پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه

word 238 KB 30953 94
1392 کارشناسی ارشد گرافیک
قیمت قبل:۶۳,۸۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۲۴,۲۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پایان­نامه تحصیلی جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد

    رشته تصویرسازی

    پیش­گفتار

    اینجانب،   بومی سالهایی چند در منطقه حاشیه­ی هلیل رود بوده­ام. در خاطر دارم بر روی هر تپه و یا ارتفاعی شاهد یک گودال حفاری شده و تعداد زیادی استخوان و سفال خرد شده که گاهی نیز نقوشی برروی آنها وجود داشت، بودیم و نیز بارها شنیده می­شد که فرد یا افرادی، محلی را حفاری کرده و اشیایی از دل خاک بیرون کشیده­اند و به یغما برده­اند. متأسفانه گاهی این امر توسط کارکنان دولتی مانند جنگلبانان و شکاربانان به دلیل گشت­وگذار در نقاط مختلف منطقه و آگاهی بیشتر از محل دفینه­ها، صورت می­گرفت. خرده سفال­های به جا مانده بر حاشیه گودال­های حفر شده ناشی از عدم آگاهی این افراد نسبت به ارزش سفالینه­ها بوده و فقط­و­فقط در طمع یافتن طلا و نقره­جات واشیای فلزی گران­بها بوده­اند به طوری که گاهی اشیای ساده­ای که از جنس فلزاتی مثل آهن بودند را بی­ارزش تلقی کرده و رها می­کرده­اند.

    علاقمندی و نیز کنجکاوی نوجویانه­ در جهت کشف قصه­ی صاحبان این اشیا و آثار، مرا برآن می­داشت به دنبال جوابی برای این مجهول باشم و تنها جوابی که از بزرگ­ترها می­گرفتم این بود که این­ها قبوری متعلق به «گَبرها » هستند و وسایل زندگی روزمره مردگان را همراهشان دفن کرده­اند.

    سالهای اولیه تحصیل در دانشگاه، به کاتالوگی از آثار تمدن جیرفت برخوردم که بسیار شعف­انگیز بود. در زیر و بم همین کنجکاوی­ها، باورها و نیز گاهی خرافاتی در قالب داستان و افسانه از زبان بزرگترهای منطقه می­شنیدم. درنتیجه­ی این مشاهدات و تجربیات، اندیشه­ی تحقیق بیشتر بر ریشه­یابی نقوش این آثار در افسانه­های بومی منطقه را در ذهن خود پرورش می­دادم تا اینکه فرصتی پیش آمد که با جدیّت بیشتری در پروژه پایان­نامه کارشناسی ارشد در رشته­ی تصویرسازی، به این مقوله بپردازم.

    در تحقیقات صورت گرفته در حوزه­­ی آثار تمدن هلیل­رود، مطالبی کوتاه و مقالاتی چند از کارشناسان رشته­های مختلف از جمله باستان­شناسی و تاریخ و نیز جغرافیا وجود دارد. و در جستجوهای دیگر به گزارش­هایی مشابه در جهت معرفی این حوزه­ی تمدنی برمی­خوریم. و در پایان­نامه­هایی چند در دانشگاه­های مختلف کشور مکتوب شده که هر کدام مبحثی مختصر و محدود را در راستای خوانش صوری آثار دنبال کرده­اند. آنچه در این فرآیند در پی می­آید به دنبال ریشه­یابی و اثبات تطابق و یا عدم تطابق عناصر و اشارات موجود در افسانه­های بومی منطقه با نقوش مصور شده بر روی آثار موجود مکشوفه از تمدن نو­یافته­ی حوزه­ی هلیل­رود است.

    از آنجا که این فرآیند به صورت تحقیق میدانی دنبال می­شده، دشواری­ های بیشتری نسبت به دیگر رویکردهای پژوهشی را حامل می­شود. طی مدت زمان انجام پروژه سفرهای متعددی صورت گرفت؛ سفر با موتور سیکلت در جاده­های شنی و سنگلاخی به مقصد روستا­های مختلف در منطقه به مدت یازده شبانه­روز متوالی با پذیرش همه­ی خطرات احتمالی با توجه به اشرار­خیز بودن منطقه از اقدامات اولیه بود. در جستجو و ثبت و ضبط افسانه­های بومی با افراد زیادی خصوصاً افراد مسن سروکار داشته و توجیه این افراد نسبت به شرح آن­چه که در پی­اش بوده­ام، کاری بس دشوار و گاهی یأس آلود بود، به هر تقدیر مراحلی را پشت سر گذرانده و نتیجه­ی نه چندان قابل قبولی را در جمع­آوری افسانه­ها، دریافت کردم. در این­جا لازم می­دانم از مردم صبور مناطق حاشیه­ هلیل­رود که در این امر مرا یاری دادند و خصوصاً اهالی فرهنگ و ادب شهرهای دورافتاده­ای چون عنبرآباد و رودبار نهایت تشکر و قدردانی را بنمایم.

    در این میان، گاهی مایه­ی تأسف می­بود که مکانی تماماً فرهنگی از جمله؛ موزه­ی شهر جیرفت، هیچ تصویری از آثار موجود در آن موزه را به صورت بایگانی فراهم نداشت و یا محل­های دیگری که اجازه­ی عکس­برداری را به بنده ندادند.

    با این وجود، امید است آنچه که پیش روی مخاطب آگاهم قرارداده­ام مثمر ثمر واقع شود و نواقص و کاستی­های موجود را نادیده انگارد و بر ما ببخشاید.

    در پایان لازم می­دانم از اساتید بزرگوارم: سرکار خانم عبدی، استاد راهنمای بخش نظری و جناب آقای نیکان­پور استاد راهنمای بخش عملی پایان­نامه، که با صبوری تمام همواره یار و همراه بوده و نظرات کارساز ایشان راهنمای پیش­برد پژوهش­ها و انجام پروژه بوده است، نهایت تشکر و قدردانی را به عمل آورم.

    چکیده

    از آن­جا که زمان زیادی از کشف تمدن نویافته ­ی هلیل­رود(جیرفت) نمی­گذرد، پژوهش­های بنیادین و همه جانبه­ی زیادی در این باب صورت نگرفته است. مسأله­ی تحقیق بر روی افسانه­ها و باورهای اساطیری منطقه تازگی دارد. و به تبع آن، ریشه­یابی نقش­مایه­های روی آثار یافت شده از این حوزه در باورها و آیین­ها و افسانه­های بومی، موضوعی است که تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است.

