and corporate governance – the state of the art. In: Schön, W. (Ed.), Tax and Corporate Governance. Springer-Verlag, Berlin, Heidelberg, pp. 357–425.
23-Freeman, R .E.,Wicks,a .c.,& Parmar,B.(2004).Stakeholder Theory and_The CorporatObjecv e Revisited_.Organizao n Science,15(3),364_369.
24-Garbarino, Carlo (2008), AGGRESSIVE TAX STRASTEGIES AND CORPORATE TAX GOVERNANCE : AN INSTITUTIONAL APPROACH. ,Bocconi University,Grafton.
25-Gilders, F., Taylor, J., Richardson, G., Walpole, M., )2004(. Understanding Taxation Law: An Interactive Approach, second ed.LexisNexis Butterworths, Sydney, NSW.
26-Gupta, S., Newberry, K., )1997(. Determinants of the variability on corporate effective tax rates: evidence from longitudinal data.Journal of Accounting and Public Policy 16 (1), 1–34.
27-Hanlon, M., Slemrod, J., )2009(.What does tax aggressiveness signal? Evidence from stock price reactions to news about tax aggressiveness. Journal of Public Economics 93,126–141.
28-Hartnett, D., )2008(. The link between taxation and corporate governance. In: Schön, W. (Ed.), Tax and Corporate Governance.Springer-Verlag, Berlin, Heidelberg, pp. 3–8.
29-Her Majesty’s Revenue and Customs (HMRC), )2006(. Tax on the Boardroom Agenda: The Views of Business, HMRC, London, UK.
30-Ibrahim, N., Howard, D., Angelidis, J., )2003(. Board members in the service industry: an empirical examination of the relationship between corporate social responsibility orientation and director type. Journal of Business Ethics 47, 393–401.
31-Henderson Global Investors, )2005(. Responsible Tax. Henderson Global Investors, London, UK.
32-Jensen, M.C., )1993(. The modern industrial revolution, exit, and the failure of internal control systems. Journal of Finance 48,831–880.
33-Hillman, A .J., & Dalziel, T.(2003).Boards of Directors and Firm Perfprmance :Integran g Agency and Resource Dependency Percpecv es .Academy of Management Review,383-396 .
34-Jensen, M .C.(1976).Theory of the firm :Managerial behavior,agency costs and Ownership structurJournal of Financia Economics, (4),305_360.
35-Jonson, J .L., Daily, C .M., & Ellstrand, A .E. (1996). Boards of Directions :A Review and Research Agenda Journal of Management, 22(3),409-438.
36-Kaplan, S .N., & Milton,B.A.(1994).Appointments Outsiders to Japaness Boards: Determinants and Implicao ns for Managers Journal of Financial Economice,
37-Landolf, U., 2006. Tax and corporate responsibility. International Tax Review 29, 6–9.
38-Lanis, R, and G. Richardson.)2011(. The effect of board of director composition on corporate tax aggressiveness. Journal of Accounting and Public Policy 30 (1): 50-70.
39-Lennox, Clive, Lisowsky, Pittman, )2012(. Tax Aggressiveness and Accounting Fraud. available at: http://ssrn.com/abstract=2016166: 1-53.
40-Mills, L., Erickson, M., Maydew, E., )1998(. Investments in tax planning. Journal of the American Tax Association 20 (1), 1–20.
41-Morck, R., Shleifer, A., Vishny, R.W., )1988(. Management ownership and market valuation: an empirical analysis. Journal of Financial Economics 20, 293–315.
42-osemeke, Louis(2011), The Study of the Effect of Role of Board of Director Characteristics on Corporate Social Responsibility of Public Listed Company in Nigeria, Working, Paper, SSRN http://ssrn.com/abstract=1972954.
43-Pearce II, J .A.,& Zahra S .a.(1992) Board Composition StrategiContingencyPercpective. Journal of Management Studies,29(4),411-438.
44-Phillips, J., )2003(. Corporate tax planning effectiveness: the role of compensation-based incentives. The Accounting Review 78 (3), 847–874.
45-Ramsay, I.M., )1999(. Directors’ duties in Australia: recent developments and enforcement issues. Company, Financial and Insolvency Law Review 3, 260–285.
46-Rego, S.O., )2003(. Tax-avoidance activities of US multinational corporations. Contemporary Accounting Research 20 (4), 805–833.
47-Richardson, G., Lanis, R., )2007(. Determinants of the variability in corporate effective tax rates and tax reform: evidence from Australia. Journal of Accounting and Public Policy 26 (6), 689–704.
48-Robinson, J.R., Sikes, S.A., Weaver, C.D., )2010(. Performance measurement of corporate tax departments. The Accounting Review 85 (3), 1035–1064.
49-Rose, J.M., )2007(. Corporate directors and social responsibility: ethics versus shareholder value. Journal of Business Ethics 73, 319–331.
50-Scholes, M.S., Wolfson, M.A., Erickson, M., Maydew, E.L., Shevlin, T., )2005(. Taxes and Business Strategy:A Planning Approach, third . Prentice-Hall, Upper Saddle River, NJ.
51-Shleifer, A., & Vishny, R .W.(1997), June . A Survey of Corporate Governance ,rnalof Finance,52,(2),737-783.
52-Slemrod, J., )2005(. The economics of corporate tax selfishness. National Tax Journal 57, 877–899.
53-Slemrod, J., )2009(. Cheating ourselves: the economics of tax evasion. Journal of Economic Perspectives 21, 25–48.
54-Steijver,Tensie, and Niskanen, Mervi (2011), Tax Aggressive Behaviour in PrivateFamilyFirms-The Effect of the CEO and Board of Directors. Available at: http://ssrn.com/abstract=1937651.
55-Uzun, H., Szewczyk, S.H., Varma, R., )2004(. Board composition and corporate fraud. Financial Analysts Journal 60, 33–43.
56-Waller, D.S., Lanis, R., )2009(. Corporate social responsibility disclosure of advertising agencies: an exploratory analysis of six holding companies annual reports. Journal of Advertising 38 (1), 109–121.
57-Williamson, O .E.(1996). The Mechanisms of Governance .New York :Oxford University Press.
58-Williams, D.F., )2007(. Developing the Concept of Tax Governance. KPMG, London, UK.
59-Yermack, D., )1996(. Higher market valuation of companies with a small board of directors. Journal of Financial Economics 40,185–211.
60-Yermack, D.(2006).Board Members and Company Value. Financial Markets Portfolio Management,20(1),33-47.
61-Zahra, S .A., & Pearse II, J .A.(1989). Boards of Directors and Corporate Financial Performance :A Review and Integrative .journal of Management, 15(2),291-334.
62-Zimmerman, J., )1983(. Taxes and firm size. Journal of Accounting and Economics 5(2), 119–149.