    هدف از تحقیق در این زمینه، علاوه بر کشف ارتباط بین دو مقوله­ی ثابت(تصاویر نقش شده روی آثار) و سیال(یادمان­های زبانی و کلامی)، معرفی بیشتر این تمدن و آثار آن به دانشجویان هنر و همچنین  استفاده از نقوش آن­ها در جهت تصویر­سازی داستان­های رایج بومی است.

    به نظر می­رسد باورهایی که موجد این تصاویر بوده از راه­های گوناگون از جمله ادبیات محلی و آیین­ها و باورها، به حیات خود ادامه داده است. و همچنین به نظر می­رسد تصاویر مکشوفه از این ناحیه، هویت خود را از منظر جغرافیای زیستیِ بومی به­دست آورده و این منظر تغییر چندانی نکرده است.

    گردآوری داده­های این پژوهش از دو طریق؛ تحقیق میدانی در منطقه مورد پژوهش برای گردآوری و ثبت افسانه­ها و رسومات کهن جاری، و همچنین مطالعات موزه­ای و کتابخانه­ای صورت گرفته است.

    آن­چه که از این تحقیق حاصل آمده، به چند بخش موضوعی تقسیم می­شود؛ نخست، از آن­جا که کهن­ترین متون ثبت شده­ی موجود مربوط به آیین زرتشتی است، بررسی ریشه­ی باورها و افسانه­های شفاهی، بیشتر با استناد به این­گونه متون صورت گرفته است. دوم اینکه تعداد آثار در دسترس از این تمدن محدود بوده و اثبات فرضیه­ی انطباق دو مقوله­ی مذکور، نیازمند وجود تمام تصاویر و نقوش می­باشد که با توجه به کمیت حاضر، به نتایجی قابل توجه دست یافته­ایم. سپس به­طور مسلّم، افسانه­های کهن و عقاید اسطوره­ای گذشته در مسیر تاریخ چند هزار ساله دچار تغییرات زیاد شده و اکنون در قالب رسوم و داستان­هایی پراکنده و ادغام­شده به دست ما رسیده­اند.

    کلیدواژگان

    هلیل­رود. جیرفت. نقشمایه. اسطوره. عامیانه. تصویرسازی.

    فصل اول:

     مسائل و فرضیات پژوهش

    بیان مسأله:

    آثار نویافته­ی تمدن جیرفت (حاشیه هلیل­رود) که موجب شگفتی جهانیان شده است از جنبه­های گوناگونی حائز اهمیت است. به استناد برخی منابع نوشتاری و باستان­شناختی، این آثار از تاریخ بسیار طولانی برخوردار است و مطالعات صورت گرفته بر روی این آثار موجب شده که محققین، تاریخ شکل­گیری این آثار را قدیمی­تر از اولین تمدن جهان یعنی «بین­النهرین» بدانند و حتی این فرضیه را ارائه دهند که شکل­گیری اولین تمدن جهان نیز در این منطقه بوده است. بدون شک قومی با چنین درجه­ای از تمدن و هنر بایستی صاحب خط و آثار مکتوب نیز باشد. ولی تا کنون جز دو سطر از نوشته­های آنان به دست ما نرسیده است. این دو سطر نیز تاکنون بازخوانی نشده­اند و در صورت بازخوانی شدن نیز به هیچ وجه برای درک فرهنگ و اساطیر تمدن این حوزه که در جاهایی به تمدن «اَرَتا» از آن یاد می­شود، کافی نیستند. بنابراین تصاویر بازمانده در حال حاضر با ارزش­ترین مدارک هستند. این تصاویر که شالوده­ی دانسته­های فعلی ما بر آن استوار است، اهمیتی فراوان دارند و با تحلیل آن­ها شاید بتوان برای نفوذ در عمق این تمدن عظیم و اعجاب­آور راهی پیدا کرد. به هر اندیشه، آثار موجود و تصاویر نقش شده بر روی آن­ها، گواه و شاهدی متضمن بر وجود اجتماعی با فرهنگِ غنی و خط مشی مدوّن هستند. این جامعه در بطن خود، هنری را پرورش داده که به هیچ وجه قابل اغماض نیست. فرآیند تکامل این هنر، قطع به یقین مسیری بس طولانی را پیموده تا به چنین ارائه­ای رسیده است. ردیابی این سیر تاریخی و جستجوی نقطه­ آغاز پیدایش چنین تمدن­هایی به عهده­ی علم باستان­شناسی است و در این مجال نمی­گنجد. چنان­ که بررسی ریشه و بُنیه­ی فرهنگی یک جامعه باستانی، نیازمند پژوهش گسترده و مطالعات عمیق در راستای تاریخ است، تمدن هلیل­رود به دلیل نویافته بودنش، تا به اکنون، بهره­مند از چنین کنکاشی همه جانبه نشده است. آنچه که دربرگیرنده­ی مطالعاتِ حول محور این تمدن است تعداد بسیار محدودی کتاب و بیشتر گزارشات و مقاله­هایی است که در مجلات مختلف چاپ شده است. در بعضی از این مقالات به بررسی ارتباط بین این تمدن و تمدن بین­النهرین پرداخته شده است، و جستجویی در باب این ارتباط با تمدن هند که به نظر می­آید به دلیل نزدیکی جغرافیایی و نژادی و نیز فرهنگی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است، صورت نگرفته است. اما آنچه که حل نشده به نظر می­رسد، مسئله­ی وجود تداوم هویت فرهنگی بین ساکنان قدیم حوزه­ی هلیل­رود (هزاره­ی سوم قبل از میلاد) و ساکنان کنونی این منطقه است که جستجوی این ارتباط، ما را به سمت ادبیات (افسانه­ها و داستان­ها) و دیگر علایم فرهنگی موجود در بین مردم بومی منطقه و تصاویر نقش­شده بر آثار به جا مانده از ساکنان قدیم منطقه، هدایت کرده است.

    برای اینکه بتوانیم ارتباط و انطباقِ نقوش به کار رفته در آثار تمدن حوزه­ی هلیل­رود را با داستان­ها و افسانه­ ها و نیز باورهای اسطوره­ای و آیینی و حتی تمهیدات اخلاقی و عقاید مذهبی رایج در بین ساکنان بومی، ثابت کنیم، نخست باید اصالت این آثار و نیز تعلق آن­ها به انسان­های هزاره­های دور که در این ناحیه ساکن بوده­اند را به اثبات برسانیم. و نیز دلایل ثبت صحنه­ها و شمایل موجودات به یاری نقش و تصویر، توسط هنرمند برخاسته از آن جامعه را جویا شویم. و همچنین به دنبال ریشه­ی ذهنیت خالق یا خالقانِ این آثار، در افسانه­ها و باورهای موجود در بین مردمان بومی حاضر بگردیم. در این راه نیاز به تجسس مبتنی بر ریشه­یابی در زمینه­های تخصصی گوناگون، از جمله؛ تاریخ، جغرافیای تاریخی، باستان­شناسی، تاریخ ادبیات و تاریخ اسطوره غیر قابل انکار است و بر حسب کنکاشی قابل اعتنا می­توان گمانه­زنی­هایی در مسیر یافتن ریشه­ی باورها و اسطوره­ها انجام داد. لذا آنچه مسلّم است در گام اول باید در پی اثبات اصالت مذکور باشیم و تمام مدارکی که می­تواند یاری رسان تحقق ماهیت آثار و نقوش روی آن­ها و همچنین مدلول نمودن ذهنیّت هنرمند یا نگارنده­ی نقوش باشد را گِرد آوریم. در این راستا تکیه بر دانش جغرافیایی و تاریخ جغرافیا و نیز یاری گرفتن از علم باستان­شناسی اصل است. از آنجا که علم باستان­شناسی متعلق به مکان و زمان است، ما نیازمند تجزیه و تحلیل مکان و خاستگاه فرهنگی یک جامعه در زمان معین می­شویم. همچنین شناخت فرهنگ یک اجتماع در دوره­ای معین، نیازمند تجاوز به حریم ادبیات و در بطن آن، معنای اسطوره در آن اجتماع می­باشد. بنابراین، ردیابی رسوم، باورها، داستان­ها و افسانه­ها به ماهیت اسطوره و ذهنیّت اسطوره­پردازی ختم می­شود.

    چنانچه انتظار می­رود، در این سرزمین نیز مانند نواحی همسایه، تلفیقی میان فرهنگ مهاجران آریایی و مردم بومی ساکن این سرزمین روی داده است. همچنین در ادوار پس از آن نیز شاهد جولانِ مذاهب و فرهنگ­های مختلف در عرصه­ی خالی فرهنگ این سرزمین، می­شویم. طلب یاری از دانشی که از فرهنگ­های همسایه داریم و به ویژه یاری گرفتن از تاریخ، ادبیات و باستان­شناسی امیدبخش و راهگشا خواهد بود.

    با این وجود، برای یافتن اطمینانی نسبی دربارۀ حدس­هایی که در باب ریشه گرفتن برخی از باورها و آیین­ها و اسطوره­های بومی، از فرهنگ مردم ساکن در هزاره­های دوم پیش از میلاد و ادوار پیش از آن در این سرزمین، زده می­شود، راهی جز رجوع به آثار باستانی وجود ندارد. تصاویر و نقوش و دیگر یادمان­های باستان­شناختی را باید منابع اصلی برای کسب آگاهی درباره­ی دین و فرهنگ مردم در آن اعصار دانست. تا هنگامی که نوشته­هایی از زیر خاک به در­­آید و از آن منابع مکتوب گواهی­هایی در توضیح باورهای دینی و اساطیر این جامعه یافت ­شود، ناگزیر به همین میزان آگاهی از روی اشیای باستانی و به تبع آن­ها رجوع به افسانه های زنده و آداب و رسوم و دیگر پدیده­های فرهنگی باید اکتفا کرد. در همه­ی این مراحل، سنجش و مقایسه راه نهایی و اصلی برای رسیدن به نتیجه و حدس قابل بحثی است که خود باز همواره می­تواند مورد بحث و جدل بسیار قرار گیرد.

    باید یادآور شویم که مهمترین موضوعات منعکس شده بر روی ظروف سنگ صابونیِ در دسترس عبارت­اند از: نقش مکرر مار و عقرب و عقرب/انسان، تصویر نماهای معماری، صحنه­های نبرد حیوانات گربه­سان با مارهای عظیم­الجثه، نبرد شیرها و پلنگ­ها با گاوهای تنومندِ کوهاندار، نبرد گاو/انسان با حیوانات درنده، تصویر بز کوهی و درخت که به اعتقاد باستان شناسان، درخت زندگی است. همچنین نقش پر کاربرد جنگ بین عقاب و مارها که قابل توجه می­نماید. اما تصویر برخی حیوانات که در تمدن­های دیگر کم و بیش یافت می­شود، مانند: اسب، فیل، شتر، پرندگان دریایی و غیره، در این­جا دیده نمی­شود، و نیز حیوانات مصور شده در این آثار (مانند عقرب و مار)، با این کثرت در آثار تمدن­های دیگر یافت نمی­شود. از این روی، این مسائل شُبهاتی را به همراه می­آورد، از جمله؛ ارتباط و یا عدم ارتباط فرهنگی و اقتصادی با دیگر تمدن­های همجوار مثل هند و بین­النهرین.

    پیرو این مباحث، به نکاتی کلیدی و مهم بر می­خوریم که شاید یافتن جوابی برای آن­ها، ما را در تکامل انطباق و یا عدم انطباق نقوشِ آثار با افسانه­های بومیِ منطقه، مدد رساند؛ (لازم به تذکر است که گستره­ی بحث راجع به آثار و نقوش روی آن­ها، دربرگیرنده­ی آثار مکشوفه از محدوده­ی هلیل­رود، تا این زمان است که در موزه­ها و مکان­های فرهنگی کشور موجود است.)

    نخست این­که؛ با توجه به قدرت و مهارت خالق آثار در ایجاد تصاویر حیوانات به صورت واقع­گرایانه و اجرای درست آناتومی(پیکره) آن­ها، اثری از تصویر انسان به این شکل وجود ندارد، و نیز در تعداد محدودی تصاویر انسانی که به صورت خیالی و ترکیب با حیوانات خصوصاً عقرب، ترسیم شده­اند، پوشش خاصی مطرح نشده است. این مبحث نیازمند مطالعه­ی گسترده است تا به جواب­های متعددی برسیم، از جمله؛ علت اهمیت دادن به حیوانات در مقایسه با انسان.

    دوم، در تصاویر موجود، مقوله جنگ و شکار و نیز ابزار جنگی(چه تصویر و چه خود این ابزار) دیده نمی­شود.

    به گفته­ی گلابزاده مدیر مرکز کرمان­شناسی، بر اساس آخرین یافته­ها، ساکنان این منطقه به لحاظ بُعد فرهنگی از مردم سایر سرزمین­های شناخته شده­ی هم عصر، همچون سِند، بین­النهرین و مصر، جلوتر بوده­اند که کشف ظروف سنگی و اشیاء مفرغی بدست آمده نیز نشان می­دهد هنروران آن زمان نه تنها تحت نفوذ تمدن خاص نبوده­اند، بلکه مکاتب مدونی هم در کنار خود داشته­اند.

    وجود چنین مجهولات پیچیده­ای یقیناً در چارچوب بحثی مبسوط­تر از این پژوهش، امکان حل شدن و حتی گنجیدن دارد. این پژوهش سعی بر این دارد تا با بررسی و کشف روابط این­چنین مجهولات و احتمالات مفروض، با یکدیگر، قدم در حوزه­ی اصلی پژوهش که همانا جستجوی رد پای نقوش روی آثار مکشوفه در افسانه­ها و پندارهای اساطیری این حوزه است، بگذارد. از آن­جایی که این تحقیق دربرگیرنده­ی دو حوزه ادبی و فرهنگی- هنری (که هر کدام شامل جوانب مختلف می­باشد) است، و هر کدام در بخشی از تاریخ، مورد مطالعه قرار می­گیرند، یحتمل مجهولات بی­شمار دیگری بر جای می­گذارد و دری به روی تحقیقات بیشتر می­گشاید.

    همچنین در این پژوهش سعی بر این است که با بررسی نقوش این آثار، هم به لحاظ شناخت و آنالیز نقش­مایه­ها و هم به لحاظ محتوای نمادین آن­ها، جهت تصویرسازی برخی از داستانهای بومی این منطقه که دارای ریشه­های اسطوره­ای هستند، مورد استفاده قرار داده شوند.

    این تحقیق به لحاظ زمانی در دو بخش از تاریخ جای می­گیرد؛ یکی محدوده زمانی مربوط به شکل­گیری این آثار و تصاویر منقوش روی آن­ها، و دوم، شرایط و محدوده زمانی سده­ی اخیر در تطبیق افسانه­های جاریِ بومی منطقه با این تصاویر.

    پیشینه تحقیق:

    تمدن حوزه هلیل­رود در اواخر پاییز یا اوایل زمستان سال 1379 ه-ش توسط شماری از ساکنان حوزه هلیل و عمدتاً در دشت جیرفت کنونی، طی حفریات غیر قانونی و گسترده در گورستان­های متعلق به تدفین­های اوایل هزاره سوم ق-­م تا اوایل دوران اسلامی نمایان گشت.[1] در این بین عدم آگاهی جامعه نسبت به ارزش و جایگاه مواریث فرهنگی، بی­توجهی مسئولان سیاسی- انتظامی محل و فعالیّت سازمان­یافته­ی گروه­های بین­المللی خرید و فروش آثار باستانی، موجب به یغما رفتن و غارت آثار ارزشمند و بی­نظیر­ تاریخی­-­ فرهنگی  حاشیه هلیل­رود، و ورود آن­ها به بازارهای خرید و فروش آثار باستانی در کشورهای اروپایی و آمریکایی و آسیایی شد.گسترش کاوش­های ویرانگر غیر مجاز و تخریب گاه صد­در­صد گورستان­های باستانی حاشیه هلیل­رود و حجم عظیم آثار به­دست­آمده از کاوش­های سوداگران اموال فرهنگی و اهمیت و جایگاه تاریخی و فرهنگی- هنری آن­ها شامل ظروف ساخته شده از سنگ کلوریت و مرمر و تزئین سطح آن­ها به شیوه­ی سنگ­نشانی با صدف و سنگ­های بهادار و نیمه بهادار لاجورد و فیروزه و عقیق و مرمر، ظروف سفالی، ظروف و مجسمه­های انسان و جانور از مفرغ، و مهر و مجسمه­های کوچک از انواع جانوران، سرانجام سازمان میراث فرهنگی کشور و نیروهای بسیج و سپاه را برآن داشت تا طی سلسله اقداماتی نسبت به نجات این آثار گام بردارند. و سعی در حفاظت محوطه باستانی تمدن هلیل­رود کنند.در دی ماه 1390 نیز تعدادی از این اشیاء که توسط دلالان عتیقه از کشور خارج شده بود توسط مسؤلان امر به کشور بازگردانده شد.

    پس از گذشت حدود 12 سال از اولین کاوش که در محوطه­های باستانی «کنارصندل» توسط دکتر یوسف مجیدزاده[2]در طی شش فصل انجام شده، همچنان اطلاعات قابل دسترس بسیار اندک است. تنها دو همایش در سالهای 1383و1385 برگزار شده است که حاصل آن چاپ کتاب «مجموعه مقالات نخستین همایش بین­المللی تمدن حوزه هلیل» به کوشش دکتر مجیدزاده که جنبه مستند نگاری داشته و به طبقه بندی آثار از حیث باستان­شناختی پرداخته است، و از همایش دوم که در فرهنگستان هنر برگزار گردیده، تنها یک منبع صوتی­- تصویری در محل کتابخانه فرهنگستان موجود می­باشد. دکتر مجیدزاده در سال1382 اقدام به چاپ کتاب «جیرفت کهنترین تمدن شرق» نموده است که در آن به صورت مختصر و در چند صفحه به معرفی این تمدن پرداخته شده است، و بخش عمده این کتاب به معرفی تصویری اشیاء یافت شده در حوزه هلیل­رود اختصاص داشته و توضیحات آن از جنبه­ی توصیفی است. دکتر کتایون مزداپور در کتاب «داغ گل سرخ و چهارده گفتار دیگر درباره­ اسطوره»، مبحثی را با عنوان «کرم هفتواد و اژدهای جیرفت» آغاز کرده­ اما به نتیجه­ی معینی نرسانده­ است و بیشتر سرآغازی بر پژوهشی سرنوشت­ساز در این باب بوده است. به نظر می­رسد مطالعه­ای گسترده راجع به این موضوع، نتیجه­ای درخور توجه می­آفریند که راهگشای بسیاری از مراجعان به این حوزه می­شود، و همچنین خط بطلانی بر تصورات غلط پیشین در حوزه­ی شرق ایران می­کشد.

    در باب توصیفات تاریخی و جغرافیایی محدوده­ی هلیل­رود و جیرفت می­شود به؛ کتاب«جیرفت در آینه تاریخ» از حسین رفعتی، که در آن عناصر و عواملِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مربوط به شهرستان جیرفت را در تاریخی یکصد ساله آورده است و کتاب «جیرفت بلندای تاریخ» از محمدعلی گلابزاده، این کتاب نیز بیشتر جنبه­ی شناسایی و معرفی مقولات مختلف مرتبط با شهرستان جیرفت را دارد  که از جنبه­ی توریستی و گردشگری به تمجید این منطقه پرداخته شده است، همچنین کتاب «تمدن­های نخستین کرمان» از محمودرضا ماهری، گردآوری عوامل شکل­دهنده­ی مکان­های تاریخی و باستانی واقع در محدوده ­استان کرمان و گزارشات مرتبط با آن­ها را در خود جای داده است، این کتاب حاوی مباحث تاریخی مربوط به مکان­هایی است که تا قبل از کشف تمدن حوزه­ی هلیل­رود، به منصه­ی ظهور رسیده­ بودند، مانند تپه­ی یحیی، تل ابلیس و مراکز تاریخی شهداد، اشاره کرد. همچنین در این حوزه می­توان به کتاب­های دیگری از جمله:کتاب «تاریخ جیرفت و کهنوج» از عزیزالله صفا. دو کتاب «جغرافیای کرمان» و «تاریخ کرمان» از احمدعلی خان وزیری، کتاب «جغرافیای استان کرمان» جزو کتابهای درسی مقطع دبیرستان، اشاره کرد.

    در زمان کشف این تمدن، دکتر مجیدزاده که سرپرستی تیم کاوشِ متشکل از باستان­شناسان و متخصصان ایرانی و خارجی را بر عهده داشت، اقدامات قابل توجهی را جهت معرفی این تمدن، به جهانیان کردند، به گفته­ی ایشان، طی فصل­های کاوش، تقریباً تمام مطبوعات خارجی و رسانه­های بین­المللی از جمله: دو مجله فرانسوی آرکئولوژیا و دوسیه آرکئولوژی، مجله­های اِسمیتسونیین و سایِنس آمریکایی، مجله­ی پر تیراژ آرکئو ایتالیایی، مجله­ی نفیس نیوتنِ ژاپونی و ... این کشف افسانه­ای را پوشش دادند.

    همچنین در زمینه­ی ارائه­ی مقولات داستانی و مباحث فرهنگی فعالیت­هایی انجام گرفته که از جمله آن؛ کتاب «افسانه­های مردم کرمان» از محمدرضا صرفی وکتاب «بررسی گویش جیرفت و کهنوج» از آقای اسلام نیک­نفس می­باشد. کتاب «افسانه­ های مردم کرمان» دربرگیرنده­ی چندین داستان و قصه و متل می­باشد که گویا از نقاط مختلف استان کرمان جمع­آوری شده­اند. شیوه­ی بیان آن­ها گاه ادبی است و گاه محاوره­ای و با لهجه بومی، که می­شود منطقه­ی رواج آن­ها را حدس زد.

    همچنین نشریه «آینه خیال» از فرهنگستان هنر، در چند مقاله و گزارش و گفت­وگو با باستان­شناسان و هنرشناسان، نیز به معرفی تمدن هلیل­رود و آثار آن پرداخته است. و نیز پروژه­های دانشگاهی در قالب پایان­نامه و مقاله، همچون پایان­نامه خانم فائزه خیری(دانشگاه هنر) در سال 1389 به بررسی ساختاری موردیِ نقوش حوزه هلیل­رود، و پایان­نامه سمیه شادجو(دانشگاه الزهرا)، در سال 1386 به مطالعه ارتباط بین نقوش جیرفت و بین النهرین، و مریم ایمانی و زهرا آقاعباسی به خوانش صوری آثار و کم­وبیش گمانه­زنی­های سمبلیک و اسطوره­ای این نقوش پرداخته­اند. تمام این موارد در بخشی به معرفی تمدن نویافته هلیل­رود با عنوان تمدن جیرفت پرداخته­اند و استنادات ایشان بیشتر به اطلاعات موجود در مکتوبات بوده است و مطلبی دال بر پژوهش میدانی در این موارد یافت نمی­شود.

    اما آن­چه که در این پژوهش مد نظر است، گردآوری داستان­ها و افسانه­های بومی و نیز عقاید محو شده در اعمال و رفتار بومیان، به صورت تحقیق میدانی در حوزه­ی هلیل­رود و مطالعه­ی مقدمات جغرافیایی و تاریخی منطقه و مضامین اسطوره­ای مربوط به جانوران منقوش در آثار مکشوفه­ی فعلی و در دسترسِ تمدن این حوزه است. در زمینه­ی تطبیق و ریشه­یابی تصاویر روی آثار تمدن هلیل­رود با داستان­ها یا افسانه­ های بومی منطقه، هیچ نوع منبع و مرجعی مکتوب یافت نشده­ است.

    اهداف کلی و تفصیلی:

    با تکیه بر اطلاعاتی که از تحقیقات صورت گرفته پیرامون موضوع تمدن هلیل­رود در دست داریم و همچنین یادداشت­های مربوط به تمدن­های همجوار و نیز منابع مکتوب از آیین­های کهن در ایران باستان، می­توانیم به تعدادی از سؤالات این پژوهش جواب دهیم. هدف اصلی پژوهش که همانا بررسی ماهیت نقوش یافت شده در باورهای افسانه­ای بومی است، با تجمیع کشفیات مربوط به بخش­های مختلف دنبال می­شود. بنا بر اهمیت هدف اصلی، در بخش­های مختلف به جوانب گوناگون موضوع پرداخته خواهد شد به طوری­که در ابتدا با یاری از علم جغرافیا و منابع جدید و کهن به عوامل شکل دهنده­ی تمدن مذکور و همچنین بررسی هویت بومی و به تبع آن بررسی ماهیت آثار یافت شده می­پردازیم. از آن­جا که تصاویر نقش شده بر آثار، دربرگیرنده­ی اشکال و عناصر طبیعی و فرم­های نمادین متأثر از محیط جغرافیایی پیرامون هنرمند است، و از طرف دیگر پندارهای اساطیری و غیراساطیری بومیان تحت تأثیر عوامل زیست­محیطی بومی شکل گرفته است، بررسی ویژگی­های طبیعی و عوامل مؤثر بر پیدایش چنین تصاویری از اهداف مهم این تحقیق است. در پی آن شناخت مفاهیم اسطوره­ای بومی و طبیعی از طریق خوانش عناصر موجود تصویری و کلامی صورت می­پذیرد.

    مواردی که نشان از اهمیت موضوع این تحقیق دارد را می­توان به صورت زیر خلاصه کرد:

    اهمیت تاریخی این آثار که موجب ایجاد شُبهه و بازنگری تاریخ­نگاران بر تقدم شکل­گیری اولین تمدن جهان شده­، ما را بر آن داشت تا از طریق خوانش نقش­مایه­ها و معرفی جنبه­های زیبایی­شناختی این نقوش، قابلیت­های تصویری منحصر به فرد آن­ها به مخاطبین مرتبط با رشته­های هنری به ویژه دانشجویان هنرهای تجسمی معرفی شود.

    جمع­آوری و تصویرسازی داستان­های بومی این منطقه در تطبیق با نقوش کشف شده­ای که ریشه در اساطیر و اعتقادات و باور مردم این منطقه دارد که هم به لحاظ فرهنگی و هم در شناساندن این نقوش و نیز معرفی داستان­های فولکلوریک این منطقه اهمیت دارد.

    استفاده از این نقوش در جهت تصویرسازی با در نظر گرفتن سلیقه امروزی و سنجشِ قابلیت­های نقوش قدیمی و باستانی جهت انطباق با ویژگی­های تصویرسازی امروز.

     Abstract

    Since the discovery of the newfound civilization of the Halilrood ( Jiroft ) does not pass , basic research and the whole lot has been not done in this area. The problem of research on the legends and mythological beliefs of this area is new. , And to comply with its roots motif found on the domains of the indigenous beliefs, rituals and myths , something that so far no research on has been done .

    The purpose of this research , in addition to exploring the relationship between of the two categories fixed (the images draws on the objects) and removable (sign of  oral conversation) , introduce more students to the culture and works of art and designs using them Illustration for current local stories .

    Seems to have been remaining the beliefs having existed these images on various means such as literature and rituals. , And seems to have been earned discovered pictures from this region them identity in view of local biogeography and the theory has not change much .

    The data collected in this study in two ways; fieldwork in the studied area to record the current myths and ancient traditions, latter, museum and library studies have been performed .

    What was the outcome of this investigation, the subject divide into several sections; First, as oldest available are texts of Zoroastrianism, surving roots of beliefs and oral legends often has proved by these texts. Second, number of available objects of this civilization are limit, therefore proving hypothesis of conformity of two mentioned entry need to all pictures, despite we have earned noteworthy outcomes. At last, undoubtedly ancient legends mythical beliefs of old have changed greatly path of millenary history and have been receiving in diffuse rituals and stories by us now.

     

    Key words

    Halilrood . Jiroft . Motif .  Myth . Folklore . Illustration  

  • فهرست:

    فصل اول: مسائل و فرضیات پژوهش.................................................................................................................7

    1-1. بیان مسأله....................................................................................................................................................8

    2-1. پیشینه تحقیق...........................................................................................................................................11

    3-1. اهداف کلی و تفصیلی............................................................................................................................14

    4-1. فرضیه یا سؤالات کلیدی تحقیق..........................................................................................................16

    5-1. روش تحقیق و شیوه­های مورد استفاده..............................................................................................16

    فصل دوم: عوامل استقرار جمعیت در حوزه­ی باستانی هلیل­رود و معرفی، توصیف و تحلیل آثار آن......................................................................................................................................................17

    1-2. ردیابی علمی حوزه­ی باستانی هلیل­رود و عوامل پدید آمدن این تمدن.....................................18

    1-1-2. محدوددیت­ها و جذابیت­های حوزه هلیل برای استقرار انسانها..........................................................................................26

    فصل سوم: مفهوم اسطوره و نسبت آن با آثار هلیل­رود.........................................................................32

    1-3. معرفی و توصیف آثار حوزه­ی هلیل­رود............................................................................................33

    2-3. مفهوم اسطوره با دو رویکرد طبیعت­گرایانه و فولکوریک.............................................................37

    3-3. تحلیلی بر عناصر موجود در افسانه­ها و عقاید اسطوره­ای جاریِ ساکنان هلیل­رود.................41

    1-3-3. مَردوزما.............................................................................................................................................................42

    2-3-3. آل.......................................................................................................................................................................42

    3-3-3. دُرونْج.................................................................................................................................................................43

    4-3-3.پَری.....................................................................................................................................................................46

    5-3-3. اسامی آبادی­ها و مکان­های زیارتی....................................................................................................47

    6-3-3. جشن سَده در میان بومیان حوزه­ی هلیل­رود......................................................................................49

    7-3-3. ­توصیف و تحلیل نقش­مایه­های مار و عقرب.....................................................................................51

    فصل چهارم:  دو داستان انتخابی «پهلوان جوسر» و «درونج»، و تحلیلی بر آن­ها...............................59

    1-4. مقدمه...................................................................................................................................60

    2-4. افسانه «پهلوان جوسر»..........................................................................................................62

    1-2-4. تطبیقی بر تحلیل داستان «پهلوان جوسر» با نمونه­های تصویری نقش­مایه­های آثار هلیل­رود....................................65

    3-4. افسانه «درونج»........................................................................................................................................74

    1-3-4. تطبیقی بر تحلیل داستان «درونج» با نمونه­های تصویری نقش­مایه­های آثار هلیل­رود .............................................78

    نتیجه گیری.................................................................................................................................................................84

     

    مآخذ...........................................................................................................................................................................87

    گزارش کار عملی و روایت تصویری افسانه­ی پهلوان جوسر....................................................................... 91

     

    منبع:

    آقاعباسی، زهرا. بررسی نقش­مایه­های تزئینی هندسی گسترش­پذیر در آثار نویافته­ی حوزه­ی هلیل­رود. مجله­ی مطالعات ایرانی. کرمان: دانشگاه شهید باهنر کرمان. سال هفتم، شماره­ی چهاردهم،. پاییز1387

    آینه خیال، [ماهنامه پژوهشی خبری وابسته به فرهنگستان هنر]. شماره 2. آذر 1386

    افشارمنش، محمد، داستان­ها و لالایی­های جیرفت [پایان­نامه کارشناسی ارشد] ادبیات فارسی، (دانشگاه شهید باهنر کرمان، تابستان1380)

    انوشه حسن، و همکاران. دانشنامه ادب فارسی تهران: مؤسسه فرهنگی و انتشاراتی دانشنامه. چاپ 1375، ذیل قصّه.

    ایدت پرادا. هنر ایران باستان؛ تمدن­های پیش از اسلام. ترجمه یوسف مجیدزاده. تهران: دانشگاه تهران. چاپ اول1375.

    بنونیست، امیل. دین ایرانی، ترجمه­ بهمن سرکاراتی. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، چاپ دوم، 1354.

    بهار، مهرداد. «ورزش باستانی ایران و ریشه­های تاریخی آن». از جستاری در فرهنگ ایران. تهران: نشر اسطوره، 1385.

    بهار، مهرداد. بندهش(فرنبغ دادگی). تهران: نشر توس، 1369.

    بهزادی، رقیه. بندهش هندی. [تصحیح و ترجمه]. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1388.

    پژوهش(چکنگی)، علیرضا. فرهنگنامه­ی تطبیقی نامهای قدیم و جدید مکانهای جغرافیایی ایران و نواحی مهاجر. مشهد: آستان قدس رضوی(به نشر)، چاپ سوم 1387

    تذهیبی، مسعود و فریده شهبازی. نقش­مایه­های ایرانی. تهران: سروش، چاپ سوم 1382

    جعفری، علی­اکبر. «نام کرمان.» سی گفتار درباره­ی کرمان، (مقاله­های هشتمین کنگره تحقیقات ایرانی)، 1356

    حامی، احمد. بغ مهر. تهران: ناشر مؤلف، چاپ یکم، مهر2535 / 1355

    خیری، فائزه. بررسی تحلیلی نقش­مایه­های گیاهی و جانوری به کار رفته در ظروف سنگی حوزه هلیل­رود(جیرفت). [پایان­نامه]. تهران: دانشگاه هنر، 1389.

    دادور، ابولقاسم و الهام منصوری. درآمدی بر اسطوره و نمادهای ایران و هند در عهد باستان. تهران: دانشگاه الزهرا(س): انتشارات کلهر، 1385

      رضی، هاشم. تاریخ تحلیلی ادیان و مذاهب در جهان. ج2. با عنوان «اساطیر»، تهران، 1343.

    رضی، هاشم. آیین مهر: تاریخ آیین رازآمیز میترایی در شرق و غرب از آغاز تا امروز. تهران: انتشارات بهجت، 1381.

    سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان کرمان. حفریات باستان­شناختی در تپه­های کنارصندل؛ جیرفت. کرمان 1382.

    ستاری، جلال. زمینه فرهنگ مردم. تهران: انتشارات علمی فرهنگی،1371.

    سلیمانی، محسن. تأملی دیگر در باب داستان. تهران:حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. چاپ اول1362.

    سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان. نمایه­ای از کاوش­های باستان­شناسی پیش از تاریخ جیرفت، 1381-1385.

    شاهنامه فردوسی.

    شمس، امیر. نگاهی به نشان­ها و نمادها در ایران باستان. فصلنامه­ی هنرهای تجسمی، شماره­8، تهران: مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، بهار 1379.

    شوالیه، ژان و آلن گربران. فرهنگ نمادها. ج 3 . ترجمه و تحقیق سودابه فضائلی. تهران: نشر جیحون. 1382.

    صادقی، زمان. فرهنگ عامیانه مردم قلعه گنج. کرمان: انتشارات ولی.

    صرفی، محمدرضا.  افسانه­های مردم کرمان. کرمان: مرکز کرمان­شناسی، چاپ اول 1387.

    صمدی، مهرانگیز. ماه در ایران از قدیمی­ترین ایام تا ظهور اسلام. تهران: علمی فرهنگی، چاپ اول،1367.

    علیدادی­سلیمانی، نادر. «مقدمه­ای بر جغرافیای طبیعی و محیط­زیست حوزه­ی هلیل.» مجموعه مقالات نخستین همایش بین­المللی تمدن حوزه هلیل: جیرفت(1383). دکتر یوسف مجیدزاده. کرمان: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، 1387.

    علیدادی­سلیمانی، نادر. بررسی و شناسایی شهرستان جیرفت؛ حوزه اسفندقه، (گزارش منتشرنشده). کرمان: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.

    فوآش، اریک، دامیین گارسون، دومینیک روسه، و گی سِنِشِل. «پویایی زمین ریخت­شناسی و مطالعه­ی زمین باستان­شناختی.» مجموعه مقالات نخستین همایش بین­المللی تمدن حوزه هلیل: جیرفت(1383). دکتر یوسف مجیدزاده. کرمان: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، 1387.

    کامرانی، بهنام. «پرواز رمزی جبرئیل.»  مقالات هم اندیشی تفسیر اثر هنری. تهران: دانشگاه هنر، آذر 1391.

    کرتیس، وستا سرخوش.  اسطوره­های ایرانی. ترجمه عباس مخبر. تهران: مرکز، چاپ چهارم، 1383.

    کوپر، جی. سی. فرهنگ نمادهای سنتی. ترجمه ملیحه کرباسیان. تهران: فرشاد، 1379.

    مالینوفسکی، برانیسلاو. سه گزارش از زندگی اجتماعی مردم بدوی. ترجمه اصغر عسکری خانقاه. تهران: علمی و فرهنگی. چاپ اول 1389.

    ماهری، محمودرضا. تمدن­های نخستین کرمان. کرمان: مرکز کرمان­شناسی 1379

    مجیدزاده، یوسف. جیرفت، کهنترین تمدن شرق. کرمان: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری. 1382.

    مزدا پور، کتایون. داغ گل سرخ و چهارده گفتار دیگر درباره­ی اسطوره. تهران: اساطیر، 1386.

    مزدا پور، کتایون. الهه­ی برکت بر سریر خاک. مجله زنان. سال ششم 1376. شماره 35. صص 54-57

    مقدس جعفری، محمد حسن و علیرضا جنگجوی مادوانی، ادیان ایرانیان از آغاز تا کنون: پژوهشی اجمالی، مجله مطالعات ایرانی. کرمان: دانشگاه شهید باهنر. سال پنجم، شماره­ی نهم، بهار1385.

    ملکزاده، مهرداد. «سرزمین پریان» در خاک مادستان. تهران: نامه فرهنگستان. 5/4. [تحقیقات ایران­شناسی].

    ملکی، مهدیه. بررسی تطبیقی اسطوره­های ایران و هند در عهد باستان. دو فصلنامه علمی پژوهشی هنرهای تجسمی نقش مایه، سال سوم شماره ششم، پاییز و زمستان 1389.

    میرآبادی، خدامراد. «بلاد جنوب کرمان به روایت بیهقی کرمان!!.» نشریه خبری عبور[جیرفت]  2 مهر1390.

    میرشکرایی، محمد. «مارنشانه­ای کهن در فرهنگ امروز.» مجموعه مقالات نخستین همایش بین­المللی تمدن حوزه هلیل: جیرفت(1383). دکتر یوسف مجیدزاده. کرمان: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.

    میرصادقی، جمال.  ادبیات داستانی. تهران: علمی و فرهنگی، چاپ سوم، 1376.

    نجم­الدینی، غلامعباس. جغرافیای تاریخی شهرستان بافت و رابر. کرمان: مرکز کرمان­شناسی، چاپ اول1390.

    نولدکه، تئودور. حماسه ملی ایران. ترجمه بزرگ علوی. تهران: نگاه، چاپ ششم1384.

    نیبرگ، ساموئل. دین­های ایران باستان. ترجمه سیف­الدین نجم­آبادی. کرمان: دانشگاه باهنر، 1382.

    وارنر، رکس. دانشنامه اساطیر جهان. ترجمه ابولقاسم اسماعیل پور. تهران: اسطوره 1386

    ویلسون، ج کریستی. تاریخ صنایع ایران. ترجمه عبداله فریار. تهران: فرهنگسرا 1367.

    هینلز، جان. شناخت اساطیر ایران. ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی. تهران: چشمه،1387.

     

    Campbell, L. A. Mithraic Iconogrophy and Ideology. Leiden: 1968.

     www.thothweb.com


موضوع پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, نمونه پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, جستجوی پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, فایل Word پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, دانلود پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, فایل PDF پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, تحقیق در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, مقاله در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, پروژه در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, پروپوزال در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, تز دکترا در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, تحقیقات دانشجویی درباره پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, مقالات دانشجویی درباره پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, پروژه درباره پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, گزارش سمینار در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, تحقیق دانش آموزی در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, مقاله دانش آموزی در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه, رساله دکترا در مورد پایان نامه بررسی و خوانش نقشمایه های آثار بر جای مانده از هزاره سوم حوزه هلیل رود با تکیه برنه ی منطقه

پایان نامه تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد گرافیک گرایش ارتباط تصویری چکیده: پژوهش حاضر به بررسی­ و ­­تحلیل نقوش تصویری خانه تاریخی عطروش شیراز با هدف بازشناسی مبانی فرهنگی و زیبایی­شناختی نقاشی­های باقی­مانده از خانه عطروش شیراز می­پردازد.پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه اسناد مکتوب و تصاویر به­جای مانده از خانه تاریخی عطروش می­باشد و همچنین از روش میدانی و کتابخانه­ای و از ...

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته ارتباط تصویری چکیده این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات آن به شیوه‌های کتابخانه‌ای و میدانی می باشد، این تحقیق با هدف شناخت نقوش اساطیری ساسانی و تاثیر آن بر هویت گرافیک ایران انجام شده است. یکی از عناصر اصلی طراحی گرافیک استفاده از نقشمایه های غنی تاریخی است که علاوه بر بیان هویت اثر هنری از نظر مفهومی نیز می تواند ...

پايان نامه براي دريافت درجه کارشناسي ارشد گروه صنايع دستي مهر 1392 چکيده: اسطوره روايتگر رويدادي است که بشريت از طريق تمسک به آن به رفع بيگانگي از پديده هاي طبيعي پيرامون خود مي پردازد. ا

پایان نامه تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد صنایع دستی گرایش طراحی و نقاشی سنتی چکیده دوران تیموری از مهم ترین ادوار هنری ایران در حوزه کتاب‌آرایی و هنرهای مرتبط با آن از جمله تذهیب است که با ویژگی‌های مختص به خود در قالب مکاتب هرات و شیراز و سمرقند جلوه می‌نماید. شناخت تذهیب‌های این دوره در نسخ قرآنی نشان‌دهنده نوعی از تجرید است که متناسب با کلام‌الله و از سوی دیگر در تناسب با نوع ...

گروه ارشد صنايع دستي پايان نامه براي دريافت درجه کارشناسي ارشد مهر1392 چکيده نوع بشر با تطبيق دادن خود با محيط طبيعي توانست به ادامه بقاي بپردازد و در اين بين ضمن تاثير گذاردن و مهار نيرو

چکيده تحقيق   در اين تحقيق در ابتداي امر سعي بر آن شده تا معني و مفهوم محراب در فرهنگهاي لغت و همچنين جايگاه آن در ادبيات عرفاني ارائه شود . در مرحله بعد تقسيم بندي هاي مختلف و نظرياتي که

پايان نامه براي دريافت درجه کارشناسي ارشد گرايش : معماري تابستان1392 زندگي صنعتي بااشغال هرچه تمام ترزمين توسط فضاهاي صنعتي،مکانهاي کمتري براي استراحت وتفريح افرادجامعه ايجادکرده است. برا

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته هنر اسلامی چکیده: فرش با حیات مادی و معنوی ترکمن مأنوس است و معرف هویت و عامل وحدت طوایف مختلف بشمار می آید. نقوش در فرش اصیل ترکمن، دارای ساختاری مشخص و منسجم بوده و تا دهه های اخیر مادر ترکمن خود را ملزم به رعایت آن می دانست.آگاهی از همخوانی پدیده های اقتصادی و طبیعت زیستی، با نقوش سبک جدید، مسأله اساسی این تحقیق بوده است. هدف کلی تحقیق، شناخت ...

پایان‌نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد (M.A.) رشته :جغرافیا و برنامه ریزی شهری چکیده طرح باززنده سازی یا طرح مرمتی شهر در واقع ایفا کننده ی این وظیفه است که به اتکاء شناخت روند زندگی شهر، راه توسعه ی پدیده های موجود را برای تداوم زندگی مردمان شهر پیش بینی کند. به عبارت دیگر، طرح باززنده سازی شهری - در شرایط موجود و تجارب معمول تر- به کمک روند تکاملی تاریخ شهر می آید. اگر شناخت ...

مقدمه در اين تحقيق سعي بر اين بوده است به جهت بررسي و شناخت صنايع دستي و صنايع دستي استان فارس مطالعاتي صورت گيرد که حاصل اين بررسي در قالب‌ 3 فصل ارائه‌ مي‌شود. در (فصل‌ اول&z

ثبت سفارش